چهارشنبه، بهمن ۰۴، ۱۳۸۵

اگرزباغ رعيت ملك خورد سيبي
برآورند غلامان وي درخت ازبيخ



سياستمداران وحاكماني كه قدرت را دردست داشته ورابطه ي آن ها با مردم رابطه

اي عمودي است؛ گاه درتحليل هاي شان ازمفرداتي استفاده مي كنند، كه سبب شان

نزول مي گردد. درحالي كه اقتضاي پست ومقام سياسي، ادبيات سياسي مخصوص

است، تا سرمشق والگوبراي مديران پايين تردرساختارقدرت باشد. اگرجزاين باشد

مصداق بيت زيرخواهد بود:

اگرزباغ رعيت ملك خورد سيبي
برآورند غلامان وي درخت ازبيخ

محمود احمدي نژاد رئيس دولت نهم، هنگام تقديم لايحه بودجه سال آينده به مجلس،

عبارتي به كاربرد كه درآن يك واژه چنان بي تابانه خود نمايي مي كرد، كه درشان

رئيس دولت نهم نبوده وبيشترمتعلق به ادبيات پوپولاريستي مي باشد. وي گفت

(( من امروزمي بينم افرادي با جعل خبرقصد كدورت سازي وفاصله انگيزي( ميان

دولت ومجلس) دارند. اينها ((خناساني)) هستند كه نمي خواهند كشورپيشرفت كند))

درفرهنگ لغات واژه (( خناس)) شيطان،اهريمن، ديوسركش، بدكار، شيطان صفت

آمده است.

مي توان گمان برد كه اشاره رئيس جمهوربه خبرنگاران ومنتقدان برنامه اجرائي

وي مي باشد. برنامه اي كه درسه سطح سياسي- فرهنگي-اقتصادي،نه تنهااعتراض

منتقدان بيرون ازحاكميت را برانگيخته،بلكه نمايندگان مجلس نيزكه درساختارقدرت

حضوردارند، واكنش انتقادي جدي نسبت به سطوح ياد شده ازخود نشان داده اند.

حتي نمايندگاني ازفراكسيون موسوم به اصولگرايان كه منتقد جدي سياست هاي

رئيس دولت نهم مي باشند واخيرا نيززمزمه انشعاب ازفراكسيون ياد شده شنيده مي

شود كه به سمت تشكيل گروهي تحت عنوان فراكسيون اصولگرايان خلاق گام بردا

شته اند.

براساس تعريف فوق ازواژه (( خناس)) بديهي است كه آنان كه بدين صفت ازسوي

رئيس جمهورمتصف شده اند؛ بايد با طينتي اهريمني، ازپيش به طراحي توطئه اي

انديشيده باشند،كه با برنامه به اجراي عملياتي مشغول شده،كه درسخن رئيس جمهو

ربه مانع تراشي سرراه پيشرفت كشورتوصيف گرديده است.

آقاي رئيس جمهور، آيا منتقدان سياست هاي اجرائي جنابعالي كه ازففد امكانات در

رنج اند ودربيان آزاد انديشه انتقادي خود گاه هراسان، ودررديف كردن سخن شان،

هرگونه خودسانسوري را برخويشتن خويش روا مي دارند؛ تا مبادا خاطرمسئولي

آزرده شود؛ شايسته چنين توصيفي ازسوي جنابعالي مي باشند كه صاحب قدرت

هستيد؟ آيا رواست كه حتي توان شنيدن سخني، كه معطوف به منافع ملي ودرراستا

ي پيشرفت وتوسعه كشوراست، به صرف سويه ي انتقادي آن برنتابيده شود وبا

چنين توصيفي، مرزآزادي بيان مخدوش گردد. اگرچه ازويژگي جوامع درحال تو

سعه ودرحال گذاراست كه چنين چالشي را بازمي تاباند. اما نظارت وانعكاس آنچه

درجامعه مي گذرد ازسوي ركن چهارم، به منزله دريچه اطمينان مردم وذهن اند

يشنده وپرسشگرجامعه، قدرت را مهاركرده وبه انديشيدن وبازخواني كردن آنچه

انديشيده شده دعوت مي نمايد. به همين دليل ودقيقا به جهت نظارت مطبوعات كه

ازسوي ذهن اجتماعي نمايندگي مي شوند؛ جلوي انحراف قدرت گرفته مي شود.

براساس ماده ي 19 اعلاميه ي جهاني حقوق بشر، هرفردي حق آزادي عقيده و

بيان دارد واين حق مستلزم آن است كه كسي ازداشتن عقايد خود بيم ونگراني ندا

شته باشد ودركسب ودريافت وانتشاراطلاعات وافكار، به تمام وسايل ممكن بيان

وبدون ملاحظات مرزي آزاد باشد.

تنها دريك جامعه دموكراتيك است كه حقوق مندرج درماده فوق، ضمانت اجرايي

مي يابد. وتنها رسانه هاي مستقل وآزاد هستند كه قادرند تا به آزادي اطلاعات و

افكاررا كسب وبه تمام وسايل ممكن انتشاردهند. رسانه هاي آزاد ومستقل، واسطه

مردم ومسئولان قدرت هستند، اگراين واسطه گي برمبناي فضايي دموكراتيك شكل

بگيرد؛ نظارت مردم نيزتامين شده وحكومت نيزپاسخگويي را برخود تكليف خواهد

دانست وانگشت اتهام به سوي منتقدين درازنخواهد

۴ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام

جناب بیزارگیتی نگاه بازو انتقادی شما

ارزشمند است درجامعه فاقد ظرفیت دموکر

اسی وفاقد حضور احزاب با نگرش های

متفاوت طبیعی است که شاهد سلطه تک

صدایی باشیم


م.ع

ناشناس گفت...

دوست من

































دوست من,زندگی رقت بارمردم

گواه نگاه بی برنامه ورمانتیک

این دولت است.جای چندان تعجب

نیست که درادبیات شان,فرافکنی

ونسبت اتهام به دیگران دادن

وجودداشته باشد



محسن

ناشناس گفت...

امیدی نیست.فعلا که قدرت دردست آنهاست

ghaem گفت...

ناشناس نوشته بود كه اميدي نيست فعلاكه قدرت دست اينهاست .
هموطنم اميدهست .وقدرت دست اينهانيست بلكه قدرت ماست كه به اينهاواگذاركرده ايم .پس درستاندن آن بكوش.دموكراسي دركدام نقطه عالم كادوپيچ كردندوتقديم متقاضي كردندكه اينجاهديه كنند.