سه‌شنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۸۶

لكنت چشم ها



پرده ها افتاده اند

وسطرها

سكوت شان را

به عقربه ها دادند


اين عصر

دلتنگي ها را

درفنجان

فنجان

چاي / تلخ

نوشيدن


واژه ها

شرمسار

خطوط خاموش

جهان را

درلكنت چشم ها

پرسه مي زنند

۳ نظر:

ناشناس گفت...

زبان ها به لكنت افتاده اند

ناشناس گفت...

سلام

دوست عزيز

هنوزسطرها بايد به سكوت شان ادامه

دهند.ازاين شعرت لذت بردم

ناشناس گفت...

واژه ها انتظار مي كشند

از شعرت ، بويژه بندآخرش

لذت بردم