یکشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۵

يلداي جهان



مشتي پرنده

بي واژه حضور

مشتي صداي/ بي خنده


جهان

تكرارنتي بي فرجام

كه به جست وجوي آشيانه اش

ورق مي زند

خطوط عقربه ها را

وثانيه هايش را

به شعرهاي من

مي ريزد


اين برف پرشكيب

يلداي كدام قصه را

تسبيح شبانه مي زند

۱ نظر:

علی بونه گیر گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.