سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۷

ویژه ی هنروادبیات


به دنبال خبر انتشار ویژه ی هنروادبیات نشریه ی آوای شمال که در نیمه ی

هرماه قرار بود اتشار یابد ؛ پانزدهم اردیبهشت سال جاری ، نخستین شماره ی

این ویژه نامه به ضمیمه ی روزنامه منتشر می گردد . علاقمندان و خوانندگان

هنر و ادبیات در این شماره شاهد آثار متنوعی از نویسندگان و شاعران معاصر

خواهند بود .

از همین جا آمادگی این ویژه نامه را برای استقبال از آثار اهالی قلم اعلام می

نمایم . دوستداران هنر و ادبیات می توانند آثارشان را به آدرس تشریه و یا به

شماره فاکسی که طی پستی در همین وب اعلام شده ، ارسال نمایند . و یا با

ایمیل صاحب این قلم ارتباط برقرار نمایند .

مسیح

در وبگردی هایی که گاه انجام می دهم به وب مسیح علی نژاد بطور معمول سرکی

می کشم . شجاعت و استقامت این روزنامه نگار در رویکرد انتقادی وی در عرصه ی

اجتماعی مثال زدنی ست . سایت ملکوت او را که فیلتر کرده بودند . امروز که به

وبلاگ بلاگفای او سر زدم ، متاسفانه با فیلتر شدن این وب نیز مواجه شدم . جای

تعجب بسیار است که ظرفیت قدرت تا این حد کاهش یافته که در برابر انتقادهای

منتقدان تاب تحمل از کف داده به روش های تحدید روی می آورد ! آیا تحدید

آزادی بیان جوابگوی مشکلات عدیده جامعه ماست . مشکلاتی که سروصدای

همه مسئولان را درآورده است ؟!

این پست را با یاد مسیح علی نژاد و با نام او منتشر می نمایم .

یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۷

کمی تامل


پدیده انتخابات در جوامع مدرن ، در واقع تعین بخش ارزش حضور شهروندان

و احترام گذاشتن به آرای آنان ، به لحاظ نوع انتخاب شان می باشد . اما در

جوامع توسعه نیافته این رابطه شکلی دیگر می یابد . فیلتر های گزینش برای

کاندیداها از یک سو و عنایت زینتی به آرای مردم از سوی دیگر ، که خود

نتیجه محدودیت در کاندیداتوری افراد می باشد و تشخیص صلاحیت کاندیداها

نه به مردم ، بلکه توسط تعداد قلیلی که فقط برای خود این تشخیص را قائل

می باشند ، واگذار می گردد . و این سخن نه بدان معناست که هیچ شرایطی

در خصوص کاندیداتوری از جهت قانونی وجود نداشته باشد . بلکه این سخن

معطوف به موقعیت های انحصارطلبانه و گزینش های جهت گیرانه است ؛ که

آرای مردم را فقط در مسیری که خود تعیین می نمایند ، قابل تحقق می دانند.

هشتمین دوره انتخایات پارلمان ایران نیز که در برخی از شهرها به دور دوم

کشیده شد ، به پایان رسید . تهران مرکز ایران که همیشه در چنین مقاطعی

نگاه ها به آن سو کشیده می شود ، نشان دهنده خطوط پیروز گرایش های

موجود در ایران است . که این بار نیز برد به هرجهت و تحت هر شرایطی با

نیروهای راستگرا که موسوم به گرایش های اصولگرایانه می باشند ، بوده است .

آمار صرف نظر از تغییرات کمی که چندا دارای اهمیت نمی باشند ، نشان دهنده

غلبه گرایش راست در پارلمان است .

نکته ای پرسش برانگیز و قابل توجه ، عدم کسب آرای لازم توسط گرایشی است

که به اصلاح طلبان موسوم می باشند . چرا !؟ با توجه به بحران موجود در زندگی

اقتصادی و اجتماعی ، همچنین محدودیت های بوجود آمده به جهت سیاسی و

فرهنگی برای دگراندیشان و روزنامه نگاران ، نویسندگان ، زنان و دانش جویان ،

چطور گرایش اصلاح طلبی قادر نبود ، با امکانات تبلیغی خود که حداقل آن را

در اختیار داشت و موج نارضایتی مردم را در زندگی مشاهده می نمود ، کرسی

های بیشتری را در مجلس به خود اختصاص دهد ؟!

احزاب و تشکل های موسوم به اصلاح طلبان ، پاشنه آشیل ضعف خود را در

کدام نقطه باید بجویند . در طول چند سال اخیر گرایش اصلاح طلبی قادرنبود

تا در رابطه خود با مخاطبانش دربهترین شرایط موجود ، دقت لازم را به عمل

آورده و تکالیف خود را در این رابطه ( رابطه بین مردم با احزاب ) به سنجه درآورد

و نوع تفکر فردگرایانه و شیخوخیتی را به کنار نهاده ودر میدانی برابر درتعامل با

مردم ، تاکتیک ها و استراتژی خود را تبیین نماید .

تجربه های پیش رو ، بهترین و شفاف ترین فاکت برای تجدیدنظر و بازسازی

رابطه ها و تدوین الگویی ست که به تغییر زاویه این را بطه بیانجامد . عدم حضور

درمیان مردم ، عدم شفافیت مواضع در بررسی های انتقادی نسبت به وضعیت و

شرایط قدرت ، قانون و . . . ، عدم طرح وتبیین برنامه ها و مراجعه به آرای مردم

به جهت به سنجه درآوردن کیفیات آن برنامه و . . . از جمله نکاتی ست که در

دسترس بوده و قابل طرح و بررسی ست . بدیهی ست که پی آمد بررسی این

نکات ، طرح پرسش ها و نکته های ظریف تری نیز می تواند باشد که در تعیین

وتنظیم روش ها برای پیشبرد برنامه ها موثر خواهد بود

دوشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۷


تحول دنياي امروز دليل جدايي از سعدي است /1/
سرويس: /فرهنگ و/ کد خبر :48263
1387/2/213:06
خبرگزاري دانشجويان ايران - گيلان
جهان بسته ي تك صدايي گذشته به يك جهان گشوده ي مدرنيته ي چند صدايي تبديل شده است.مسعود بيزارگيتي شاعر، منتقد و روزنامه نگار گيلاني در گفتگو با خبرنگار دانشجويان ايران در خصوص عجين شدن نام سعدي با فضائل اخلاقي و آموزش آنها از طريق آثار وي اظهار داشت: سعدي بيش از سي سال از عمر خود را در سفر گذراند لذا حاصل اين جهانگردي شناخت فضائل اخلاقي و علمي است و به همين دليل محور اصلي و پايه ي آثار سعدي بيان نكات اخلاقي است و اين امر بيش از سيصد سال پيش در خارج از مرزهاي كشورمان توسط اروپاييان مد نظر قرار گرفته و گلستان و بوستان سعدي تاكنون به زبان هاي مختلف از سال ها پيش ترجمه و چاپ شده است.وي دلايل فاصله ي كنوني جامعه و ادبيات ما از آثار سعدي را تحول دنياي امروز دانست و گفت: با توجه به تغييراتي كه در شرايط زندگي ايجاد شده و مولفه هاي مدرنيته وارد زندگي بشر گرديده است موقعيت ها و نيازهاي فردي و اجتماعي جديدي به وجود آمده كه موجب دوري از سعدي شده است. اگر چه در ميان آثار امروزي كه در قالب هاي ادبيات كلاسيك توسط شاعران معاصر سرائيده مي شود نوعي هم پيوندي با آثار سعدي به چشم مي خورد اما در حوزه ي ادبيات نو و شعر نيمايي اين هم گرايي از بين رفته و اين امر الزاما و ضرورتا ناشي از تحول دنيا به دنياي مدرن و نيازهاي مختص آن است.

بيزارگيتي شاعر گيلاني/2/:تحقيقات دانشگاهي در خصوص سعدي و آثارش دچار تكرار و كليشه شده است
سرويس: /فرهنگ و/ کد خبر :48270
1387/2/214:03
خبرگزاري دانشجويان ايران - گيلان
مسعود بيزار گيتي، شاعر و منتقد گيلاني به امر روش شناسي علمي در حوزه تحقيقات در ادبيات كلاسيك تاكيد كرد.مسعود بيزارگيتي، شاعر و منتقد، روزنامه نگار گيلاني در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه خزر در خصوص شناخت سعدي، شاعر بزرگ ايراني در دانشگاههاي كشور اظهار داشت: در دانشگاههاي كشور حجم وسيعي از تحقيقات و پژوهش هايي كه از سوي دانشجويان انجام مي گيرد در حوزه ادبيات كلاسيك است و بسياري از تحقيقات دچار تكرار شده و فاقد نكات تازه اي است كه همواره مي توان از آثار شاعري همچون سعدي، دريافت نمود.وي گفت: بايد تلاش كنيم به روش شناسي منطقي و علمي مجهز شويم و دانشگاههاي ما بايد ابتدا در حوزه روش شناختي وارد شده و به دور از الگوهاي كليشه اي و كهنه، به دنبال راههاي نو باشند تا ارزش هاي واقعي آثار كساني همچون سعدي را كه موجبات افتخار فرهنگ ما هستند پديدار شود.بيزار گيتي افزود: پس از آموختن روش شناختي در انجام پژوهشها، بايد تلاش خود را به امر كاربردي كردن آن ها معطوف كنيم كه متاسفانه دانشگاههاي ما از اين لحاظ در حوزه ادبيات و فرهنگ سرزمينمان، بسيار فقير هستند.اين شاعر گيلاني با تاكيد بر وارد شدن به دنياي مدرنيته خاطر نشان كرد:‌ هنگامي كه جهان به جهاني مدرن تغيير مي يابد بايست در عرصه فرهنگ و تاريخ كشورمان به دنيا، با ايده هاي جديد و علمي فعال باشيم.

سه‌شنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۷

مدیریت جهان و گوجه فرنگی


تیتر انتخابی این یادداشت ، اگر چه در ساختار بیرونی خود از منطق ادبی پیروی

می کند ؛ اما در بافت درونی اش حکایت ها نهفته است . انتخاب این تیتر به عهده

صاحب این قلم است ؛اما گفته ای ست از یکی از لیدرهای گرایش موسوم به اصلاح

طلبی . یعنی آقای کروبی .که گاه که واکنش نشان دهد ، چنان پرده دری می نماید

که کس را یارای مقابله با وی نیست .

اشاره کروبی به سخنی از رئیس دولت نهم است ،که بر این باور است که بایدمدیریت

جهان را تغییر داد . و حتی گویا قرار بود که وزیر برکنار شده دارایی ، به عنوان سفیر

در کانادا انتخاب شده ، تا تئوری مدیریت در جهان آقای احمدی نژاد را بدینوسیله

اجرا نماید .

عجیب است که میدان پرچالش ما در حوزه ی اقتصاد ، سیاست و فرهنگ همچنان

درگیر بوده و رنگ آرامش به خود ندیده ، که ما به فکر تغییر مدیریت در جهانیم .

حال با کدام روش ومنش . ومصادیق ما برای ارائه جهت مدیریت در جهان چیست ؟

آیا نرخ تورم 40 درصدی ازگروه اقلام خوراکی وآشامیدنی و یا به کل نرخ تورم

بالای 25 درصدی در سال 86 در قلمرو اقتصاد ، مصداق قابل ارائه می باشد ؟

که البته نه تنها فریاد مردم ( به ویژ ه دهک های درآمدی یایین و متوسط )

جامعه را درآورده ؛ بلکه اعتراض برخی از مسئولین و نمایندگان پارلمان را نیز

برانگیخته است . حتی آنان که باور به این نرخ تورم نداشته اند ، زیر فشار مردم

ناگزیر به پذیرش شده اند . وضعیتی که برخی از نمایندگان از آن به عنوان ظلم

در جامعه یاد کرده اند ! بنا به آمار صندوق بین المللی پول که نرخ تورم را در سال

2008 به 7/20 درصد اعلام داشته ، کشور ایران را در میان 183 کشور مورد

بررسی در جهان ، مقام پنجم را به جهت داشتن بالاترین نرخ تورم ، اعطا نموده

است . ودارای مقام نخست بالاترین نرخ تورم در خاورمیانه .

درقلمرو سیاست و فرهنگ نیز ، دست کم آنچه اخبار داخلی نشریات یومیه ارائه

می دهند ، گواه وضعیتی ست که روشن کننده سیاست های دولت نهم است .

برخوردهایی که با دانش جویان و زنان ، به جهت مطالبات صنفیشان صورت

می گیرد . محرومیت از ادامه تحصیل ؛ ارجاع شدن به کمیته های انضیاطی و . ..

همین دیروز خبری در روزنامه ها منتشر شده بود که در تهران گشت های ارشاد

تفتیش ساک ها و کیف های بانوان می پردازند ، به منظور اینکه نوع خرید شان

چه بوده است . این اعمال را چگونه می تان توجیه نمود ؟ ! در حالی که این عمل

بلافاصله موجب اعتراض برخی از خود مسئولین نیز قرار گرفت . ضرورت به نظر

نمی رسد که به تعیین مصادیق دیگر در این حوزه اشاره شود . آیا به پیامد ایجاد

چنین فضایی اندیشیده شده است ؟

در قلمرو فرهنگ نیز که آقای وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی ، تکلیف منتقدان روش

و منش فرهنگی شان را روشن نموده اند . جمله یمعروف مشاعر بعضی ها خوب

کار نمی کند . چرا ؟ چون به نقد کارشناسانه سیاست های فرهنگ قدرت حاکم

می پردازند . وسویه های کارکردی آن را در تضاد با منافع و منش دموکراتیک

جامعه تلقی می کنند . آیا دراین صورت با چه تمهیداتی می توان به مدیریت

جهان اندیشید . بهتر نیست به توصیه ها و نصایح علمی کارشناسان ، فارغ از

اندیشه های جناحی توجه کرد ، وبه سروسامان بخشیدن زندگی وفضای اجتماعی

خودمان پرداخت .

در اینجاست که رابطه ی بین مدیریت جهان وگوجه فرنگی عینیت بیشتری می یابد .

جمعه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۷

هزینه مدیریت


امروزه تلقی از مدیریت در جهان معاصر ، چه به جهت نظری و چه به لحاظ

کاربردی از چنان ظرافت و حساسیتی برخوردار است ، که در برخورد و انتخاب

با این پدیده علمی ، جهات مختلف ظرفیت ها باید مورد بررسی قرار گیرد .

هرمی را در نظر بگیرید که ساختار یک مناسبات تو در تو و سازنده را تشکیل

می دهد . در را س هرم مدیری هست که با اتکاء به دانش مدیریت ، که تلفیقی

است از تحصیل ، علم و تجربه کاری اندوخته شده ، به وظایف خود می پردازد .

و در قاعده ی هرم ، کارکنانی با تخصص های مختلف و اجرایی .

توجه به این اصل که نگاه به پروژه ی مدیریت در سیستم اقتصادی ، متکی به

داشته های علمی و تجربی ست ؛ که رهبری یک سیستم بر دوش او گذاشته

می شود، مهم است .زیرا عملیاتی شدن یک برنامه و توسعه و شکوفایی آن سیستم

در قالب طرح هایی ست که از سوی مدیریت تدوین می گردد . وتصور کنید که چه

هزینه ی هنگفتی به لحاظ مالی و زمانی در پس این فرایند تدوین برنامه نهفته

است . این روند نشان می دهد که چقدر در انتخاب یک مدیر حساسیت توام با

تشخیص و دوراندیشی علمی باید وجود داشته باشد ؛ تا هزینه های مترتب بر این

انتخاب منتهی به زیان جامعه نگردد . به ویژه آنکه نگاه به به مدیریت بالاخص در

قلمرو افتصادی ، اگر صرفا ایدئولوژیک باشد ؛ بدیهی ست سرانجامی خوش نخواهد

یافت. حال حکایت کابینه نهم است ، که بطور جدی از یک آشفتگی مدیریتی رنج

می برد . تعویض پی در پی مدیریت های وزارت خانه ها در طول سه سال . چه توجیه

منطقی درپس این تحولات است . اگر چه با کمی بررسی می شود پی برد که این تغیرات

به جهت انطباق عملکرد وزرا با برنامه ی رئیس کابینه نهم می باشد . به ویژه آنکه اگر

کمی دقت شود برگزیده های رئیس دولت نهم ،همه از جبهه ی موسوم به اصولگرایان

می باشد و هیچ منتقدی در ساختار کابینه حضورندارد . پس چگونه است که چنین

تغییر پرحجمی که قابل توجه است صورت می گیرد . مهمتر از همه این که ، هزینه

چنین تغییر مدیریتی بر دوش مردم می افتد . و فشار بر زندگی آنان را افزایش می دهد .

آیا یکی از مهمترین علت های چنین دست و دل بازی در تغییرات ،که هزینه هنگفتی را

برای جامعه به ارمغان می آورد ؛ عدم توجه به تجارب پیشینیان از یک سو ، و بی توجهی

به رهنمودها و برنامه های منتقدان از سوی دیگر نیست . تعصب های جناحی درتدوین

برنامه ها و خود شیفتگی در اجراها ، بدون توجه به فرایندهای تجربه شده و چشم اندازهای

علمی ، آیا پیامدهایی مانند این تغییرات پی در پی را نخواهد داشت ؟ توجیه این همه هزینه

که معطوف به منافع ملی ست ، چگونه صورت خواهد گرفت !؟

چهارشنبه، فروردین ۲۱، ۱۳۸۷

ویژه فرهنگی ، هنری وادبی


ویژه نامه ی فرهنگی، هنری و ادبی نشریه ی آوای شما ل ، به زودی منتشر می شود .

این ویژه نامه با مسئولیت و سردبیری مسعود بیزارگیتی ، در پانزدهم هر ماه انتشار

می یابد . ویژه آوای شمال منعکس کننده ی آثار نویسندگان ، منتقدان و هنرمندان

معاصر می باشد . علاقمندان می توانند برای ارتباط با این ویژه نامه به آدرس نشریه ی

آوای شمال یا با ایمیل صاحب این قلم ، تماس برقرار نمایند.
آدرس نشریه : رشت .چهارراه گلسار . جنب چاپ جاوید.
فاکس 7221277 صندوق پستی 1556- 41635

سه‌شنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۷

مشاعرمنتقدین


بعضی از افراد مشاعرشان خوب کار نمی کند . نمی دانم این عرصه ی قدرت است

که سبب می گردد ، تا قلمرو کنش آدمی چنان بی پروا عمل نماید که هیچ حدود

و مرزی را برای تنظیم عملکرد خود قائل نباشد ؛ یا در منش و عملکرد بیرونی که

جزء ساختار شخصیتی فرد می باشد ، فرد را به کنشی وامی دارد ، که در فرایند

رفتاری وی شکل گرفته و امکان تغییر پذیری آن تقریبا ناممکن است .

سطر اول که اشاره به بد کارکردی مشاعر برخی افراد دارد، از سخنان وزیرفرهنگ

و ارشاد اسلامی ست ، که در آغاز سال جاری به عنوان عیدی تقدیم منتقدان وی

( البته سیاست های فرهنگی وزارت خانه ) شده است . خلاصه این هم نوعی عیدی

ست . جای تعجب است که وزارت خانه ای که هویت فرهنگی واخلاقی را در ترکیب

نام خود وحتی عملکرد خود یدک می کشد ؛ و باید الگو سازی برای سیستم فکری

جامعه نماید ، رئیس اولش نسبت به منتقدان سیاست هایش ، چنین منش بیانی را

بکار برد . مصداق اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورند غلامان وی درخت
ازبیخ نیست ؟

چند روزی از نامه ی اتحادیه ی ناشران به شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

می گذرد . محتوای نامه انعکاس فشارها وسختگیری هایی ست که از جانب این

وزارت خانه نسبت به بررسی کتاب ها وصدور مجوز برای نشرشان ، وهمچنین

درخواست مجوز برای تجدید چاپ برخی از کتاب ها و . . . است . محدودیت ها

وسختگیری هایی که در عرصه ی فرهنگ و ادبیات در دو سه سال اخیر بوجود

آمده است ، یکی ازدلایل انتشار چنین نامه هایی ست . محدودیت هایی که علاوه

بر نویسندگان و روشنفکران ، واکنش برخی از مسئولین را برمی انگیزد .

توجه به این انتقادها به جای واکنش عصبی نشان دادن ، در حوزه های مختلف

ادبیات ، هنر و فرهنگ ، به یقین قادر است فضای تنفس جامعه را پاک تر ساخته

و ارزش های واقعی کارکرد فرهنگ را به دور از سیاسی گری و جناحی سازی ،

بارور سازد . تنها نشستن و به صدای خود دل خوش داشتن ؛ نشانگر توسعه و

رشد فرهنگی نیست . جهان امروز برای برون رفت از بن بست ها و محدودیت ها ،

نیازمند تکثر صداهاست . وشنیدن همه ی این صداها توسط مخاطبان است که ،

امکان انتخاب خوش الحان ترین ترانه را میسر می سازد .

یکشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۷

اتوپیای عدالت


با لا بودن نرخ تورم ، افزایش حجم نقدینگی ، پایین آمدن ارزش ریال و . . . از جمله

مواردی ست که پایه ها و مبانی فرایند اقتصادی در جامعه و موقعیت زندگی مردم را

منعکس می کند . در وضعیت فعلی ایران که طی دو سال اخیر با افزایش قیمت جهانی

نفت روبرو بوده ایم از یک سو ؛ و وارد شدن حجم عظیم درآمد حاصل از فروش نفت به

خزانه از سوی دیگر ( که فقط درآمد سال 86 به بیش از 70 میلیارد دلار برآورد شده است )

که به این تصور می انجامد ، باید با ایجاد زیرساخت ها و اشتغال زایی از سویی به کاهش

نرخ بیکاری اقدام شود ؛ همچنین با این حجم درآمد ، مدیریت دولت باید به گونه ای بر

منابع مالی تنظیم شده وسامان یابد ، که تنها به استفاده و سودرسانی به عده ای خاص و

کمپانی هایی که از رانت استفاده می کنند ، منجر نشود . به هرروش ممکن . ازجمله روش ها

استفاده از تسهیلات و تبصره های خاص یانکی ست ؛ که درواقع تنها مشتی رانت طلب متکی

به قدرت از یک سو و نیز مشتی سرمایه دار که دارای نفوذ در ارکان قدرت هستند ، قادر به

استفاده از آن می باشند . در حقیقت مدیریت این حجم درآمد باید به گونه ای تنظیم گردد ،

که در کنار افزایش اشتغال ؛ در پرتو شعارهای کابینه نهم ، به کاهش فاصله طبقاتی و زدودن

چهره کریه فقر از سیمای پاک مردم زحمتکش جامعه بیانجامد . نه این که این فاصله را تشدید

نماید .

تعیین حداقل دستمزد در سال جدید بر پایه محاسبه هایی که انجام گردید ، به ملودرامی ختم

می شود که تنها بازتاب گوشه ای از نگرش پوپولیستی این عملکرد می باشد . نمی دانم چطور

خط فقری که ازیک سو بطور رسمی اعلام می شود ؛ واز سوی دیگر و با فاصله ای نه چندان

طولانی حداقل دستمزد که اعلام می گردد ، تناقض فاحش موجود در این رابطه را چطور توجیه

می کنند . یک معادله بسیار ساده است .

جمع ماهانه حد اقل حقوق تعیین شده نزدیک به 220000 تومان در ماه می باشد . و مبلغی که

به عنوان پایه برای تعیین خط فقر در نظر گرفته شده ، 600000 تومان در ماه است .

حال اگر متوسط یک واحد خانواده را که سه نفر به حساب آوریم و درقالب فوق قرار دهیم ؛ چه

نتیجه ای در بر خواهد داشت .

آیا جز این است که رمانتیسسم موجود در شعارهای عدالت خواهانه و منش کارکردی پوپولیستی

قادرنیست سامان بخش آنچه در بالا ذکرشد، باشد . علیرغم این که مبانی حرکت صداقت ویا هر

چیز دیگر باشد . آیا این منش پوپولار در قلمرو سیاسی وفرهنگی چگونه خود نمایی می کند ؟

چهارشنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۷

نگاه به فردا ازروزنه دیروز

سال 1386 سپری شد . با همه ی فرازها و نشیب ها . آن سال خاطره ها چندان

خوش نبود ؛ زیرا مردم ، از هرقشری بارسنگین فشارها را بر دوش می کشیدند .

روشنفکران و نویسندگان به گونه ای ؛ کارگران وسایرمرد بگیران به طریقی دیگر ؛

دانش جویان در قالب خواسته های آموزشی و صنفی شان ؛ زنان در رابطه با مطالبات

صنفی خود به شکلی دیگر فشارهایی را متحمل شدند .

آنچه بیش از همه در این فرایند ، توجه مردم را به خود معطوف می داشت ، فشارهای

شدید اقتصادی از یک سو ؛ و بسته شدن فضای سیاسی به جهت طرح وپیگیری خواسته

های صنفی از سوی دیگر بود .

آماری را در وب یکی از انجمن های فعال زنان ( ما با هم برابریم ) در خصوص زنان و

دانش جویان مطالعه می کردم ، که بر گرفته از خبرنامه ی امیرکبیر بود و نشان ازروندی

در مبارزات صنفی داشت که بازتاب آنچه در سال گذشته بر دانش جویان و زنان گذشته

بود می باشد .

اگر چه فراز و فرود این حرکت ها وجنبش ها به منظور تحقق مطالبات صنفی شان ،

دستاوردهای لازم را برای شان به ارمغان نیاورده باشد و نسبت بین رسیدن به خواسته ها

وهزینه های پرداخت شده ، نسبتی امید بخش نباشد ؛ اما آگاهی موجود وبرنامه ریزی

برای شروع یک حرکت ، با انگیزه ای کاملا مشخص وشفاف وتبیین شده ، وهمچنین مدون

بودن یک برنامه ومشخص بودن اهداف دور ونزدیک آن ، موقعیتی را منعکس می کند ، که

نشان دهنده ی تحول یابی به سمت مدرن تر شدن مولفه ها وتمهیدات یک حرکت صنفی

است . افزایش آگاهی جهت منسجم نمودن حرکت ها و حذف عملکردهای انفرادی ، حول

خواسته های صنفی ، قدمی به جلو برای حرکت های صنفی زنان ودانش جویان در سال

گذشته بوده است .

بدیهی ست که درسال جدید ، با تنظیم و تدوین برنامه ها حول مطالبات صنفی وچگونگی

کاربرد روش ها برای به حداقل رساندن هزینه ها ، به منظور دست یابی به نتایج قابل پیش

بینی در برنامه ها ، از زمره ی عمده ترین وظایف تشکل های صنفی ست . مسلم است که

کاربرد روش ها در پرتو شفافیت برنامه وعملکردها خواهد بود . زیرا در غیر این صورت

هرگونه پنهان کاری ، قادر است دامنه ی شبهات ذهنی را گسترش بخشیده و هزینه رسیدن به

مطالبات را افزایش دهد .