یکشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۸

«سطرهاي هنوز» عنوان آخرين مجموعه اشعار مسعود بيزارگيتي

خبرایسنا درخصوص انتشارکتاب جدیدم :

((سطرهای هنوز )) عنوان آخرين مجموعه اشعار مسعود بيزارگيتي

سرويس: /فرهنگ و/ خبرگزاری ایسنا
کد خبر :56447
1388/12/9
13:51

خبرگزاري دانشجويان ايران - گيلان

آخرين مجموعه شعر مسعود بيزارگيتي شاعر گيلاني به زودي به چاپ خواهد رسيد.

مسعود بيزارگيتي شاعر،منتقد و روزنامه نگار گيلاني در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه خزر اظهار داشت: كتاب «سطرهاي هنوز» پس از اخذ مجوز انتشار توسط انتشارات فرهنگ ايليا به زودي منتشر خواهد شد.

وي گفت: مجموعه اشعار «سطرهاي هنوز» شامل 130 صفحه خواهد بود و تركيبي از تاملات دروني من در حوزه هاي اجتماعي - فلسفي است.

اين شاعر و منتقد گيلاني افزود: اگرچه كتاب «سطرهاي هنوز» در برگيرنده تاملات دروني من در موضوعات اجتماعي است اما هر مخاطب از هر اثر هنري و فرهنگي برداشت هاي خود را از آن اثر خواهد داشت و تفسير يك اثر از زبان خالق آن چندان مثمرثمر نخواهد بود.

شايان ذكر است مسعود بيزارگيتي تاكنون آثاري همچون مجموعه شعرهاي نشان هاي بي جهت، لحظه ها و تامل، شكلي كه نام تو دارد، زبان گم شده و صداهاي ريخته ( اين اثر سال گذشته به چاپ دوم رسيد) را منتشر كرده است.

خبرفوق را با کلیک روی ترجمه ، به انگلیسی ملاحظه نمائید.

جمعه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۸

گاهی شکیبایی1


گاهی لبخند بزن

این همه حرف ها و

دست درجیب / بگذر

حاشیه های جهان را

پنجشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۸

کتاب جدیدم

سکوت وننوشتن این چندروز وشاید این چند هفته راکه مصداق زبان به کام درکشیدن است؛

با این خبررقم می زنم که کتاب جدید من با عنوان (( سطرهای هنوز )) که مدتی ست به

ناشرکتاب هایم سپرده شده ؛ برای اخذ مجوزانتشار، گویا راهی اداره بررسی کتاب های

وزارت عالیه ی فرهنگ و ارشاد اسلامی گردیده است.اکنون باید دراین وانفسای فرهنگی

تنها به انتظارنشست چگونگی بررسی وزمان صدورمجوزرا!

یکشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۸

یلدای ناگزیر


فردا شب یلداست.وهر ایرانی با آین شب تاریخی ، دمسازی خاص خود را دارد.

من هم در یلداگردی ام ، دوشعراز یلداسروده هایم را به یلدا می سپارم؛ با همان

حسی که دراین دو شعرنهفته است :



چشم های مان را می دزدیم

صدای مان را

پرده ها را می کشیم

مبادا

پنجره ای گشوده شود


تمام علف ها

بادو

خاک

بوی استخوان های هزارساله ی مرادارد


این یلدای ناگزیررا

برخاک خفته گان

ماه

رازی نهفته دارد

فانوس شب یلدا


صداها / که به هم نمی رسند

آینه ای کافی ست

رهگذران را

تا جهان

درتعویض برگ و بارش

آوازی

تازه کند

آغازی


فانوس مرادریغ نکنید

دلم

ازاین اتاق بی نقش و نگار

ماتم گرفته است

می خواهم

پرده ای ازحرف هایم

بیاویزم

سه‌شنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۸

پارادوکس ممیزی


دیداری داشتم با دوست داستان نویسی که سال هاست قصه می نویسد و چندین کتاب داستان

منتشرکرده است . یکی ازهم قلمان دیگر نیز حضورداشت . سخن از فرهنگ وادبیات و

ممیزی هایی بود که درامرنوشتن و انتشارکتاب ؛ مانعی جدی سرراه آفرینش های فرهنگی

درجامعه ی ما وجود دارد . مجموعه ای داستانی را به من نشان داد که ازنویسندگان مختلف

ایرانی بوده و به همت جوانی نویسنده پس از دریافت مجوزاز وزارت ارشاد منتشر شده بود .

همه ی نویسندگان آن مجموعه نوآمدگانی بودند در عرصه ی نوشتن داستان؛ به جز دوست

داستان نویس ما (م . ب) که چهره ای شناخته شده است .

دوست ما روایت می کرد که داسان کوتاهی که از وی در این مجموعه به چاپ رسیده است،

ازمجموعه ی داستانی است که برای دریافت مجوز مدت هاست که به وزارت ارشاد رفته ،

ودرممیزی وزارتخانه ، همین داستان چاپ شده دستورحذف دریافت کرده است ‍!

حیرت کردم! ازتفاوت زمان چاپ آن مجموعه و دستورحذف این داستان ازمجموعه داستان

دوست نویسنده ی ما؟! آیا مدیریت کردن فرهنگی درجامعه ای که تکثرصدا وجود دارد و

درحوزه ی فرهنگ نه تنها باید دیده شود ؛ بلکه باید به جهت تعالی فرهنگی وتوسعه ی

دمکراسی به شدت تقویت گردد ؛ با چنین پارادوکسی امکان پذیراست؟!

جمعه، آذر ۰۶، ۱۳۸۸

سطرهای هنوز

شاید این همه حرف

تصادفی بیش نیست

شاید این سکوت

واقتداراین کوچه ی خاموش


این برگ ها

که پائیزمرا

به عقربه ها می دهند

وتیک تاک انتظار

تنها دریچه ای ست


می خواهم این سطرها

درکنارهمین عبورومرورروزانه

کوچه پسکوچه های نزدیک

برگ هایش را / شماره کند

دوشنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۸

کتاب


دیروز ( م . د ) یکی از دوستان داستان نویسم ، برایم تعریف می کرد که دو مجموعه

داستانی را که برای چاپ به دو ناشرسپرده است ؛ توسط ممیزی ارشاد ایراد اصلاحی

زیادی برایش گرفته اند . یکی ازمجموعه ها که پانزده قصه را دربر می گیرد ؛ به تقریب

با حدود حذف ده قصه مواجه شده ؛ وآن دیگری که مجموعه سه قصه است ؛ با حذف یکی

واصلاح یک قصه ی دیگر روبرو گردیده است . درواقع برای دومجموعه داستان چیزی

نمی ماند تا منتشرشود ؟!

متعجبم که این همه ادعا درهفته ی کتاب وکتابخوانی را چگونه می توان با چنینی سیاستی

که در عرصه ی نشروجود دارد ؛ توجیه کرد . آیا این اهانت به شعورمخاطب نیست که

فرصت خوانش وقدرت تشخیص را از وی سلب نمائیم و به جای خوانندگان درمورد متن

یک کتاب ؛ یک تنه تصمیم گرفته ودرحوزه ی طریف فرهنگی قیم مآبانه برخورد نمائیم.

این گونه رفتارنه تنها به خلاقیت مولف درمقام آفرینشگرآسیب می رساند ؛ بلکه فرایند

خوانش مخاطب را به عنوان مشارکت در آفرینش هنری دچاراختلال می نماید . اگرچه این

سیاست فرهنگی سال هاست که به روند آفرینشگری ادبی صدمات جدی وارد می نماید!

جمعه، آبان ۲۹، ۱۳۸۸

این تقاطع


به تو نزدیکم

نزدیکترازخودت

چه کنم که باد

مجالی برانگشت ها نمی دهد

پریشان سری های پائیزی را

چقدرپشت سطرها

ماندن


واین چراغ توقف

آوازشاعران را

بربال های پرندگان / می کوچاند

یکشنبه، آبان ۱۷، ۱۳۸۸

نت های پنهان


شاید کمی دیر باشد

این فصل ها را / ازبهارش

دوباره بیاغازی

اما

می شود تکه ای از این نگاه را

لای ثانیه هایت بپیچی

و عقربه ی رؤیایت را

برمدارچشم هایت / کوک کنی


آن سوتر ازپیراهنت

پرنده ی بی آوازی ست

که این صدا

قطره قطره برسطرهایش

نت می ریزد

سه‌شنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۸

Hannover

خش خش پائیزت را

در انگشتانم می ریزم

تا چراغ این کلمات را

برخطوط شبانه ام

روشن کند


این سو

فصل ها به هم ریخته اند

وصداها

راه شان را نمی یابند


می خواهم

درپائیزخانه ات

شاخه ها را سان ببینم

چرا که دربهاراتاق من / حتی

نسیمی بررؤیای این حرف ها

نمی وزد

چهارشنبه، مهر ۲۹، ۱۳۸۸

ویژه نامه و...


درطول سه ماهی که از تعطیلی ویژه نامه ی هنروادبیات روزنامه ی آوای شمال

می گذرد ؛ تماس هایی چه با دفتر نشریه و چه با خود اینجانب به عنوان دبیر ویژه

نامه ازسوی خوانندگان این نشریه و همچنین برخی دوستان اهل قلم همکارنشریه

گرفته شد و ضمن اظهار تاسف از عدم انتشارآن ، خواستار نشرمجدد این ویژه نامه

به دلیل فضایی که درحوزه ی فرهنگی گشوده بود ودرنبود هیچگونه نشریه تخصصی

درسطح استان ، شده بودند . زیرا این عقیده مشترک دررویکرد شان وجود داشت که

به دلیل فقدان ویژه نامه های ادبی ، ویژه نامه هنروادبیات آوای شمال در استان گیلان

به خوبی می رفت که جای خود را درمیان روشنفکران واهالی قلم بازکند . حتی برخی

ازدوستان اهل قلم به گذشته ادبی گیلان و نشریات آن اشاره نموده و مقایسه ای را با

برخی نشریات مانند بازار نقش قلم و . . . به عمل آورده بودند.

همه ی این نظرها گویای عملکرد و رویکرد ویژه نامه ی آوای شمال بود که به چنین

بازخوردی انجامید . خود نگارنده نیز به عنوان دبیر این نشریه ازپیچ وخم های زیادی

برای نشرآن عبور می کرد ؛ اما با همه ی آن احوال ، به دلیل اثرگذاری نشریه واستفبال

به عمل آمده ازویژه نامه ، خرسند وبا تلاش بیشتر کاررا ادامه می داد . اما چه چاره که

تعطیلی نشریه دست خودش نبود!

با عنایت به این که هنوز برخی ازدوستان پیگیر انتشار چنین ویژه نامه ای از سوی بنده

می باشند و طی تماس های شان این خواست را مطرح نمودهد ؛ به آگاهی می رسانم که

طی مذاکره ای که با مدیر یک نشریه به عمل آمده بود وتوافقی حاصل گردیده بود برای

انتشار ویژه نامه ای مشابه ؛ به دلیل اعمال سلیقه ای که قرار بود انجام شود ؛ نگارنده

ضمن اعلام مخالفت از انتشارنشریه مربوطه انصراف داد . امیدوارم در شرایطی بهتر

ادامه ی کار را بتوانم دوباره آغاز نمایم . که دراین صورت به یقین به آگاهی اهالی قلم

و مخاطبان محترم خواهم رساند .

یکشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۸




این هم چند تصویر از پائیز که به رنگ دل این سرزمین است

جمعه، مهر ۲۴، ۱۳۸۸

درهمسایگی ات


ازدست های من می ریزد

برخطوط کوچه ها

فصل ها

مرزی درمیانه نیست

رشت

کاردیف

یاهانوفر

تا نگاهت روشن شود


درهمسایگی ات

با زمزمه ی پائیز / خلوت کرده بودم

وترنم شبانه ی برگ ها

که آوازحضورت را می جست

گلی که

برگ های نام تو

برخاطره ام می ریزد

شنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۸

این تقویم


گاهی این ثانیه ها می مانند

برگ ها را که ورق می زنی

می خواهد فصل ها باشد

یا دفترتقویمت

شاید عقربه هایی که کند می گذرند


لکنت این نت ها را

پرندگان چشم تو بیدارند

پنجشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۸۸

اپیزود چهار

به معصومیت ندا آقاسلطان


چشم هایم می سوزد

این سوتر

ازخیابان ها که می گذرم

سطرسطربهار

بی قراری عقربه هایی ست

که خاک های خاطره ام را / می سترد


دلم گرفته است

وآسمان گریه ی تمام ستاره هایش را

امشب

درانگشتانم می ریزد


کمی درنگ کن

ندایی دیگر

درخطوط نیامده

3/4/1388

دوشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۸

توقف انتشارنشریه


ازکلیه ی دوستان نویسنده ، منتقد ، شاعرومترجم که تا کنون در همکاری با ویژه ی فرهنگی

آوای شمال که به سردبیری مسعودبیزارگیتی منتشرمی شد ، مطلب ارسال نموده وهمکاری

داشته اند، ضمن تشکر؛ اعلام می دارم که این نشریه به دلیل بروز پاره ای مشکلات ومحدود

یت ها تا اطلاع ثانوی منتشرنمی گردد!

یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۸

گفتمان تغییر3

مشارکت قریب به هشتاد و پنج درصد در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که به جد

شگفت انگیز بوده ودر تاریخ کنش های اجتماعی سه دهه اخیر حیرت همگان را به همراه

داشته است ، ازجهات مختلف قابل بررسی ست . شگفت انگیزتر آنکه آرای شمارش شده

به نحوی تنظیم گردیده که برای مشارکت کنندگان مبهوت کننده بوده است . تا آنجا که به وا

کنش اجتماعی درمیان مردم منجر شد است . ودوروز پس از انتخابات همچنان درشهرهای

مختلف ایران هواداران جنبش اصلاح طلبی برای حقیقت یابی نتایج موضوع انتخابات دهم،

علیرغم حوادث خشونت بار رخ داده در برخی از شهرها وحاشیه های تاسف بارآن ، هم

چنا ن به فعالیت خود ادامه می دهند.

حجم مشارکت عظیم مردم درانتخابات دهم ریاست جمهوری ، بازخورد تجربه ای ست که

ازچهارسال حاکمیت بینش اجرایی آقای احمدی نژاد حاصل شده است . مقایسه ی حضور

ومشارکت مردم در دوره های دوانتخابات ریاست جمهوری نهم ودهم گواه ان ادعاست !

ازاین رو مبالغه نیست اگرحجم مشارکت را در راستای تحول درنگرش مردم وبه ویژه

نسل جوانترازیک سو وقشرها وصنوف مختلفی که به لحاظ حقوق اجتماعی شان درفشار

بوده اند ، ارزیابی کنیم .

دروضعیت موجود وروند پیش رو ، گفتمان تغیرتنها گزینه ی موجود برای اصلاح روش

ها وساختار بعضا کند وعقب مانده ،جهت توسعه درحوزه ای اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی

و . . . می باشد . ایجاد فضای مدارا به منظور پیشبرد امرگفتگو وشنیدن صداهای متفاوت

درجامعه ی ما ، نخستین وابندایی ترین اصل دمکراتیکی ست ، که قادراست ازیک سو از

بروز هرگونه خشونت ناشی ازتفاوت دیدگاه ومواضع پیشگیری نماید ؛ وازسوی دیگر این

تفاوت ها را در معرض نگاه ها وآرای مردم قراردهد. در صورتی که پایبندی به اصل

متکثربودن صداها برابر قانون پذیرفته شده وبه اندیشه و رای مردم حرمت گذاشته شود .

نه اینکه درانتخاباتی که هنوز شمارش آرا ادامه دارد برخی خبرگزاری ها به طورجهت

دار و ازپیش دانسته به اعلام پیروزی یک کاندیدا بپردازند ! آنها ازکجا پیروزی کاندیدای

خود را می دانستند ؟

جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۸

یک پرسش!


دکتر کدخدایی عضو و سخنگوی شورای نگهبان روز پنجشنبه درخصوص سازوکار

نهاد شورای نگهبان برای بررسی تخریب های موثر انتخاباتی ، به منظور امکان

احتمالی ابطال برخی صندوق ها ، شکایت نامزدها ؛ گزارش ناظران صندوق ها و

بازرسان و همچنین گزارش های مردمی اعلام کرد .

موضوعی که سبب ایجاد دغدغه اذهان اجتماعی می گردد ، جانبدار رانه عمل کردن

احتمالی بررس ها در خصوص فوق می باشد . روشن است که ترکیب اعضاء شورای

نگهبان به کدام سوست . اتخاذ مواضع صریح و شفاف این نها د ناظر در مقاطع متفا

وت ، سمت و سوی این نهاد را به لحاظ مواضع سیاسی کاملا روشن نموده است . لذا

این پرسش تولید می شود که آیا با توجه به سخن سخنگوی محترم شورای نگهبان ،

بسترلازم برای نوع کارکرد جناحی از سخن فوق فراهم نمی شود ؟ پرسش مهمی ست

وقتی ترکیب هیات های اجرایی ونظارت را دردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

یکدست می بینیم !

پنجشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۸

آیا امرنوشتن متضمن حقوق مادی نیست؟


متن زیر سرمقاله ی شماره ی جدید ویژه نامه ی روزنامه ی آوای شمال است که

توسط مسعودبیزارگیتی دبیراین ویژه نامه نوشته شده است .

نوشتن همچون هرفرایند اجرایی تولیدی ، یک عمل خلاق ؛ زمان بر؛ پرحاصل و . . .

است . حتی از زاویه ی دیدی خاص تر ، روندی ست پرتنش و خلاق که وجه تمایز

آن با دیگر جریان های تولیدی ، که سبب تشخص وبرجستگی اش می گردد ، تمرکز

روی تعامل وتقابل در پارادکس های ذهنی وعینی ؛ کشف و حل مجهولات ؛ ارتقای

سطح دانایی ومعرفت ؛ تدوین وطراحی برنامه ؛ رهجویی ورهگشایی به چشم اندازها

؛ تولید وتحول ساختارها ورفتارهای زیبایی شناختی و . . . می باشد .

ازاین رو نگاه وتوجه به مشاغل متعارف موجود در جریان های اجرایی کشور، که از

یک رابطه ی متقابل دریافت دستمزد در ازای دراختیارگذاشتن نیروی کاربرخوردار

است ، این ذهنیت را پدید می آورد که چرا درجامعه ی ما برای امرنوشتن وتولید آثار

فرهنگی که شکلی ازاجرای کاربوده وبه ارائه پدیدارهای فرهنگی وعرضه ی اجتما

عی آن به جامعه می پردازد ؛ نگاه مبتنی بر قائل شدن ساختارشغلی ازسوی مسئولین

و متولیان امر وجود ندارد ؛ و نویسندگان وسایر هنرمندان حوزه ی فرهنگ ، ادبیات

وهنر؛ چرا نباید از حداقل حقوق مادی اجتماعی که متضمن امنیت شغلی زندگی آنان

است، برخوردار باشند ؟ در حالی که این حداقل حقوق، از زمره ی بدیهی ترین واو

لیه ترین حقوق شهروندی افرادی ست که نوشتن را برای ادامه ی حیات خود برگزیده

اند .

البته نباید این نکته را مغفول گذاشت که طی چند سال اخیر به ویژه ازدوران کابینه ی

هشتم به این سو، توجه روی بخشی اندک ازحقوق یاد شده ( بیمه کردن نویسندگان و

هنرمندان ) سبب ایجاد امنیت خاطری هر چند کوچک برای مولفان گردیده است ؛ اما

در مقایسه ی با دیگر مشاغل ( که از حقوق ومزایای مختلف برخوردار می باشند )

نمی توان از آن به عنوان فراهم آوری مقدماتی یاد کرد که حداقل های زندگی مادی ا

ین قشر را تامین نماید . با عنایت به وضعیت اقتصادی موجود و اینکه نویسندگان و

هنرمندان میهن ما نیز، از زمره شهروندان همین جامعه هستند، ودر کوران دشواری

های زندگی مادی همچون دیگر اقشار اجتماعی قرار دارند؛ شایسته است مسئولان به

ویژه در این مقطع که درمعرض انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری قرار گرفته ا

ند؛ توجهی ویژه ، شفاف و اثربخش به موضوع حقوق مادی نویسندگان جهت فراهم آو

ری امنیت خاطر برای زندگی شان داشته باشند . به یادداشته باشیم که امر نوشتن وآفر

ینش معنوی نیز جزء مشاغل متضمن حقوق مادی می باشد .

چهارشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۸

شماره جدید ویژه هنروادبیات


شماره جدید ( 18/3/1388) ویژه هنروادبیات روزنامه ی آوای شمال منتشرگردید . این

ویژه نامه که به دبیری مسعود بیزارگیتی انتشارمی یابد ؛ در شماره جدید خود آثاری را

درزمینه ی شعر ، داستان ، نقد ، ترجمه و . . . به چاپ رسانده است . در شماره جدید

این نشریه آثاری از نویسندگان و شاعران زیر به چاپ رسیده است :

فرامرز سه دهی ؛ تقی خاوری ؛ مهدی رضازاده ؛ بهزاد موسایی ؛ محمدتقی مرتاض

هجری ؛ عباس گلستانی ؛ غلامرضا مرادی ؛ رباب محب ؛ مسعودبیزارگیتی ؛ محمود

فلکی ؛ سهندفردی ؛ مینا عارفی دوست ؛ زهراکشتکار؛ لیلا نیرومند ؛ نرگس مقدسیان ؛

فاطمه مقدم ؛ مژگان فدوی ؛ زینب سوسن ؛پرویزفکرآزاد ؛ و همچنین آثاری ازکاترینا

فروستنسون ؛ ریچارد ویلبر ؛ وسایر مطالب هنری و ادبی

سه‌شنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۸

گفتمان تغییر2


در مناظره ی تلویزیونی (= ضد مناظره ) طرفین وارد برخی مقولات شدند که بیشتربوی پرونده

سازی ؛ افشاگری و . . . ازآن استشمام می گردید . وکاملا مشخص بود که حجم بالای پرونده ساز

ی ها وسویه های آن متوجه چه طیف و به چه قصدی طراحی ، تدوین وارائه گردیده بود . و در

حقیقت فضای مناظره ، به میدان پرچالشی برای نائل شده به قدرت تبیل شده بود.

یکی از مؤلفه هایی که گرایش موسوم به اصلاح طلبی باید ( تاکید می کنم باید ) به حذف و امحاء

آن بکوشد ، همین مسئله ی امنیتی نمودن وپرونده سازی برای شهروند مخالفی است که تنها اتها

مش می تواند ؛ دگراندیشی ومنش انتقادی وی نسبت به امورجاری باشد . کاندیدای اصلاحات باید

متوجه باشد که با ارائه شعارها وبرنامه های مبتنی بر رعایت قانون گرایی و حقوق شهروندی ،

نسبت به جذب آرای مردم اقدام می نماید . وهنگامی که بر کرسی ریاست جمهوری تکیه می زند،

موظف به رعایت حقوق همین مردم و دفاع بی قیدوشرط از دادخواهی شان می باشد . حتی اگر

شهروند مربوطه همچون نماینده خود نیندیشد و شهره به متفاوت نگری باشد .

دگراندیشی ومتفاوت نگری متفاوت نگری در امور مختلف حیات اجتماعی ، همواره اززمره ی

مسائلی بوده که درمقاطع مختلف طی چندین سال اخیر، موانع ومشکلاتی را از سوی قدرت برای

صاحبان آراء انتقادی به وجود آورده است .تا حدی که آنا ازکمترین و اولیه ترین حقوق اجتماعی

شان محروم گردیده اند . با نهایت تاسف این امر دردوران کابینه موسوم به اصلاحات نیز اتفاق

افتاده است . نمونه ی روشن موضوع یادشده مربوط است به پرونده ی صاحب این قلم و مسائلی

که بروی گذشت . که نتیجه ی آن برخورداری از شدیدترین محرومیت های اجتماعی بود . و نمو

نه های بیشماردیگری که ازهرگونه حقوق اجتماعی محروم گردیده اند .

ازاین روست که دردوره دهم انتخابات ریاست جمهوری ، کاندیدای اصلاحات باید تغییررا نه آنگو

نه که دردوران خاتمی ( که با اعلام تدارکاتچی بودن رافع مسئولیت می گردید ) مطمح نظر قرار

داد؛ بلکه درشرایط جدید با اتکاء به پشتوانه ی عظیم آراء ،سازوکاری اجتماعی – قانونی طراحی

گردد، که ضامن حقوق شهروندی دگراندیشان بوده و هیچ گونه توجیهی برای عدم تلاش جهت

تحقق حقوق یاد شده وجود نداشته باشد .

اصل قانون گرایی وعمل به آن از یک سو و پذیرش تکثروچندصدایی شدن فضای اجتماعی نیز از

سوی دیگر، می تواند بهترین راهکار برای اجرا و نظارت بر چگونگی اجرای صحیح در تامین

حقوق شهروندی باشد.حذف رانت خواری و خویشاوندسالاری ؛ حذف هرگونه تبعیض و باند بازی

؛ نگاه یکسان به حقوق بین شهروندان با هرایده ،مرام و قومیتی وحذف هرگونه ارجح شمردن در

شرایط یکسان؛ لحاظ کردن توانمندی ، لیاقت و تجربه وتخصص به عنوان اساس وبنیان رعایت

حقوق شهروندی؛ و . . . از زمره ی عواملی ست که می تواند به تحقق حقوق یاد شده کمک نماید

واساس یک رابطه ی سازنده و توام با اعتماد بین مردم و قدرت باشد . همچنین به شکل گیری

نگاه مدرن در زندگی اجتماعی وفرهنگی یاری رسانده ؛ به تثبیت پایه های مدنییت در تحولات

اجتماعی بیینجامد . انگاه می توان از عملیاتی شده گفتمان تغییر در شرایط جدید سخن بیشترگفت.

یکشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۸

گفتمان تغییر1



تحولات سال های اخیر در جهان به ویژه آمدن باراک حسین اوباما وتغییرگفتمان سیاسی وی در

عرصه ی دیپلماسی ( با تاکید بر سخنان اخیر وی در سفرش به مصر ) وهمچنین فضای ایجاد

شده در میهن ما پس از روی کارآمدن دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد ، که متاسفانه به

استیلای بی چون و چرای تک آوایی منتهی گردید ؛ ضرورت ایجاد یک گفتمان را با ماهیتی

متناسب با عصرحاضر در پی داشت . اگرچه هر گروه و جریان سیاسی تلقی و برداشت خاص

خود را از این پارادایم ارائه می نماید ودر دوجهان متفاوت مدرن و توسعه یافته از یک سو و

نیز کشورهای توسعه نیافته و بازداشته شده از نظر تکامل اجتماعی از سوی دیگر؛ ماهیت

گفتمان تغییر تفاوت هایی را داراست ؛ اما مولفه ی مشترک موجود که بر وجود یک رشته آزاد

یهای مدنی در سطوح مختلف تاکید دارد و به خصوص کشورهای توسعه نیافته که سابقه استبداد

و سانسور و خودسانسوری را در طی سده ها تجربه کرده اند ، گفتمان تغییر را باید به عنوان

یک فرایندی که می تواند به تامین منافع مردم انجامیده و همانان را در مقاطع مختلف تاریخی

به حضور حماسی درمیدان ها بکشاند ، محترم شمرده ونه تنها به تدوین آن در برنامه ها وشعار

های شان بپردازند ؛ بالاترومهمترازآن باید نسبت به عملی کردن ونظارت بر اجرا وبازخورد

اجتماعی آن پیگیرانه بکوشند .

مناقشات تلویزیونی اخیر(نه مناظره) طی چندروزاخیردرایران فضایی را دامن زد که به طرز

عجیبی اقشارمتفاوت اجتماعی را چه به لحاط جنس وسن و چه به لحاظ تیپ شناسی اجتماعی

وارد میدان ساسی – اجتماعی نمود ( ای کاش بازدارندگی های سیاسی – اجتماعی حذف می

شد تا همیشه این نشاط وشور اجتماعی را شاهد بودیم ) به ویژه اگر به این حضوربه عنوان

یک پشتوانه ی جدی نگریسته شود نه تبلیغاتی و تاریخ مصرف دار . امری که پس از به قدرت

رسیدن خاتمی ، به عنوان یک رابطه ی متقابلا سازنده به فراموشی سپرده شد .

ضرورت ایجاد تغییردرشرایط کلی جامعه ما وتدوین پارادایمی که قادرباشد به مبارزه با گفتمان

سنتی درعرصه ی عمل و نظر بپردازد ؛ شرایطی را فراهم کرده است که حامیان وهواداران

این دو رویکرد به شدت درحال فعالیت به نفع کاندیدای مورد نظرخود می باشند. اگرچه به دلیل

نامتکامل بودن موقعیت اجتماعی ما ، گاه برخورد های خشن و غیرمدنی در تمامی گروه ها نیز

گزارش می شود .همچنین وقتی در مناقشه ی تلویزیونی به چالش هایی برمی خوریم که لیدرجر

یان مربوطه همه قواعد حقوقی و اخلاقی را زیر پامی نهد ؛ طبیعی ست که درسطحی پایین تر

نیز شاهد چالش هایی از نوع دیگر هم باشیم .

(( اگرزباغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورند غلامان وی درخت ازبیخ ))

کسب قدرت وحفظ آن در جوامع توسعه نیافته ، به دلیل ضعف تاریخی دمکراسی واستیلای بی

چون و چرای تک صدایی در محیط اجتماعی – فرهنگی ؛ به استفاده از هر روشی برای نیل به

مقصود منجر می شود .

کاندیداهای اصلاح طلب باتوجه به تاکیدشان به حقوق بشر و حقوق شهروندی در برنامه های

شان ( با تاکید بر رادیکال تر بودن برنامه های مهدی کروبی ) توانستند بخش قابل توجهی از

نیروهای اجتماعی را پیرامون شعارها و برنامه های شان گرد آورند . ایجاد یک فضای بازو

شفاف برای پیشبرد برنامه ها به منظور تامین منافع مردم ، شعار بسیارمردم پسند وپرجذبه ای

است ؛ البته اگر به عوامفریبی و پوپولیسم گرفتار نیاید ! کاندیدای اصلاح طلب پیروز درانتخا

بات باید به این موضوع بیاندیشد که فردای پیروزی باید گزارش عملکرد خود را به مردم بدهد

ورابطه ی خود رابا مردم به بوته ی فراموشی نسپرد ! به ویژه آن که برنامه ای رادیکال تر و

دمکراتیک تر را برای جذب آرای مردم ارائه دده است ! رعایت بنیان های یک گفتمان دمکرا

تیک و عملی کردن آن با استفاده از کلیه ی امکانات و لوازم قانونی با اتکاء به پشتوانه ی مردم

آن فرایندی ست که قادر است ؛ اصل تغییر را در جوامع توسعه نیافته به آرزویی نزدیک وقابل

دسترس تبدیل می سازد.

رسوایی های مال اخیر در انگلستان که به تلفات گسترده در کابینه ی آقای گوردون براون ونیز

مجلس عوام این کشورمنجرگردیده ، حاصل زنده بودن فضای دمکراسی در این کشور است .

این اتفاق نمونه ای گویا ازنظارت مردم به واسطه ی رسانه های قدرتمند و احزاب سیاسی ای

است که درعرصه ی سیاسی با رعایت قواعد بازی به مسابقه می پردازند .

پنجشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۸

نهادهای حقوق بشری


یکی از ضروری ترین و الویت دارترین مباحثی که اکنون کاندیدهای ریاست جمهوری

باید جایگاهی ویژه برای آن قائل شده وباب آن را دربرنامه خود بگشایند ، موضوع حقوق

بشر و آموزش آن در مدارس و دانشگاه ها می باشد . چرا که این مبحث پیوندی مستقیم و

اساسی با ایجاد جامعه ی مدنی و آشنایی شهروند با حقوق فردی و اجتماعی اش دارد .

اکنون که دو کاندیدای موسوم به جبهه ی اصلاحات از حقوق شهروندی سخن می گویند،

شایسته است مولفه ی حقوق بشر را طبق منشور سازمان ملل در برنامه ی خود، جهت

لحاظ نمودن درآموزش های عمومی بگنجانند . و پس از پیروزی در انتخابات به جد پیگیر

اجرای آن باشند . زیرا آشنایی با مفاهیم و اصول حقوق بشر قادر است به هر شهروندی جهت

مبارزه برای تحقق هرگونه مطالباتش کمک نموده واز سوی دیگر با افزایش آگاهی شهروندا

ن درخصوص حقوق قانونی شان ، قدرت را درعملکردهای غیرقانونیش متوقف نموده وناگز

یر به پاسخ گویی نماید .

روز چهارشنبه روزنامه اعتماد ملی اطلاعات جالبی در باره نهادهای حقوق بشر موجود در

جهان ارائه کرده بود که جهت آگاهی مخاطبان مجازی بهتر دیدم به نشرآن پرداخته شود.

عفو بين‌الملل
Amnesty International عفو بين‌الملل يك جنبش مردمي جهاني است كه در پي عملي ساختن حقوق به رسميت شناخته شده بين‌المللي براي تمام افراد است.اين سازمان بيش از 2/2 ميليون عضو دارد و مشتركاني در بيش از 150 كشور و منطقه دارد و ما اين حمايت را براي اقدام در راستاي عدالت در طيف گسترده‌اي از مسائل هماهنگ مي‌كنيم.اين سازمان در سال 1961 تاسيس شد.ما در سراسر جهان فعال هستيم تا مانع سوءاستفاده‌هاي حقوق بشري شويم.اين سازمان فعاليت‌هاي خود از سال 1961 تا سال 2007 را در سايت خود ذكر كرده است.عفو بين‌الملل همچنين در پي دنياي بهتر با توسل به اقدامات مردمي و انسجام بين‌المللي است.ما تلاش مي‌كنيم تا اعضا و حاميان ما براي ممانعت از سوءاستفاده‌هاي حقوق بشري جهت فشار بر دولت‌ها، گروه‌هاي مسلح و نهادهاي غيردولتي بسيج شوند.اين سازمان همچنين به راه‌هاي كمك‌رساني به خود نيز اشاره مي‌كند از جمله: كمك‌هاي اهدايي و اقدام هماهنگ با عفو بين‌الملل. كميسيون بين المللي قضات (ICJ ) كميسيون بين المللي قضات سازماني است كه خود را وقف برتري، همبستگي و اجراي حقوق بين الملل و اصولي كرده است كه منجر به بسط و توسعه حقوق بشر مي‌شود. آنچه موجب تمايز كميسيون بين المللي قضات مي‌شود همانا بي‌طرفي و رويكرد هدفمند و حقوقي در راستاي دفاع و ارتقاي حقوق بشر به واسطه حاكميت قانون است. ديگر مشخصه اين سازمان ارائه مشاوره‌هاي حقوقي در سطح ملي و بين المللي است جهت تضمين اينكه بهبود حقوق بين الملل منوط به اصول و معيارهاي حقوق بشري است كه در سطح ملي به اجرا در مي‌آيد. اين كميسيون در سال 1952 در برلين تاسيس شد و اعضاي آن متشكل از 60 قاضي صاحب نام است كه نمايندگان سيستم‌هاي حقوقي مختلف در جهان هستند. دبيرخانه بين المللي آن در ژنو مستقر است و مسوول شناسايي اهداف و برنامه‌هاي كميسيون است. در انجام اين كار، دبيرخانه بين المللي از شبكه‌اي از بخش‌هاي ملي خودمختار و سازمان‌هاي مرتبط كه در تمام قاره‌ها هستند، بهره مي‌برد. جوايزي كه به اين كميسيون اعطا شده و ناشي از به رسميت شناختن كمك‌هاي كميسيون در راستاي ارتقا و حمايت از حقوق بشر است شامل جايزه اروپايي حقوق بشر از سوي شوراي اروپا، جايزه صلح Waterler،جايزه اراسموس و جايزه سازمان ملل براي صلح را مي‌توان برشمرد. دبيرخانه بين المللي كميسيون بين المللي قضات تحت رهبري و هدايت دبيركل – همانگونه كه گفته شد – مسوول شناسايي اهداف و برنامه‌هاي كميسيون است. كميسيون هر دو سال يكبار در كنفرانس دوسالانه ICJ با يكديگر ديدار كرده و در شكل بخشيدن و تعريف خط مشي‌ها و فعاليت‌هاي اين سازمان به دبيرخانه بين‌المللي ياري مي‌رسانند. در فاصله ميان اين كنفرانس دوسالانه، يك كميته اجرايي به نمايندگي از طرف كميسيون اقدام مي‌كند. اين كميته كه شامل 7 تا 9 كميسيونر است از سوي كميسيون به مدت دو سال برگزيده مي‌شود و ممكن است براي دو سال ديگر هم انتخاب شود. كميته اجرايي دست كم دوبار در سال ديدار مي‌كنند و ارتباط كاري منظمي با دبيرخانه بين المللي دارند. افزون بر اين، كميسيون نيز رئيس كميسيون و دو معاون رئيس را بر مي‌گزيند كه همين سازوكار انتخابي كميته اجرايي در مورد آنها هم صادق است.

ديده‌بان حقوق بشر
Human Rights Watch ديده‌بان حقوق بشر يك سازمان حقوق بشري غيرانتفاعي و غيردولتي است كه متشكل از بيش از 275 عضو در اقصي نقاط جهان است.پرسنل آن شامل فعالان حقوق بشري است از جمله كارشناسان، وكلا، روزنامه نگاران و دانشگاهيان با پيشينه و مليت‌هاي مختلف.ديده‌بان در سال 1978 تاسيس شد كه به دليل يافته‌هاي دقيق آن، گزارش‌هاي بي‌طرفانه، استفاده موثر از رسانه‌ها و حمايت‌هاي هدفمند غالبا در همكاري با گروه‌هاي حقوق بشري محلي شهره است.هر ساله، ديده‌بان حقوق بشر بيش از 100 گزارش در مورد شرايط حقوق بشري در حدود 80 كشور ارائه منتشر مي‌سازد كه پوشش گسترده‌اي در رسانه‌هاي ملي و بين‌المللي مي‌يابد.با قدرتي كه اين روش به ارمغان مي‌آورد ديده‌بان حقوق بشر با دولت‌ها، سازمان ملل، گروه‌هاي منطقه‌اي مثل اتحاديه آفريقا و اتحاديه اروپا، موسسات مالي و غيره در جهت تغيير در سياست‌ها و اقدامات‌شان فشار وارد مي‌آورد كه حقوق بشر و عدالت در اقصي نقاط جهان را به ارمغان بياورد. منابع مالي آنچه در مورد منابع مالي اين سازمان جلب توجه مي‌كند اين است كه كمك‌هاي ارائه شده به آن تنها كمك‌هاي خيريه و كمك‌هايي است كه از سوي افراد و بنيادهاي غيردولتي در سراسر جهان به آن داده مي‌شود اما به هيچ روي (نه مستقيم و نه غيرمستقيم) هيچ كمك مالي از هيچ دولتي دريافت نمي‌كند. فدراسيون جهاني حقوق بشر(FIDH ) تعهد اين سازمان احترام به تمام حقوق مصرح در اعلاميه جهاني حقوق بشر است.هدف فدراسيون دستيابي به پيشرفت‌هاي موثر از قربانيان، ممانعت از تخلفات حقوق بشري و تحريم متخلفان از اين حقوق است.اولويت‌هاي آن از سوي كنگره سه سالانه جهاني و‌هايت 22 نفره بين‌المللي با حمايت دبيرخانه 30 نفره بين‌المللي آن است. چهار اولويت اساسي حمايت از حقوق بشر، كمك به قربانيان: فعاليت‌هاي اين بخش شامل طيفي از تحقيقات قضايي، ملاحظات حقوقي، تحقيق، حمايت و مشاوره حقوقي است.فدراسيون فرآيندهاي سفت و سختي را برقرار كرده كه از سوي متخصصان مستقل و بين‌المللي حقوق بشر اجرا مي‌شود. بسيج دولت‌ها: حمايت‌هاي روزانه در چارچوب سازمان‌هاي درون دولتي.بر همين اساس FIDH دستورالعمل‌ها و حمايت‌هايي به 141 سازمان عضو و ساير شركاي محلي در تعامل خود با سازمان‌هاي درون دولتي (بين‌المللي و منطقه‌اي) اعطا مي‌كند. حمايت از ظرفيت سازمان‌هاي مردم نهاد محلي براي اقدام: فدراسيون برنامه‌ كمك‌هاي حقوقي را به‌طور مشترك با شركاي محلي و اعضا در كشورهاي آنها انجام مي‌دهد.هدف هم تقويت ظرفيت داخلي براي اقدام از سوي مدافعان حقوق بشر و اعتبار سازمان‌هاي آنهاست از طريق آموزش و گفت‌وگو با مقام‌هاي مربوطه. آگاهي سازي: هدف انتشار نتايج ماموريت‌ها، يافته‌هاي تحقيقي و پاسخ‌هاي عيني به سوءاستفاده‌هاي حقوق بشري است.بيانيه‌هاي مطبوعاتي، كنفرانس‌هاي مطبوعاتي، نامه‌هاي سرگشاده به سران دولت‌ها، نوشتن تومار و غيره از جمله روش‌هاي آگاهي‌رساني است. اولويت‌هاي موضوعي: كه در كنگره سي و پنجم در اكوادور در مارس 2004 تعريف شد: 1 - حمايت از مدافعان حقوق بشر و اجراي اعلاميه 1998 سازمان ملل 2 - حمايت از حقوق زنان 3 - عدالت براي قربانيان 4 - ارتقاي احترام به حقوق بشر در مبارزه عليه تروريسم 5 - حمايت از جهاني‌سازي اقتصادي با عنايت به حقوق بشر

سازمان جهاني عليه شكنجه
(OMCT ) در سال 1986 در ژنو و براي پاسخ دادن به نيازهاي ابراز شده از سوي بسياري از سازمان‌هاي غيردولتي به ويژه سازمان‌هايي كه در كشورهاي جنوب فعاليت دارند، تاسيس شد. دبيرخانه بين المللي آن‌كه در ژنو مستقر است به عنوان «سيستم هشيار» عمل مي‌كند. اين دبيرخانه موارد مربوط به شكنجه را به صورت جهاني بازتاب مي‌دهد. در سال 1986 شبكه ارتباطي آن تنها متشكل از 48 كشور بود اما در حال حاضر 282 عضو در 92 كشور و تمام قاره‌ها دارد. رويكرد اين سازمان از «پايين به بالا»ست و بر همين اساس به استراتژي، فرهنگ و مهارت‌هاي تمام سازمان‌هاي مردم نهاد احترام مي‌گذارد. اين سازمان از بدو تاسيس دو گونه فعاليت را در برنامه اقدام خود دارد: اول، «برنامه عمل (Campaign )فوري» كه اطلاعات آن از سوي شبكه اعضا رد و بدل مي‌شود كه سه هدف دارد:1 – ممانعت از اقدام به شكنجه و ساير تخلفات آشكار حقوق بشري 2 – تضمين حمايت‌هاي موثر و فراهم آوردن راهكارهاي مناسب براي قربانيان 3 – اجتناب از تخلفات آينده. دوم، برنامه «اقدام فوري ياري رسان به قربانيان شكنجه» كه كمك‌هاي پزشكي، حقوقي و اجتماعي به افرادي ارائه مي‌دهد كه با تهديد از سوي قربانيان شكنجه روبرويند. سازمان Human Rights First اين سازمان در سال 1978 تاسيس شد زماني كه كميته حقوق‌دانان بين‌المللي حقوق بشر در پي ارتقاي قانون و سياست‌هايي براي بسط حقوق و آزادي‌هاي جهاني بودند.منشور اين سازمان در معرفي برنامه‌ها و فعاليت‌هاي خود مي‌گويد: - ما در پي حمايت و دفاع از شأن انسان‌ها از طريق احترام به حقوق بشر و حاكميت قانون هستيم. - ما براي برابري و آزادي فكر، بيان و مذهب مبارزه مي‌كنيم.ما حامي مردمي هستيم كه براي ارتقاي اين اصول در چارچوب جوامع خود تلاش پيگير مي‌كنند. - ما بر اساس قانون تلاش مي‌كنيم كه متخلفان از اين اصول را پاسخگو سازيم. - ما تلاش مي‌كنيم كه امنيت افراد را تضمين و در برابر اعمال قدرت خودسرانه دولتي از آنها حمايت كنيم. - ما با چالش‌هاي حقوق بشري با پاسخ‌هاي استراتژيكي مقابله مي‌كنيم كه انسجام ما را به خطر نمي‌افكند و ما متعهد به ايجاد يك جنبش جهاني از مردماني هستيم كه در اين اصول سهيم‌اند. در چارچوب سازمان‌مان ما بر آموزش، احترام متقابل، همكاري و تكثر ديدگاه‌ها ارزش مي‌گذاريم. سرويس بين المللي حقوق بشر (ISHR ) سازماني است كه همكاري ديگران با نهادهاي سازمان ملل و نهادهاي منطقه‌اي حقوق بشر را مورد حمايت قرار داده، ترغيب كرده و با آنها ارتباط برقرار مي‌كند. اين سازمان در سه سطح منطقه اي، ملي و بين المللي فعاليت مي‌كند. ما در پي ارتقا، توسعه، تقويت، استفاده موثر و اجراي سازوكارهاي بين المللي و منطقه‌اي حقوقي براي حمايت و ارتقاي حقوق بشر است. افزون بر اين، بر اساس قانون سوييس سازماني است بين المللي و غيرانتفاعي كه از سوي نهادهاي دولتي و بنيادهاي خصوصي مورد حمايت مالي قرار مي‌گيرد.

سازمان Front Lineبنيادي بين‌المللي براي حمايت از مدافعان حقوق بشر است.اين بنياد در سال 2001 در دوبلين و با هدف حمايت از مدافعان حقوق بشر كه در معرض خطر قرار دارند و مردماني كه بدون توسل به خشونت با هدف دستيابي به حقوقي كه طبق اعلاميه جهاني حقوق بشر از آن بهره مندند تلاش مي‌كنند، تاسيس شد.هدف اين بنياد جامه عمل پوشاندن به برخي از ملزوماتي است كه از سوي مدافعان حقوق بشر مطرح شده است مثل حمايت، آموزش و دسترسي به نهادهاي بين‌المللي كه قادر باشد به نمايندگي از جانب آنها به اتخاذ موضع بپردازد.اين بنياد با ارائه 24 خط تلفني گام‌هاي عملي براي حمايت از مدافعان در معرض تهديد حقوق بشر را فراهم مي‌كند و از اين راه مدافعان حقوق بشر را به مثابه گروهي آسيب پذير مورد شناسايي قرار مي‌دهد.اين بنياد همچنين به نمايندگي از جانب مدافعان حقوق بشري كه در معرض تهديد قرار دارند اقدام به رايزني و تلاش در جهت دفاع از حقوق آنان مي‌كند و در مواقع اضطراري در تسهيل يك جابجايي موقتي مي‌تواند اثرگذار باشد.Front Line همچنين اقدام به انجام تحقيقات و انتشار گزارشاتي از برخي كشورها مي‌كند. گزارشات سالانه و اطلاعات مالي منابع مالي از منابع زير تامين مي‌شود: برنامه كمك‌هاي ايرلند (Irish Aid )/ - ابزارهاي اروپايي براي دموكراسي و حقوق بشر / وزارت امور خارجه سلطنتي نروژ/ Swiss FDFA / Swiss SDC / بنياد فورد شبكه بنيادهاي اروپايي و بسياري سازمان‌ها و بنيادهاي ديگر.در سايت اين بنياد آمده كه هزينه‌هاي آن در سال 2007 بالغ بر 583/123/2 هزار يورو و درآمدهاي آن از جانب كمك‌هاي ارائه شده از سوي دولت‌ها، بنيادها و سازمان‌هاي غيردولتي ديگر، افراد و انجام پروژه‌هاي مشترك 500/333/2 يورو شده است. ساختار سازماني Front Line اين سازمان بر اساس منشور آن كه به 20 آگوست 2002 باز مي‌گردد يك سازمان خيريه است.بر همين اساس اهداف آن عبارتند از: فراهم ساختن آموزش، ارتباطات و حمايت براي مدافعان حقوق بشر، تدارك آرامش و رفاه براي مدافعاني كه قرباني تخلفات حقوق بشري بوده‌اند، تحقيق و ارتقاي آگاهي از وضعيت مدافعان حقوق بشر.در واقع (Front Line كه شايد بتوان آن را به فارسي سازمان پيشاهنگان حقوق بشر ناميد) در سال 1893 طبق قانون بنيادهاي خيريه به عنوان يك سازمان وقفي تاسيس شد و در اوت 2002 توانست موقعيت رسمي و حقوقي يك بنياد خيريه را كسب كند. برنامه استراتژيك سازمان پيشاهنگان حقوق بشر براي 2007 – 2010 نگرش: نگرش اين سازمان همانا جهاني است كه در آن مدافعان حقوق بشر به تضمين رعايت اعلاميه جهاني حقوق بشر – كه يك واقعيت براي همه است – كمك مي‌كنند. ماموريت: ماموريت ما حمايت، پشتيباني، دفاع و اقدام به نفع مدافعان حقوق بشري است كه زندگي و سلامتي روحي – جسمي آنها خواه كوتاه مدت يا بلندمدت به دليل فعاليت‌هايشان در معرض تهديد قرار گرفته است.هزاران سال پيش «سان تزو» جمله‌اي را بيان داشت كه اين جمله سرلوحه سركوبگران تا به امروز شده است: «يك نفر را بكش، هزاران نفر را بترسان».بر همين اساس ماموريت ما (به طور خلاصه) بدين شرح است: حمايت از يك نفر، قدرتمند ساختن هزاران نفر ديگر: مدافعان حقوق بشر عواملي اساسي در دگرگون ساختن يك جامعه از درون هستند.آنها به اين دليل در معرض تهديد هستند كه آنگاه كه در پي ارتقاي عدالت اجتماعي و حقوق بشر براي همه بر مي‌آيند، تلنگري به منافع ثروتمندان مي‌زنند.سركوب آنها نشاني است از اثرگذاري بالقوه آنها. اهداف استراتژيك 1 - فراهم ساختن حمايت سريع، عملي و موثر از مدافعان حقوق بشر كه در معرض تهديد هستند: الف) ارائه كمك‌هاي موثر و اضطراري 24 ساعته به اين گروه ب) ارائه حمايت‌هاي عملي جهت تقويت ظرفيت اين مدافعان براي مديريت امنيت ج) حمايت اينترنتي و تبادل ديدگاه‌ها ميان مدافعان در مورد امنيت و حمايت 2 - بسط حمايت‌هاي بين‌المللي از مدافعان در معرض خطر حقوق بشر: الف) حمايت از تقويت سازوكارهاي بين‌المللي براي حمايت از مدافعان ب) ارتقا و كمك به شكل دادن به توسعه دركي از اهميت غايي حمايت از مدافعان براي اهداف وسيع‌تر حقوق بشري، صلح و توسعه 3 - توسعه آتي Front Line به عنوان سازماني موثر و پايدار كه سرعت و ابتكار در پاسخ به نيازهاي ابراز شده مدافعان را تضمين مي‌كند.

دوشنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۸۸

رسانه ی آزاد و . . .


اتفاق اخیر در کشور انگلستان که بازتابی جهانی داشته و صفحات زیادی از رسانه های دنیا

را نیزبه خود اختصاص داده است ؛ و منجر به ایجاد ذهنیتی منفی در میان مردم نسبت به

مسئولین اجرایی و تقنینی در سطح کشور شده ، تا حدی که به عذر خواهی گوردون براون

نخست وزی کشور و مهمتر ازآن استعفای رئیس مجلس عوام آن کشور انجامیده است ، از

این جهت قابل توجه است که رسانه ی آزاد وبه دور ازسانسورومحدودیت چقدر قادر است تا

با نظارت جدی و نقادانه برقدرت ، سبب افشای سوءاستفاده از جریان هایی که استفاده رانتی

از قدرت می نمایند بشود وبا افزایش آگاهی اجتماعی مردم ، آنان را به کنش فعال واداشته و

در تصمیم سازی و تصمیم گیری برای سرنوشت شان مداخله دهد.

اگرچه این امر برای رسانه ی جهان سومی کمی غریب است . نمونه های ایجاد محدودیت از

یک سو و تعطیلی های فله ای که منجر به مسدود سازی مسیرآگاهی رسانی می شود ؛ از

سوی دیگر ، سرنوشت رسانه هارا که قدرت آنها را بر نمی تابد، بهترین گواه نقش وتکالیف

شان می باشد . وظیفه ی رسانه از یک طرف و اثرگذاری آن از سوی دیگر، در یک جامعه

مبتنی برآزادی اندیشه وبیان ، آن تصویری ست که بهترین کارکردش را در اتفاق اخیری که

در کشور انگلستان روی داده است ، باز می نماید ؛ نه درفیلتر شدن محیط اجتماعی بزرگ

فیس بوک !

جمعه، خرداد ۰۱، ۱۳۸۸

نکاتی درخصوص دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری


سال 88 با التهابات خاصی همراه است . جدا از بحران موجود در عرصه های مختلف زندگی

مردم ، که اثرات بحران جهانی را ( علیرغم گفته های محمود احمدی نژاد رئیس کابینه ی نهم

که به انکار اثرات نتایج بحران جهانی بر زندگی مردم پای می فشرد ) نیز درخود پذیرفته است

فرارسیدن فصلی که دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری را در 22 خرداد ماه رقم خواهد

زد ازیک سو ؛ و حاشیه های آن که گاه از خود متن پررنگ تر وشفاف تردرتیررس نگاه ها و

دیالوگ ها و حتی منازعات رقیب شاد کن قرار میگیرد ازسوی دیگر ؛ دریچه ای دراین فضای

ملتهب گشوده است ، که علیرغم انفعال وبی تفاوتی بخشی از اذهان جامعه، موضوع موردتوجه

وچالش انگیز میان کسانی ست که بخشی از اوقات خود را به مطالعه رسانه ها وتعقیب خطوط

مطرح در مواضع جریان های سیاسی موجود اختصاص می دهند. این حساسیت در واکنش های

جریان های مختلف روشنفکری بیشتر مشاهده می شود . تاجایی که کنشهای پدید آمده و واکنش

های ابراز شده ، نشان از توجه مسئولانه جریان روشنفکری با همه فراز و نشیب تاریخی اش

دراین خصوص دارد .

عملکرد تقریبا چهار ساله کابینه نهم در حوزه ی داخلی و نیز سیاست های خارجی ، در سطوح

مختلف سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و . . . آثاری به جا گذاشته است که چه در طول

فعالیت چهارساله کابینه ی نهم و چه در طی چند ماهه ی اخیر به واکنش های معترضانه ای از

سوی مسئولان ، نمایندگان پارلمان ، تشکل های صنفی ، روزنامه نگاران و نویسندگان و . . .

منجرگردیده است . اخبار وگزارشهای رسانه ها در این خصوص آمارمختلفی را ارائه داده اند.

درسیاست های خارجی نیز گاه با طرح موضوعات و گاه با کاربرد نوع ادبیات درسخن گفتن،

واکنش های اعتراض آمیز را به جاگذاشته است . پیامد سیاست های دولت نهم به ویژه درحیات

داخلی زندگی مردم ما ، چنان با اثرات ناامید کننده همراه بوده که به فشاراجتماعی گسترده ای

روی زندگی مردم منجرشده است. نمونه های بی شماری از افداماتی که به لحاظ اقتصادی به

زندگی مردم آسیب رساند ، می توان ارائه کرد. یا ایجاد امیدهای غیرکارشناسی شده و کاذب

که به بسیج عواطف وایجاد خوشبینی در مردم می انجامد ؛ اما تنها درسطح شعارباقی مانده و

دولت بی تفاوت از کنار آن می گذرد . سوارشدن بر موج احساسات توده ی مردم وشعارهای

عدالت خواهانه سردادن ( پوپولیسم درواقع زائیده ی چنینی رابطه ای ست ) وبه دلیل غیرکار

شناسی بودن بسیاری ازلوایح و طرح ها ، از کنار عدم اجرای آن بی تفاوت گذشتن و آن را

مشمول مرور زمان کردن !

فاجعه ی تورم بالای 25 درصد در کشور ما نتیجه ی چه سیاستی ست ؟!

فرم پرسشنامه ی خانوار که قرار بود به خانواده ها ماهانه مبلغی پرداخت شود به چه سرنو

شتی دچارآمد؟! و . . . آیا کابینه ی نهم به راحتی از کنار این طرح که موجی از امید را برای

مردم ایجاد کرده بود، نگذشته است !

اگرچه این همه ناشی از نگاه و اعمال سیاست های توده گرایانه دولت احمدی نژاد در طول

چهارساله ی اخیر است . وضرورتا نگاه ها رادرجامعه به سمتی هدایت می کند که درجست و

جوی روزنه ای برای انداختن طرحی نو و ایجاد چشم اندازی تازه در زندگی مردم است .

به همین جهت است که جریان موسوم به اصلاح طلبی درایران با طرح شعارهایی درموسم

انتخاب دهمین رئیس جمهور پا به عرصه ی فعالیت جدی تبلیغی گذاشته است . دونماینده ای

که اکنون جریان اصلاح طلبی را برای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری رهبری می

کنند (کروبی وموسوی ) با طرح شعارها و برنامه هایی که به زعم شان ناظر برمنافع ملت

ایران است ، رقابتی فشرده را با جریان راست موجود آغازکرده اند . باید ازاکبراعلمی که

دردوره ی قبل نماینده ی شجاع پارلمان بوده و خود را کاندید دهمین دوره انتخابات ریاست

جمهوری کرده بود که نتوانست از سد آهنین شورای نگهبان عبور نماید ، که جای تاسف است .

وی نیز از دیگر کاندیداهای جریان اصلاح طلبی این دوره بوده است .

عمده برنامه ها و شعارهایی که توسط دوکاندیدای جریان اصلاح طلبی تدوین ومطرح گردیده ،

حول رعایت حقوق شهروندی و برخی برنامه های اقتصادی ست ، که منافع مردم زحمتکش را

هدف گرفته است . در این بین فعالیت های عملی واقدام های قابل توجه مهدی کروبی در سطوح

وزمان های مختلف ، که همه ناظر بر دفاع واقعی وی از منافع حقوقی و قانونی فرد یا اصل

قانونی بوده که از سوی حاکمیت مورد هجوم قرار گرفته و نقض شده است . این موضوع به

قدری حائز اهمیت است که در این برهه حساس از زمان که چند روزی بیشتر به برگزاری

انتخابات باقی نماند ه باید مورد توجه مخاطبانی قرار گیرد که معتقد به اصل تغییر بوده وجهت

تحقق حتی کف مطالبات دمکراتیک در همه ی حوزه ها ، باور به ریختن آرا در صندوق دارند

نسبت مقایسه ی بین عملکرد اجتماعی کروبی وموسوی برای راهیابی به دوراول انتخابات

بدون شک با توجه به خاموشی طولانی میرحسین موسوی در طول تقریبا دودهه ی اخیر و

واکنش های جدی و مهمتر پیگیری های مستمر مهدی کروبی در خصوص نقض حقوق شهرو

ندان چه در زمان مسئولیت وی و چه در زمانی که فاقد مسئولیت بوده و به فعالیت حزبی روی

آورده ، موقعیت و نگاه ها را به سمت وی کشانده است .

به نظر راقم این سطور مطالبات دمکراتیک ملت ایرا ن بیش از آنچه است که در شعارها و

طرح های جریان اصلاح طلبی نمود یافته است . اما اگربراین باورباشیم که باید جهت تحقق

حقوق تضییع شده اقشار ، صنف ها ، تشکلها ، جریان ها و . . . بکوشیم وتغییری جدی را به

در عرصه ی حاکمیت شاهد باشیم ؛ ناگزیر به آوردن آراء خاموش به میدان مطالبات هستیم .

طرح این مباحث وتدوین مطالباتی که درچارچوب ظرفیت قانونی جامعه ی ما است وایجاد

حساسیت نسبت به پیگیری این مطالبات چه در عرصه ی حاکمیت و چه در پایین در را بطه با

مردم ، زمانی که جریان اصلاح طلبی ابزارقدرت را در دست خویش گرفتند ، از ضروری

ترین وظایف جریان خواهان تغییردر جامعه است .

دوشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۸

نمایشگاه کتاب و . . .



بیست و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران که اکنون برگزار شده است و مورد

بازدید مخاطبان قرار دارد ، متاسفانه به دلیل سیاست های بعضا غیرفرهنگی وسیاسی

مسئولین برگزار کننده ؛ منجر به حذف و ممانعت از شرکت برخی کتاب ها و ناشران

در این نمایشگاه گردیده است .

در حالی که سرانه ی مطالعه در ایران هیچ تناسبی با نرخ رشد جمعیت نداشته و تیراژ

پایین کتاب ها به خوبی گواه بر نازل بودن سطح مطالعه در میهن ما می باشد ؛ عجیب

است که به جای تقویت جایگاه فرهنگی در کشور ؛ به روش های مختلف به حذف و

کاهش امرمطالعه پرداخته می شود .

ایجاد محدودیت و حذف حضور برخی ازناشران مانند نشر (( اختران )) (( جامه دران))

و یا ایجاد مشکلات دیگر برای برخی ازناشران چه توجیهی می تواند داشته باشد ؟

یا لغو مجوز برخی از کتاب ها که چندین بار به چاپ رسیده ومورد استقبال قرار گرفته

اند ؛ با چه توجیهی همراه است . رمان (( نیمه ی غایب )) حسین سناپور داستان نویس

خوب کشور ما که 15 بار تجدید چاپ شده ؛ لغو مجوز می شود . برای این عمل ضد

فرهنگی چه نامی می توان گذاشت ؟! در حالی که مشاهده می شود در همین کابینه ی

نهم ، گاه کتاب هایی چاپ یا تجدید چاپ می شود، که یک عمل پارادوکسیکال را از

سیاست های فرهنگی به نمایش می گذارد ! مانند چاپ ترجمه های جدیدی از آثار

کارل مارکس ، فریدریش انگلس و حتی لنین ؛ و یا تجدید چاپ برخی آثار این کلاسیک

های مارکسیستی!

این تناقض درعمل را چگونه باید تبیین کرد . در هردوره ای ازتشکیل کابینه، سیاست

های متفاوتی در امر فرهنگ درپیش گرفته می شود ؛ وموقعیت های متناقضی تدوین

می گردد ، که جز ایجاد شرایط مبهم ومه آلود برای مخاطب فرهنگ ، دستاورد دیگری

برای وی ندارد .

بدیهی ست که تدوین یک رویکرد آزاد ودمکراتیک در عرصه ی تولید فرهنگ و هنر،

وتوجه به نیاز مخاطب درعصر جدید که مشحون از نیاز ارتباطی و فرهنگ دریک

فضای باز وتوام با آرامش می باشد ؛ می توان به رشد و توسعه ی فرهنگ یاری رساند.

سیاست حذف ومحدودیت در دوران معاصر منجر به ایجاد روزنه هایی می شود، که

مخاطب را به سمت آن هدایت نموده تا از آن طریق هوایی را استشمام نماید که خوشایند

متولیان فرهنگی نیست !

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۸۸

شماره جدید ویژه نامه. . .


ویژه نامه ی روزنامه ی آوای شمال در پانزدهم اردیبهشت سال جاری منتشرشد .

در این شماره ویژه نامه که به شعر ، داستان ، نقد ، ترجمه و . . . اختصاص دارد؛

و همچنان زنان نویسنده همچون سایر شماره های این نشریه ، حجم قابل توجهی از

نوشته های مختلف آن را به خود اختصاص داده اند واین نشریه به سردبیری مسعود

بیزارگیتی همچنان منتشر می گردد ، آثاری از نویسندگان و شاعران زیررا به چاپ

رسانده است :

تقی خاوری ، الهام یکتا ، مجید دانش آراسته ، لیلا نیرومند ، رحمان چوپانی ، آزاده

بیزارگیتی ، بهزاد موسایی ، ناتاشا محرم زاده ، مرتاض هجری ، زهرا دیانت کار،

رضا ستوده ، مینا عارفی دوست ، محمد آقا زاده ، لنگستون هیوز ، لیندا بلک و . .

سکوت .‍..


مرحوم احمد شاملو سال ها پیش شعرهایی را از بانویی آلمانی ترجمه کرده ومنتشر

کرده بود، که استقبال و توجه به آن ترجمه توسط نسل جوانتر ادبیات خوان ، قابل

توجه بود . سکوت سرشار از ناگفته ها ست عنوانی بود که مترجم برای ترجمه ی

خود برگزیده بود . وآن شاعره ی گرامی ، بانو مارگوت بیگل نام داشت.

عنوان انتخابی مترجم که از شعری از متن ترجمه برگرفته شده بود ؛ به نظر من نا

ظربروضعیت اجتماعی حاکم درمیهن مان بود . اگرچه پنهان در لحن و بیان تغزلی

اشعار . و سکوت کوتاه این قلم نیزکه اگرچه اندیشه هایی را درذهن داشت ؛ اما بی

هیچ پستی ، این روزها را پشت سرگذاشت . و این بماند تا در فرصتی دیگر . . .

یکشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۸

انتظار


این صدا

اگرکه فتیله نمی گیراند

در کوچه های مضطرب

ازنگاه پنجره ها / می گذرند

عابرانی

خسته از توقف طولانی


تنها چند حرف

سه‌شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۷

سیاست تنها عرصه ی اخلاق نیست

موقعیت و فرایند رویدادهای در گذر در سطوح سیاسی ، افتصادی ، فرهنگی و اجتماعی به

حدی پیچیده و گاه ناپایدار است که تحلیلگران را در بررسی شرایط به جانب احتیاط احاله

می دهد .

بحران ناشی ازبرخی عملکردهای غیر کارشناسانه وگاه انحصارطلبانه ی کابینه ی نهم در

زندگی اقتصادی مردم چنان اثرنامطلوب وغم انگیزی باقی گذاشته که این روزها که در آستا

نه ی سال 1388 قرار گرفته ایم ؛ عرصه زندگی مادی را بر اکثریت مردم زحمتکش تنگ

نموده است . در سایر حوزه ها چون مطبوعات ، حقوق صنفی سایر قشرها و صنوف نیز

فشارها و دشواری ها دیده می شود . از این رو بخش روشنفکر جامعه چشم بر انتخابات دهم

ریاست جمهوری دوخته است . اگرکه شرایط به شدت اعتراض انگیزوضعیت انتخابات نهم

اتفاق نیفتد ! اگرچه از هم اکنون تهمت ها و تهدیدها و اتفاقات اخیر که در شهرهای مختلف

به خاطر حضور کاندیداهای اصلاح طلبان، به منظور سخنرانی درمجامع و مکانهای مختلف

رخ داده است ؛ نشان از بی صبری و نگرانی راستگراها از پیروزی احتمالی اصلاح طلبان

دارد .
زمزمه ی انصراف سید محمد خاتمی یکی ازلیدرهای اصلاحات از کاندیداتوری ، یکی دو

روزی ست که به گوش می رسد . اگرچه وی پیشتر گفته بود با آمدن موسوی ، با وی به رقا

بت نخواهد نشست. و از سویی نیز هزینه حضور خود را درشرایط فعلی بسیارپرهزینه برای

ملت ایران دانسته بود ؛ که گزینه ی پرهزینه بودن حضور وی اگر چه صحیح است ؛ اما آیا

حرکت در جهت رشد و توسعه و گشودن روزنه های جدید به منظورترقی منافع ملی ، آن هم

با شرایط فعلی کشور ما می تواند فاقد هزینه بوده باشد ؟ حرکت خاتمی درراستای اعلام

انصراف از کاندیداتوری به یکی از دلایل پیش گفته شاید ازنظر اخلاقی درست بوده باشد !

اما دقیقا بنا به یکی از دلایل عقب نشینی جهت مبارزه در راه توسعه وارتقاء منافع ملی ما

قلمداد می شود . مگر چنین اعلام شود به دلیل مسدود بودن راه ها برای امر توسعه ی مورد

نظر وی ؛ ایشان قادر به حضور و ادامه راه نمی باشند . که باز هم باید اندیشید که لوازم این

راه برای رسیدن به مقصد مبارزه و هزینه کردن است . همان که دربرروی تان می بندند تا

نتوانید به سخن بپردازید وبا مخاطب اندیشنده خود از طرح ها وبرنامه های تان بگوئید .

متاسفانه ظرفیت جامعه ی ما در برقراری دیالوگ چندان بالا نیست ؛ ورنج موجود ناشی از

استیلای بی چون و جرای مونولوگ می باشد .

امید می رود که با درک این مهم ، دیگر کاندیداهای اصلاح طلب راهی برای بالا بردن ظر

فیت گفتگوی متفابل و ایجاد چشم اندازنگاه کار شناسانه بگشایند!

یکشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۷

شماره جدید ویژه هنروادبیات


آخرین شماره ویژه نامه ی هنروادبیات آوای شمال درسال جاری هفدهم اسفند ماه

منتشر شد . این ویژه نامه به دلیل تعطیلات نوروزی ، در صورت عدم بروز

هیچگونه مشکل در نیمه اردیبهشت سال 88 انتشار خواهد یافت .

درشماره جدید ویژه نامه که به دبیری مسعود بیزارگیتی منتشر می شود ، آثاری

می خوانید از جواد شجاعی فرد ، هادی جامعی ، اسدالله عمادی ، سیروس نیرو ،

محمود بدرطالعی ، مسعود بیزارگیتی حسین نوروزی پور ، کروب رضایی و . . .

در شماره جدید ویژه نامه ، مطالبی درزمینه داستان ، شعر ، نقد و ترجمه چاپ

شده است .

نکته ی جالب چاپ شعری از Alan Mumford شاعر ولزی ست که برنده ی

جایزه نخست شعر لندن شده است . این شعر توسط خانم لیلا نیرومند مترجم خوب

ترجمه شده است . نکته اینجاست که زمانی که صاحب این قلم درولز بودم ،تلاش

زیادی برای شناسایی و آشنایی با تشکل های ادبی آنجا به عمل آوردم که البته باید

از دوشیزه Madi یاد فراوانی بکنم که در این خصوص پیگیری زیادی انجام داده

بودند ؛ اما موفق به پیدا کردن اعضاه انجمن نشده بودم .

با این حال آشنایی با این شاعر که برنده جایزه نیز شده است ، بی گمان برای خوا

نندگان آوای شمال خوشایند خواهد بود

شنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۷

March 8th


نامت

نماد گلی ست

با عطرجهانی

درپس گیسویت

وزخم عبوس هزاره ای

که سنگینی شانه هایت را

به حافظه ام پیوند می دهد


آن سوی جهانی / با لبخندی تلخ

این سوتر

چشمی که گام های تو را / می جوید


امروز

دسته گلی ست

که عطرش

در نام تو تکرارمی شود

چهارشنبه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۷

خبرگزاری ایسنا

«صداهاي ريخته» به چاپ رسيد
سرويس: /فرهنگ و/ کد خبر :60292
1387/12/1312:38
خبرگزاري دانشجويان ايران - گيلان«صداهاي ريخته» اثر مسعود بيزارگيتي شاعر گيلاني به چاپ دوم رسيد. به گزارش خبرگزاري
دانشجويان ايران (ايسنا)- منطقه خزر آخرين مجموعه شعر مسعود بيزارگيتي شاعر و منتقد معاصر كه در سال 86 به چاپ رسيده بود، بهمن ماه سال جاري از سوي انتشارات فرهنگ ايليا در 132 صفحه در شمارگان 1100 نسخه در چاپ دوم، روانه بازار گرديد.بيزارگيتي صاحب چند اثر ديگر در حوزه شعر و نقد ادبي مي باشد كه از آن جمله مي توان به كتابهاي لحظه ها و تامل، روند بغرنج آفرينش، شكلي كه نام تو دارد، زبان گمشده و نشان هاي بي جهت اشاره كرد.شايان ذكر است اين شاعر گيلاني دبير سرويس فرهنگي روزنامه آواي شمال مي باشد كه هر ماه ويژه نامه هنر و ادبيات را در اين روزنامه به چاپ مي رساند. انتهاي پيام
[ صفحه اصلي ] [ سرويس فرهنگ و] [ عناوين کل اخبار ] [ چاپگر ] [ نسخه چاپي ] [ نمايش خبر ]

دوشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۷


چاپ دوم صداهای ریخته آخرین مجموعه شعرمسعود بیزارگیتی که چاپ نخست آن
درسال 86 انجام شده بود ، توسط انتشارات فرهنگ ایلیادر 132 صفحه و در
شمارگان یکهزار ویکصد نسخه درسال جاری منتشر و روانه ی بازار گردید .
از مسعود بیزارگیتی پیش از این کتاب های :
لحظه هاوتامل ، روند بغرنج آفرینش ، شکلی که نام تو دارد ، زبان گمشده ،
نشان های بی جهت ، انتشار یافته بود . و کتاب های دیگری از وی نیز
در زمینه نقد و مقالات ادبی - فرهنگی ، داستان و شعر آماده ی انتشار
می باشد.
مسعودبیزارگیتی هم اکنون به عنوان دبیرسرویس فرهنگی روزنامه ی
آوای شمال ،همه ماهه ویژه نامه ای فرهنگی - هنری را منتشرمی نماید.

پنجشنبه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۷

ازدوست داشتن

همین قدر کافی ست

بگویم

چند . . .


تعویض می شود

آن که نگاهش / باید

بوی سنگفرشی

که از جاده می آید

چهارشنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۷

پله ی آخر؟!


پله

پله

انتظار

قلبی که در چشم ها می تپد

پله ی آخر

به کدام سو

چشم بگردانم


آن دست ها

با کدام باران

نگاه مرا

تازه می کند

دوشنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۷

این نت بی قرار

بال که می گشاید

آنسوترازنگاه خاموشم

شهابی

خطوط طولانی شب را

پریشان می کند


دست های تو دور است

چشم های تو

آری

صدایت اما

با هرچشمک ستارگان

جنگل خاموش خاطره هارا

روشن می کند


نت های منتظرم / چقدر

هوای نگاه تو را دارد

پنجشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۷

ملودرام گفتمان اصلاح طلبی و انتخابات

واقعیت این است که در موقعیت بحران امروز که در همه سطوح ملی و بین المللی گریبان

همه را گرفته است ، چرخش های متنوع و غیرقابل توجیه و دفاع برخی لیدرهای جنبش

اصلاح طلبی دررفتارهای سیاسی شان ، تبدیل به ملودرامی می شود ؛ که تنها بازنده آن

شهروندان ایرانی می باشند .

خیلی زمان نگذشته است از تاریخی که ، درموقعیت های انتخاباتی گوناگون ، نحوه تعامل

دستگاه های برگزارکننده با نمایندگان پارادایم اصلاح طلبی چگونه بوده ، ازیک سو ؛ و

رابطه ی موجود و تعامل میان خود اصلاح طلبان در تحلیل شرایط موجود و اتخاذ صحیح

ترین مواضع که ناظر برمنافع ملت ( نه توده ) باشد ، نه توجه به منافع جناح و باند ؛ ازسوی

دیگر؛ درس آموز بوده باشد . عجیب است که هنوزوضعیت انتخابات دور نهم به جهت تشتتی

که در آرایش جریان اصلاح طلبی وجودداشت ، در حال تکرارمی باشد . و این به خوبی گواه

عدم ورزیدگی حزبی از یک سو وبی انطباقی سیاست ها و نگرشها با منافع ملت از سوی دیگر

است.

متاسفانه جدی نبودن و ضعف نگاه حزبی ، همچنین معیوب بودن نگاه ونوع رابطه با مردم ،

یکی از عوامل جدی وضعیت پیش آمده است.

هنوزتا انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری فرصت باقی ست ، تا جریان موسوم به اصلاح

طلبی به ترمیم و اصلاح دیدگاه وروش های خود بیاندیشد . زیرا پرسش های زیادی را باید

پاسخ گوید تا قادر باشد رابطه خود را با مردم که در اصل تکیه گاه واقعی آنان می باشند ، باز

سازی نمایند !

در زمانی دیگرروی این مقوله بیشتر تامل خواهیم کرد.

دوشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۷

ویژه هنروادبیات منتشرشد

شماره جدید ویژه هنروادبیات آوای شمال با آثاری جدید منتشرشد. شماره جدید ویژه نامه

همراه است با مطالب متنوع شعر، داستان ، نقد ، ترجمه و اخبار هنری و ادبی .

در این شماره آثاری می خوانید از :

نعمت اسلامی ، عباس گلستانی ، قهرمان هدایتی ، علی باباچاهی ، لیلا نیرومند ،پرویز

فکرآزاد، محمدتقی مرتاض هجری ، بهزاد موسایی ، سیاوش گیلانی ، آزاده بیزارگیتی ،

محمد ملکی قاضیانی ، مدهوکانت کالپیت ، پاریانکا کالپیت و . . .

شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۷

یک ngoزیست محیطی

مد تهابود که نمی توانستم یادداشتی را انتشار دهم . علت اصلی آن نیزوضعیت بسیار نابسامان سرور بلاگر در ایران است . البته

ممکن است خود سرور دچار مشکلی نبوده باشد ؛ اما موقعیت دنیای گشوده مجازی درفضای بسته ی ایران به جهت ایجاد یک رشته

محدودیت ها ، اسباب و علل چنین مسئله ای بوده باشد . به هر جهت این محدودیت باعث کندی کار درجهان پرهیاهووبحران زده

معاصر در امر نوشتن وانتشار بوده است .

با این حال این پست را به معرفی نشریه سبزکاران اختصاص می دهم .که به طور اتفاقی در گذر از مسیری با دفترشان آشنا شدم.

سرکار خانم امینیان مدیرمسئول این نشریه هستند . این نشریه متعلق به یک ngo است که در جارچوب برنامه زیست محیطی ،

فعالیت خود را سازمان داده وبا گروهی از یارانش به فعالیت می پردازد . دقایقی را که با مدیرعامل آن در دفترش به سخن نشستم،

توضیحاتی را در باره اهداف وبرنامه هایش ارائه داده بودند . هیچگونه چشمداشتی درپس فعالیت شان وجود ندارد .تعددی که دور

هم گرد آمده اند تا فرهنگ زیست پاک را ترویج نموده وزندگی سالم در آشتی با طبیعت را معرفی نمایند .

اهداف و برنامه های موسسه زیست محیطی سبزکاران گیلان ارزشمند و شایان توجه می باشد . علاقمندان می توانند برای ارتباط با

این موسسه به سایتhttp://www.sabzkaranegiulan.com/ مراجعه نمایند.

یکشنبه، دی ۲۹، ۱۳۸۷

چاپ دوم صداهای ریخته


کتاب (( صداهای ریخته )) مسعود بیزارگیتی یه چاپ دوم رسید . این کتاب که چاپ اول آن

1386 توسط انتشارات فرهنگ ایلیا منتشر شده بود ؛ با اتمام آن در بازار، هم اکنون مراحل

فنی را برای دومین مرحله ی چاپ و انتشار پشت سر می گذارد . انتشارات فرهنگ ایلیا

کتاب (( صداهای ریخته )) را تا نیمه ی بهمن ماه روانه ی بازار می کند .

پنجشنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۷

آن سوی نگاه

گاهی ترانه ای آوارمی شود

این لبان سوخته را

دریغ

این حرف ها / که از کنار صدایت

خاموش می گذرند


عطرگلی کوچک

دربرگ برگ نفس هایت

وصبحدم

که نام تو

با هرشبنمی

برنگاه من

می ریزد

سه‌شنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۷

غربت غریب غزه


نگریستن بر اشک چشمان کودکی که غباربمباران و اندوه بر نه تنها سیمای معصومش ، که بر

دلش نیزریشه دوانده است ؛ چگونه قادر است تا بینندگان را از زیرضربات خود رها سازد .

غم غریب غربت وتنهایی !

غزه در آغاز سال نو میلادی ، جشن خود را با آتش های مهیب سرمایه شعله ور ساخته است .

جشنی که برای مردم بی گناه و دوراز سیاست بازی ها گرفته اند .

چندان زمان طولانی از شصتمین سالروز اعلامیه جهانی حقوق بشر نمی گذرد ، که این فاجعه

دامن سازمان ملل را که مرجع حقوقی بین المللی و تنها سازمان موثر در رسیدگی به این گونه

جنایات است ، گرفته است .

فارغ از هرگونه دیپلماسی موجود در روابط جهانی ؛ وفارغ از هرنوع رابطه ی موجود در نوع

کنش هایی که از سوی سازمان ها و . . . مشاهده میشود ؛ رسالت و تعهد این سازمان بین المللی

در برخورد با کشتار مردم و کودکان معصوم غزه چیست .

آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل !

فرصتی که در اختیار شما به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد می باشد ، ازدست ندهید ! این

فرصت را قربانی مماشات و سلطه ی سیاست های جنگ افروزانه وتوسعه طلبانه سرمایه ی

بین المللی نسازید ! مطمئن باشید درفرایند زمان این فرصت ازشما گرفته خواهد شد وبه دیگری

واگذار می گردد . یک روند اداری کاری . اما آنچه مهم است و درتاریخ خواهد ماند ، چگونگی

احساس مسئولیت تان درزمانی ست که درراس این سازمان قرارداشتید ، ونحوه برخوردتان یا

حوادث و اتفاقات جهانی ست ؛ که به نحوی با پدیده ی حقوق بشردرارتباط می باشد !

آیا اندیشیده اید اگر امروز به مسئولیت واقعی خود عمل نکنید ؛ فردا چه پاسخی برای تاریخ

خواهید داشت ؟

ویژه هنروادبیات


شماره جدید( دی ماه ) ویژه ی هنروادبیات نشریه ی آوای شمال با مطالب جدید منتشر شد .

این ویژنامه که پانزدهم هرماه به دبیری مسعود بیزارگیتی انتشارمی یابد ؛ علیرغم همه ی

همه ی مشکلات ، آثاری از نویسندگان و شاعران زیر منتشر کرده است. سرمقاله ی این

شماره به قلم دبیر ویژه نامه در خصوص اجرای آثاری ست از Estonian Ensemble

که غالب تم آن متعلق به فولکلور کشوراستونی ست .

هرمزعلی پور ، فرامرز طالبی ، اسدالله عمادی ، محود بدرطالعی ، ناتاشا محرم زاده ،

ابولقاسم مبرهن ، بهزاد موسایی ، پابلو نرودا و . . . آثاری را در این شماره به چاپ

رسانده اند .

شنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۷

کفش به جای قلم


کفش منتظرالزیدی می رود تا ساختاروکارکردی اسطوره ای بیابد . یک عملکرد غیرحرفه ای

که توانسته است دردیپلماسی به شدت آشوب زده جهان معاصر، که بسترمناسبی را برای چنین

حرکاتی فراهم سازد؛ افکارعمومی را از طریق رسانه های جمعی به خود معطوف نماید .

اگرچه رابطه ی اثرگذار چنین حرکتی بیشتربه سوی مخاطبانی ست که از یک سو عملکردهای

هیجانی و عاطفی در رفتارشان تفوق داردد؛ واز سوی دیگر به دلیل سیاست های دولت نئومحا

فظه کار آمریکا در طول دهه ی اخیر، حساسیت های زیادی نسبت به رفتارها درآن مخاطبان

ایجاد واکنش نموده است . به گونه ای که درنقاط مختلف کشورهای خاورمیانه و حتی برخی

دیگر از کشورهای جهان ، واکنش های جالبی اتفاق افتاده است .

تعدادی اعلام نموده اند که به دلیل شهامت موجود در کار منتظرالزیدی ، حاضرند دختران شان

را به عقد وی درآورند . برخی نسبت به خرید کفش وی تا سقف 100 میلیون دلار اعلام آمادگی

نموده اند. تعدادی از وکلا نیز آمادگی خود را جهت دفاع ازوی بطوررایگان ، پس از دستگیری

و شکنجه ی وی توسط پلیس امنیت عراق اعلام داشته اند . برخی رسانه ها درخواست همکاری

ازوی را داشته اند .به طوری که رئیس بخش خبر شبکه لبنانی new tv که به ضد آمریکایی

بودن شهرت دارد ، اعلام داشته که از لحظه ی پرتاب کفش ما به او حقوق پرداخت خواهیم کرد

ضدیت با سیاست های دولت آمریکا یکی از دلایل اصلی در چنین موضعگیری هایی به شمار

می رود . اما آیا این مواضع قادر به توجیه یک عمل غیرحرفه ای می باشد ؟

یقین می رود که عملکرد آمریکا در طول زمان حضور درعراق و ازدست دادن دو عضو خا

نواده ی این خبرنگار البغدادیه ( کانال تلویزیونی ماهواره ای که برنامه هایش درقاهره پخش

می شود ) نقش مهمی درحرکت منتظرالزیدی در پرتاب دولنگه کفش وی به سوی جرج دبلیو

بوش داشته است . آنهم در یک کنفرانس مطبوعاتی ؛ که به سختی حتی خبرنگاران را اجازه

ورود می دهند . این عمل غیرحرفه ای نماد کارروزنامه نگاری که تنها به قلم مسلح است و

جزروایت صادقانه ی رویدادها و واقعیت ها وظیفه ی او می باشد ، نیست ! اگرچه تمام نفرت

این خبرنگارجوان در آن پرتاب ها نهفنه شده بود و قدرت پرتابش کفش ها نیز نمایانگر عمق

تنفروی از سیاست های بازها بود ؛ اما کار حرفه ای روزنامه نگری چنینی عمل عامیانه ای را

نمی پذیرد .

منتظرالزیدی که در بیست و چهارم آذرماه ( دسامبر ) این حرکت غیر حرفه ای را از خود به

جا گذاشت و به قول جرج دبلیو بوش در جهان معروف شد ، می توانست این حجم مخالفت را

در زمانی که رئیس جمهور آمریکا در یک صحنه ی عمومی و در مکانی که عموم مردم در آن

حضور داشتند ، به عنوان یک شهروند مخالف سیاست های وی به هر شکلی ابراز نماید . حتی

به شکل پرتاب کفش ؛ که نماد بدترین نوع اهانت در فرهنگ مردم عراق می باشد !نه اینکه این

حرکت را به عنوان یک روزنامه نگار انجام دهد . واین قلم نگاه خود به این عمل را از زاویه

یک روزنامه نگار به نگارش درآورده است .

نکته ی جالب توجه دراین است که رسانه ی ملی ما نیزدر حرکتی شتابزده وعملی عوامانه ، در

یکی دوروز آغازین این حادثه نیز برخوردی کاملا غیرحرفه ای داشته است !

واقعنگری و صبوری درتحلیل حرفه ای این رویداد از رسانه هایی که داعیه ی فعالیت های حر

فه ای را دارند ؛ کمترین توقع مخاطب دوراندیش وتحلیلگراست .

اگرچه کفش منتظرالزیدی ، به انتفاضه ی کفش ها تبدیل شده و می رود که شکلی اسطوره ای

به خود بگیرد ؛ اما ضروری ست تا پس از فروکش نمودن التهاب ها وهیجانات برآمده از این

عمل ، رسانه های هیجان زده نگاهی دوباره واصلاحی به عملکرد خود داشته باشند !

جمعه، آذر ۲۹، ۱۳۸۷

یلدای جهان

مشتی پرتده

بی واژه حضور

مشتی صدای / بی خنده


جهان

تکرار نتی بی فرجام

که به جست و جوی آشیانه اش

ورق می زند

خطوط عقربه ها را

وثانیه هایش را

به شعرهای من

می ریزد


این برف پرشکیب

یلدای کدام قصه را

تسبیح شبانه می زند

جمعه، آذر ۲۲، ۱۳۸۷

بهاردرپائیز


Estonian Ensemble

واقعا شگفت انگیز است هنگامی که اجرای قطعه یا قطعاتی را به طور زنده درسالنی گوش

می سپاری وروح ات با آوای نت های آن به پرواز در می آید .

شبی که گذشت گروه دونفره نوازنده موسیقی کشوراستونی درسالن خاتم به اجرای قطعاتی

پرداختند که بیشترآن متعلق به فولکلورمیهن خودشان بود. رقص هایی موقر و با نشاط که

ریشه در فرهنگ مردمی آن ناحیه داشت . چنان زیبا و تجسم بهارانه ی لحظات بود که مخا

طبان حاضردرسالن ، برای دقایقی که درآنجا حضورداشتند ، سرمای پائیزی را از یاد برده

بودند . آوای شاد و کودکانه ی نت های این رقص ها چنان مسحورکننده بود ،که در فواصل

قطعات اجرایی ، مخاطبان را وادار به تشویق چندین و چند باره ی نوازندگان می نمود . و

پیداست که این اجرا چقدر بر روان وذهن مخاطبان اثر مثبت گذاشته بود .

به ویژه قطعه ای از یکی از آهنگسازان برجسته معاصر استونی که اشپیگل ایم اشپیگل

نام داشت و جزء چند قطعه ی پایانی اجراها بود وبه صورت دوئت نواخته شد ، که در آن

نقش ساز ویولنسل با نواهای کشیده و آرام ؛ چنان فضای شاعرانه ای را تدارک دیده بود ،

و مخاطبان حاضردرسالن را به مرور خاطره های شیرین گذشته وا می داشت ؛ که پس از

اتمام اجرای آن قطعه، شنونده گا ن درنهایت سرور وشادی به تشویق آنان پرداختند. به قول

یکی از مسئولین حاضر درسالن ، به دلیل برخورد و توجه مناسب شنوندگان از اجرای

قطعات ، دو نوازنده اجرا کننده پس از پایان اجرای شان ، به یکدیگرزمزمه وار اشاره

داشتند که باز هم در آینده اجراهایی داشته باشند .

سازهای مورد استفاده در اجرای قطعات ویولنسل و سازی به نام کنل بود که چیزی شبییه

به قاون بوده است . و جالب این که شکل ساز برای مخاطب تازگی داشت . اگرچه پنجه

های ظریف نوازنده چنان الحان خوشی به ترکیب نواها می داد که بینده را مجذوب صدای

سازش می کرد .

به هرجهت غنیمتی بود دوساعتی که در کنار اجرای زنده ی موسیقی استونی گذشت .

که باید تحسینی را نسبت به جناب فلاحی ، معاونت هنری اداره ی ارشاد گیلان روا

داشت که با زحمتی فراوان نسبت به چنین رویدادی همت گماشت . ونیزبه مدیر کل آن

اداره که بی حمایت وی امکان وجود چنین لحظاتی از مخاطبان دریغ می گردید . ودر

آخر زحمات آقای احمدی فر که خود با موسیقی زندگی میکند .

سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۷

Human Rights


اعلاميه ي جهاني حقوق بشر
سه شنبه 8 فوريه 2005
منبع: سایت سازمان ملل
از آنجا که شناسايي حيثيت ذاتي کليه اعضاي خانواده بشري و حقوق يکسان و انتقال ناپذير آنان اساس آزادي و عدالت و صلح را در جهان تشکيل مي دهد ، از آنجا که عدم شناسايي وتحقير حقوق بشر منتهي به اعمال وحشيانه اي گرديده است که روح بشريت را به عصيان واداشته و ظهور دنيايي که در آن افراد بشر در بيان عقيده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترين آمال بشر اعلام شده است ، از آنجا که اساساً حقوق انساني را بايد با اجراي قانون حمايت کرد تا بشر به عنوان آخرين علاج به قيام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد ، از آنجا که اساساً لازم است توسعه روابط دوستانه بين الملل را مورد تشويق قرار داد ، از آنجا که مردم ملل متحد ايمان خود را به حقوق اساسي بشر و مقام و ارزش فرد انساني و تساوي حقوق مرد و زن مجدداً در منشور اعلام کرده اند و تصميم راسخ گرفته اند که به پيشرفت اجتماعي کمک کنند و در محيطي آزادتر وضع زندگي بهتري به وجود آورند ، از انجاکه دولتهاي عضو متعهد شده اند که احترام جهاني و رعايت واقعي حقوق بشر و آزادي هاي اساسي را با همکاري سازمان ملل متحد تامين کنند ، از آنجا که حسن تفاهم مشترک نسبت به اين حقوق و آزاديها براي اجراي کامل اين تعهد کمال اهميت را دارد ، مجمع عمومي اين اعلاميه جهاني حقوق بشر را آرمان مشترکي براي تمام مردم و کليه ملل اعلام مي کند تا جميع افراد و کليه ارکان اجتماع اين اعلاميه را دائماً مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسيله تعليم و تربيت احترام اين حقوق و آزادي ها توسعه يابد و با تدابير تدريجي ملي و بين المللي ، شناسايي و اجراي واقعي و حياتي آنها ، چه در ميان خود ملل عضو و چه در بين مردم کشورهايي که در قلمرو آنها مي باشند ، تامين گردد .

ماده اول : تمام افراد بشر آزاد به دنيا مي آيند و از لحاظ حيثيت و حقوق با هم برابرند . همه داراي عقل و وجدان مي باشند و بايد با يكديگر با روح برادري رفتار كنند .
ماده دوم :
1) هر كس ميتواند بدون هيچ تمايز - خصوصاً از حيث رنگ ، جنس ، نژاد ، مذهب ، عقيده سياسي يا هر عقيده ي ديگر و همچنين مليت و وضع اجتماعي ، ثروت ، ولادت يا هر موقعيت ديگر ، از تمام حقوق و كليه ي آزادي هايي كه در اعلاميه حاضر ذكر شده است بهره مند گردد .
2) به علاوه هيچ تبعيضي به عمل نخواهد آمد كه مبتني بر وضع سياسي ، اداري و قضايي يا بين المللي كشور يا سرزميني كه شخص به آن تعلق دارد . خواه اين كشور مستقل ، تحت قيوميت يا خود مختار بوده و يا حاكميت آن به شكلي محدود شده باشد .
ماده سوم : هر كس حق زندگي ، آزادي و امنيت شخصي دارد .
ماده چهارم : احدي را نمي توان در بردگي نگاه داشت و داد و ستد بردگان به هر شكلي كه باشد ممنوع است .
ماده پنجم : احدي را نمي توان تحت شكنجه يا مجازات يا رفتاري قرار داد كه ظالمانه يا خلاف انسانيت و شئون انساني يا موهن باشد .
ماده ششم : هر كس حق دارد كه شخصيت حقوقي او در همه جا به عنوان يك انسان در مقابل قانون شناخته شود .
ماده هفتم : همه در برابر قانون مساوي هستند و حق دارند بدون تبعيض و بالسويه از حمايت قانون برخوردار شوند . همه حق دارند در مقابل هر تبعيضي كه ناقض اعلاميه حاضر باشد و هر تحريكي كه براي اعمال چنين تبعيضي انجام شود از حمايت قانون برخوردار شوند .
ماده هشتم : در برابر اعمالي كه حقوق اساسي فرد را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق به وسيله ي قانون اساسي و يا قانون ديگري براي او شناخته شده باشد ، هر كس حق رجوع موثر به محاكم ملي صالحه را دارد .
ماده نهم : احدي را نمي توان خودسرانه توقيف ، حبس يا تبعيد نمود .
ماده دهم : هر كس با مساوات كامل حق دارد كه دعوايش بوسيله ي دادگاه مستقل و بي طرف ، منصفانه و علناً رسيدگي شود و چنين دادگاهي درباره ي حقوق و الزامات او و يا هر اتهام جزائي كه به او وارد شده باشد تصميم بگيرد .
ماده يازدهم :
1) هر كس كه به بزهكاري متهم شده باشد بي گناه محسوب خواهد شد تا وقتي كه در جريان يك دعواي عمومي كه كليه تضمين هاي لازم جهت دفاع او تامين شده باشد ، تقصير او قانوناً محرز گردد .
2) هيچ كس براي انجام يا عدم انجام عملي كه در موقع ارتكاب ، آن عمل به موجب حقوق ملي يا بين المللي جرم شناخته نمي شده است محكوم نخواهد شد . به همين طريق هيچ مجازاتي شديد تر از آنچه كه در موقع ارتكاب جرم بدان تعلق ميگرفت در باره ي احدي اجرا نخواهد شد .
ماده دوازدهم : احدي در زندگي خصوصي ، امور خانوادگي ، اقامتگاه يا مكاتبات خود ، نبايد مورد مداخله هاي خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نبايد مورد حمله قرار گيرد . هر كس حق دارد در مقابل اينگونه مداخلات و حملات مورد حمايت قانون قرار گيرد .
ماده سيزدهم :
1) هر كس حق دارد كه در داخل هر كشوري آزادانه عبور و مرور كند و محل اقامت خود را انتخاب كند .
2)هر كس حق دارد هر كشوري از جمله كشور خود را ترك كند يا به آن بازگردد .
ماده چهاردهم :
1) هركس حق دارد در مقابل شكنجه ، آزار و تعقيب پناهگاهي جستجو كند و در كشورهاي ديگر پناه گزيند .
2) در مواردي كه تعقيب واقعاً مبتني به جرم عمومي و غير سياسي يا رفتارهايي مغاير با اصول و مقاصد ملل متحد باشد نميتوان از اين حق استفاده كرد .
ماده پانزدهم :
1) هر كس حق دارد كه داراي تابعيت باشد .
2) احدي را نمي توان خودسرانه از تابعيت خود يا از حق تغيير تابعيت محروم كرد .
ماده شانزدهم :
1) هر زن و مرد بالغي حق دارند بدون هيچگونه محدوديت از نظر نژاد ، مليت ، تابعيت يا مذهب با يكديگر زناشويي كنند و تشكيل خانواده دهند . در تمام مدت زناشويي و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در كليه امور مربوط به ازدواج داراي حقوق مساوي مي باشند .
2) ازدواج بايد با رضايت كامل و آزادانه زن و مرد واقع شود .
ماده هفدهم :
1) هر كس منفرداً يا بطور دسته جمعي حق مالكيت دارد .
2) احدي را نمي توان خودسرانه از حق مالكيت محروم نمود .
ماده هيجدهم : هر كس حق دارد كه از آزادي فكر ، وجدان و مذهب بهره مند شود . اين حق متضمن آزادي تغيير مذهب يا عقيده و نيز متضمن آزادي اظهار عقيده و ايمان ميباشد و همچنين شامل تعليمات مذهبي و اجراي مراسم ديني است . هر كس ميتواند از اين حقوق منفرداً يا اجتماعاً و به طور خصوصي يا عمومي برخوردار شود.
ماده نوزدهم : هر كس حق آزادي عقيده و بيان دارد و حق مزبور شامل آنست كه از داشت عقايد خود بيم و اضطرابي نداشته باشد و در كسب اطلاعات و افكار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسايل ممكن و بدون ملاحظات مرزي آزاد باشد .
ماده بيستم :
1) هر كس حق دارد آزادانه مجامع و جمعيتهاي مسالمت آميز تشكيل دهد .
2) هيچكس را نميتوان مجبور به شركت در اجتماعي كرد .
ماده بيست و يكم :
1) هر كس حق دارد در اداره ي امور عمومي كشور خود ، خواه مستقيماً و خواه از طريق نمايندگاني كه آزادانه انتخاب شده باشند شركت جويد .
2) هر كس حق دارد با تساوي شرايط به مشاغل عمومي كشور خود نايل آيد .
3) اساس و منشاء قدرت حكومت اراده ي مردم است . اين اراده بايد به وسيله ي انتخاباتي ابراز گردد كه از روي صداقت و بطور ادواري صورت پذيرد . انتخابات بايد عمومي و با رعايت مساوات باشد و با راي مخفي يا طريقه اي نظير آن انجام گيرد كه آزادي راي را تضمين نمايد .
ماده بيست و دوم : هر كس به عنوان عضو اجتماع حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز است بوسيله ي مساعي ملي و همكاري بين المللي حقوق اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي خود را كه لازمه ي مقام و نمو آزادانه ي شخصيت اوست با رعايت تشكيلات و منابع هر كشور بدست آورد .
ماده بيست وسوم :
1) هر كس حق دارد كار كند ، كار خود را آزادانه انتخاب نمايد ، شرايط منصفانه و رضايت بخشي براي كار خود خواستار باشد و در مقابل بيكاري مورد حمايت قرار گيرد .
2) همه حق دارند بدون هيچ تبعيضي در مقابل كار مساوي اجرت مساوي دريافت كنند .
3) هر كس كه كار مي كند به مزد منصفانه و رضايت بخشي ذيحق ميشود كه زندگي او و خانواده اش را موافق شئون انساني تامين كند و آنرا در صورت لزوم با هر نوع وسايل ديگر حمايت اجتماعي تكميل نمايد .
4) هر كس حق دارد براي دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشكيل دهد يا در اتحاديه ها شركت كند .
ماده بيست و چهارم : هر كس حق استراحت و فراغت و تفريح دارد و به خصوص به محدوديت معقول ساعات كار و مرخصي هاي ادواري با اخذ حقوق ذيحق ميباشد .
ماده بيست و پنجم :
1)هر كس حق دارد كه سطح زندگاني او ، سلامتي و رفاه خود و خانواده اش را از حيث خوراك و مسكن و مراقبتهاي پزشكي و خدمات لازم اجتماعي تامين كند و همچنين حق دارد كه در مواقع بيكاري ، بيماري ، نقص اعضاء ، بيوگي ، پيري يا تمام موارد ديگري كه به عللي خارج از اراده ي انسان وسايل امرار معاش از دست رفته باشد ، از شرايط آبرومندانه ي زندگي برخوردار شود .
2) مادران و كودكان حق دارند از كمك و مراقبت مخصوصي بهره مند شوند . كودكان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنيا آمده باشند ، حق دارند كه همه از يكنوع حمايت اجتماعي برخوردار شوند .
ماده بيست وششم :
1) هر كس حق دارد كه از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودي كه مربوط به تعليمات ابتدايي و اساسي است بايد رايگان باشد . آموزش ابتدايي اجباري است . آموزش حرفه اي بايد عموميت پيدا كند و آموزش عالي بايد با شرايط تساوي كامل به روي همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره گيرند .
2) آموزش و پرورش بايد طوري هدايت شود كه شخصيت انساني هر فرد را به حد كمال رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادي هاي بشر را تقويت كند . آموزش و پرورش بايد حس تفاهم ، گذشت و احترام به عقيده ي مخالف و دوستي بين تمام ملل و جمعيتهاي نژادي يا مذهبي و همچنين توسعه ي فعاليتهاي ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهيل نمايد .
3) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به ديگران اولويت دارند .
ماده بيست و هفتم :
1) هر كس حق دارد آزادانه در زندگي فرهنگي اجتماع شركت كند ، از فنون و هنر ها بهره گيرد و در پيشرفت علمي و فوائد آن سهيم باشد .
2) هر كس حق دارد از حمايت منافع مادي و معنوي آثار علمي ، فرهنگي يا هنري خود برخوردار شود .
ماده بيست وهشتم : هر كس حق دارد برقراري نظمي را بخواهد كه از لحاظ اجتماعي و بين المللي ، حقوق و آزادي هايي را كه در اين اعلاميه ذكر گرديده است تامين كند و آنها را به مورد اجرا گذارد .
ماده بيست و نهم :
1) هر كس در مقابل آن جامعه اي وظيفه دارد كه رشد آزاد و كامل شخصيت او را ميسر كند .
2) هر كس در اجراي حقوق و استفاده از آزادي هاي خود فقط تابع محدوديت هايي است كه به وسيله قانون و منحصراً به منظور تامين ، شناسايي و مراعات حقوق و آزادي هاي ديگران و براي رعايت صحيح مقتضيات اخلاقي و نظم عمومي و رفاه همگاني در شرايط يك جامعه ي دمكراتيك وضع گرديده است .
ماده سي ام : هيچ يك از مقررات اعلاميه حاضر نبايد طوري تفسير شود كه متضمن حقي براي دولت ، جمعيت يا فردي باشد كه به موجب آن بتوانند هر يك از حقوق و آزاديهاي مندرج در اين اعلاميه را از بين ببرند يا در راه آن فعاليتي نمايند .

درسالروز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر



امروز دهم دسامبر2008 برابر با بیستم آذرماه 1387 شمسی است . امروز سالروز

اعلامیه جهانی حقوق بشر و شصتمین سالگرد تصویب این اعلامیه است . سندی که

به عنوان مهمترین پیمان نامه ی بین المللی در دفاع از حقوق و کرامت انسانی، تحت

عنوان اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 به تصویب رسید .

هنگام تصویب این اعلامیه که به تایید 48 عضو رسید ، ایران نیز از جمله کشورهای

تایید کننده این پیمان نامه ی مهم بود .

این سند 30 ماده ای دیدگاه سازمان ملل متحد را که بالاترین مرجع حقوقی بین المللی

ست ، در خصوص حقوق اجتماعی ، اقتصادی ، مدنی ، سیاسی ، فرهنگی و . . . .

انسان ها ، فارغ از نژاد ورنگ پوست و . . . اعلام می نماید . چنانکه دراعلامیه

آمده است :

(( هرکس می تواند بدون هیچگونه تمایزخصوصا از حیث نژاد،رنگ،جنس،زبان،

مذهب،عقیده سیاسی یا هرعقیده دیگر،همچنین ملیت، وضع اجتماعیثروت،ولادت

یا هرموقعیت دیگر، ازتمام حقوق وکلیه آزادی هایی که دراعلامیه حاضرذکرشده

است ، بهره مند گردد.))

در سال های بعد از تصویب این اعلامیه ، سندهای دیگری نیز جهت گسترش و

تعمیق مفاهیم پیمان نامه فوق ، تحت عناوین مختلف به تصویب سازمان ملل رسید.

اگر چه هنوز تصویر روشن و شفافی نسبت به عملکرد کشورها ، به جهت انطباق

با مفاد این پیمان نامه دردست نیست . و هرکشوری دراین خصوص رفتارمنطبق

با منافع ملی خود در پیش می گیرد . به ویژه در خصوص حقوق پناهندگان! که

کشورها آنگونه که مفاد اعلامیه درمورد حق پناهندگی تصریح دارد، عمل نمی

نمایند . و این یکی معضلاتی ست که پناهندگان کشورهای مختلف با آن دست به

گریبانند . در این فرصت که شصتمین سالروز تصویب این اعلامیه گرامی داشته

می شود ؛ شایسته است که آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد ،توجه

شورای حقوق بشر سازمان ملل را به این موضوع اساسی معطوف نماید .

با عنایت به اینکه بسیاری از کشورهای به خصوص پیشرفته تلاش می نمایند

نسبت به مفاد اعلامیه و نیز برخی از 9 سند به تصویب رسیده سازمان ملل

نگاه اجرایی داشته باشند ؛ اما هنوزدر خصوص اجرای آن چالش هایی وجود

دارد . بان کی مون دبیرکل سازمان ملل درپیامی به مناسبت شصتمین سالروز

این اعلامیه می گوید : (( چالش هایی که ما امروز با آن مواجه هستیم ، به

همان اندازه دلهره آورهستند که نگارندگان پیش نویس اعلامیه در شصت

سال پیش با آن ها مواجه بوده اند .))

وی در ادامه اظهار می دارد (( دراین روز حقوق بشر، امیدوارم همگی ما

براساس مسئولیت مشترک مان به منظورحفظ حقوق مندرج دراعلامیه جهانی

حقوق بشراقدام نمائیم .ما تنها هنگامی می توانیم بر بلندای بصیرت آن سند

الهام دهنده افتخارکنیم که اصول آن به گونه ای کامل در هر جا و برای همه

اجرا شود .))

اگر چه اظهار امید واری آقای دبیرکل منطبق با فرایندهای چالش بر انگیز

موجود درجهان به ویژه کشورهای در حال رشد در مورد حقوق بشر امری

انکار ناپذیر است؛ وهمین توجه شخص وی ونیز شورای حقوق بشر رابیشتر

می طلبد . اما رشد جنبش های حقوق بشری طی سال های اخیربا عناوین و

موضوعات مختلف ، نشانگرآن است که توجه شهروندان کشورهایی که حقوق

انسانی آنان تحت عناوین مختلف نقض می گردد؛ به حقوق و تکالیف خود و

حاکمان بیشترشده و جهت استیفای آن از هرگونه تلاش مسالمت جویانه وبا

برنامه کوتاهی نمی کنند .