جمعه، دی ۲۹، ۱۳۸۵

رمانتيسيسم واتوپياي عدالت گرايي



رئيس جمهور، دوباردرسخنان خود درمقاطع مختلف،نكته اي تامل برانگيزورمانتيك را ابراز

كرد، كه درمحافل روشنفكري اعم ازدولتيان ومجلسيان وروشنفكران خارج ازساختارحاكميت

سبب انتقاد ازوي گرديد. يك باربحث ظرفيت ايران براي افزايش جمعيت تامرز120 ميليون

نفر،كه انتقادات بسياري را درسطوح گوناگون برسخنان وي معطوف نمود.وبارديگرموضوع

ظرفيت كشوربراي تغذيه 300 ميليون نفرجمعيت ايران . كه بازتاب اين سخن نيز، طيف و

سيعي ازروشنفكران تا حاكمان را به انديشه واداست وموضع انتقادي شان را برانگيخت.

عملكردهاي محمود احمدي نژاد درطول يك ونيم سال اخير، ازنامه نگاري هاي وي به سران

برخي كشورهاي جهان گرفته تا شعارهاي عدالت خواهانه سردادن درعرصه هاي ملي وجها

ني، بدون توجه به ظرفيت ها وامكانات، چه تصويري ازاين عملكرد به لحاظ اجتماعي وسيا

سي منعكس مي كند. قدم هاي برداشته شده وي دراين راستا، به ويژه درقلمرو داخلي، به لحا

ظ حل معضلات ومشكلات عديده اي كه درمسايل مبرم وروزمره اقتصادي سياسي، فرهنگي

كه مردم ما به شدت درگيرآن هستند، چه نتايجي را دربرداشته است؟

سخنگوي وي غلامحسين الهام نيز، كه الگوي رفتاري رئيس خودرا درعرصه ي عمل اجتما

عي ملاك موضعگيري ها واظهارنظرهاي خود قرارمي دهد، به لحاظ قالب شناسي رفتاري

به شدت متاثرازنوع نگرش ورفتاروي مي باشد. بدين معنا كه ايشان درسخن گفتن، درمنش

درنوع نگرش به مسائل وارائه راه حل، درشعارهاي عدالت خواهانه سردادن و... ازالگوي

ياد شده پيروي مي كند. دراينجا سخن من معطوف به ارزش گذاري رفتاري نيست. بلكه در

يكدستي نگرش ها واتوپياي عدالت خواهانه است كه ازمنشاء رمانتيسيسم برمي خيزد. بيان

احساس فردي آنچه آرزو مي شود. وعدم وجود انطباق بين آرزو، گفته ها وواقعيت، سنتزي

را پديد مي آورد؛ كه يك پارادوكس واقعي است. پس آنگاه كه توان درحل مشكل درمي ماند؛

فرافكني وسوءظن درتوهم توطئه پيش مي آيد

سخنگوي دولت درتازه ترين اظهارات خود درنشست هفتگي با خبرنگاران، با فرافكني اي

ديگر، بحث هاي گراني اخيررا كه دامنه اي طولاني دارد(( سازمان يافته ))خوانده وازبرخي

افراد بدون اشاره به ماهيت آنها، خواست كه باعث التهاب بازارنشوند.

وي با ارائه مشتي آماردرصدد اثبات اين نكته برمي آيد كه تلاش دولت درپائين آوردن نرخ

تورم درنگاهي كلان مثبت بوده است.وي با اشاره به تلاش دولت دركنترل وپايين آوردن نرخ

تورم مي گويد (( متاسفانه با وجود اقدامات دولت، برخي با اقدامات سياسي وايجاد التهاب مي

خواهند به صورت رواني دربازارتاثيربگذارند وباعث افزايش قيمت ها شوند. آن ها دائم تبليغ

مي كنند كه گراني وجود دارد ومي خواهند مردم را ازدولت نااميد كنند))

جالب است كه سخنگوي دولت پاسخ دهد چطورمي توان با تبليغ وايجاد التهاب آن هم درشرا

يطي كه همه امكانات دردست دولت است ومنتقدين فاقد امكان مي باشند، التهاب رواني دربا

زارايجاد كرد وباعث افزايش قيمت ها شد. آيا اساسا تبليغ موجد افزايش قيمت شده والتهاب

رواني ايجاد مي كند؟ آيا جاي مشكلات ساختاري، حجم نقدينگي، مباحث پولي، برنامه ريزي

و... دراين نگاه پوپوليستي كجاست؟

جاي پرسش است كه غلامحسين الهام به عنوان سخنگوي دولت، كه دركابينه نهم حضوري

فعال دارد، هرگزدرخلوتش به خود نهيب زده است كه اندكي ازفرصت خود را درميان مردم

بگذراند وازاوضاع جاري درعرصه ي عينيت جامعه با خبرشود ومعضلات زندگي مردم را

لمس كند. تا شايد اثرات حرف هاي مردم، درتعامل با آنان درقلمروزندگي عيني، سبب شود

تا اندكي ازپوسته ي ذهني تحليل ها وآمارهايي كه ازسوي وي ارائه مي شود وفرسنگ ها با

واقعيت زندگي جاري مردم فاصله دارد، ترك برداشته ومحتواي تحليل هاي وي هرچه بيشتر

با واقعيت قرين گردد.

آيا اين هاله ي ذهني تحليل ها اين قدرسخت وغيرقابل نفوذ است،كه فرياد اعتراض نمايند گان

مجلس، ائمه جمعه، كارشناسان و... قادربه رخنه دراين ارزيابي هاي رمانتيك نيست؟وهرقدر

زمان مي گذرد اين گراني هاي كمرشكن، اقشارضعيف جامعه را ازهستي ساقط مي كند. پا

سخگوي اين ناهنجاري ها چه كسي جزدولت است؟

چنين نگاه وعملكردي كه واقعيت ها را درنورديده ودراتوپياي عدالت خواهانه سامان مي يابد

معطوف به كدام جهت است.

مدام شعارعدالت خواهانه سردادن، بدون توجه به روندهاي موجود وواقعي زندگي اقتصادي

واجتماعي مردم، وبي آنكه برنامه اي كارشناسي شده درحوزه هاي مربوطه تدوين گردد ؛ چه

نتايجي جزآنچه كه هشدارهمه را برانگيخته دربرخواهد داشت.

بيداد گراني درقلمروتامين نيازهاي اوليه زندگي مردم ودربخش مسكن،طي ماه هاي اخير؛چه

تدبيري تا كنون براي رفع جدي اين معضل ازسوي دولت، جزفرافكني ومتهم كردن ديگران،

به عمل آورده است؟

آيا پاسخ هاي وزراي مربوطه( بازرگاني ومسكن) قادربه قانع كردن مردم ونمايندگان پارلمان

بوده است؟ چرا دولت با تعويض مسئولان وبه كارگيري كارشناسان ومسئولاني كارآمدتروبا

برنامه علمي، نسبت به حل عاجل اين معضلات اقدامي به عمل نمي آورد؟ آيا با قحط الرجال

روبروئيم؟

درحالي كه ملت ايران، به ويژه طبقات فقيروفرودست جامعه ما، چالشي عظيم را با فقر،

بيكاري، تبعيض، گراني و... پنجه درپنجه افكنده اند، تشكيل صندوق دوميليارد دلاري در

سفررئيس جمهوربه آمريكاي لاتين، براي نبرد با نظام ليبراليستي آمريكا،كدام گره ازمشكلات

ملت ايران را مي گشايد؟ درحالي كه سرمايه ملت ايران حاتم بخشي مي شود.

درشرايطي كه لايحه بودجه 86 توسط دولت با تاخيرهنوزبه مجلس ارائه نشده است،اين سفر

به كشورهاي آمريكاي لاتين برپايه كدام ضرورت تاريخي صورت مي گيرد وچگونه قابل تو

جيه است.

آيا دررفتارشناسي سياسي، چنين سياست هايي كه هرازچند گاه ازسوي برخي مسئولان ياد

شده اتخاذ مي گردد؛ بازتاب نگاهي رمانتيك وعدالت خواهانه با هاله اي ازاتوپيسم نيست؟

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آنچه كه عيان است چه حاجت به بيان است. فرافكني هميشه آخرين راه است. زيراوقتي ازمردم فاصله داشته باشند
ودربن بست پاسخگويي قرار بگيرند
راهي جزمتهم كردن مطبوعات ونويسندگان
نمي يابند. نگاه رمانتيك وآرمانخواهانه
كه فاقد تحليل مشخص ازشرايط مشخص باشد
برايند آن شعارهاي رمانتيك وعوامانه مي باشد. مقاله خوبي بود

سيمين.ب