دوشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۶

مؤلفيت وتحديد آزادي


جاي تعجب است كه برخي حاكمان درسطوح مختلف، هرآنگاه كه ازتوانا

ئي حل مسئله اي عاجز مي گردند، به برخورد تند روآورده واقتدارخويش

را به رخ مي كشند. اگرچه به نظرمي رسد درطول عمردولت نهم، اين به

يك رسم تبديل گرديده است.

سخنان اخيروزيرارشاد كابينه احمدي نژاد درموضوعات مختلف، تامل بر

انگيزاست. وي اشاره به وجود مشكلات وناملايمات درپيش ازكابينه نهم

مي نمايد واظهارمي دارد كه مردم سه سال گذشته دركنارمشكلات وناملا

يمات روزمره اي كه داشتند، دغدغه نزاع بين دستگاه ها وگروه هاي سيا

سي را نيزبايد تحمل مي كردند.وهرچها رده روز يك فتنه دردانشگاه برپا

بود ومجمع وميتينگ وهياهوبه وجود مي آمد وفضاي عامه مطبوعات و

رسانه ها نيزآزاردهنده بود. امااكنون احساس مي شود دچارآن هيجانات

نيستيم.

عجيب است كه درسخنان حاكمان دولت نهم بايد فرهنگ لغات گسترده اي

به همراه داشت، تاتعبيربرخي ازلغات وتركيباتي كه ازسخنان شان جاري

مي شود، واگشايي جديد انجام داد. مانند كلمه فتنه درميتينگ هاي دانشجو

يي. يا مشكلات وناملايمات دردوره قبل. كه حتمادراين دوره چنين مشكلا

تي دامنگيرمردم مانيست. به عبارت ديگربرگزاري ميتينگ ها وتحصن

هاي دانشجويي درچهارچوب قانو وبا هدف تحقق مطالبات قانوني تعبير

به فتنه گري مي شود. ونيزفشارهاي موجود بردوش مردم كه عرصه زند

گي رابرآنان تنگ كرده بود، دردوران پيش ازدولت نهم، ناملايمات و

مشكلات بودند؛ اما ناملايمات ومشكلات عديده امروز، كه حاصل تورم

ويرانسازاقتصاد، حجم بالاي نقدينگي، رانت خواري ها ومفاسد وحشتناك

اقتصادي، بيكاري گسترده وغيره است، چه نامي مي گيرد؟ آيا درقاموس

لغات متولي فرهنگي كشور، همان نام ناملايمات ومشكلات، برازنده تو

صيف بالا مي باشد؟

جالب تراينكه خطاب وي به مطبوعات ورسانه هايي است كه انتقادهايي

را متوجه طرح مبارزه با بدحجابي داشته اند. وي درخصوص رسانه هاي

منتقد مي گويد،(( اين قبيل رسانه ها مطمئن باشند تا حدي قابل تحمل اند،

ولي درصورت ادامه آن ، با اقتداربا آنها برخورد مي شود.))

كاربرد تعبيراقتدارازسوي وزيري كه متولي فرهنگ كشوربوده وبايد رو

حيه ي مدارا، مسالمت، مهرورزي را اشاعه دهد، باكاربرد چنين تعابيري

به ترويج روحيه خشونت دست مي زند. شايد غيرآگاهانه. ازطرف ديگرو

درراستاي تحديد مطبوعات وآزادي بيان وقلم ، آقاي وزيربا چنين موضع

گيري اي درمقابل صراحت اصل بيست وچهارم واصل نهم قانون اساسي

مي ايستدومؤلفيت يا اقتدارفردي خود را به رخ مي كشد.

اصل بيست وچهارم قانون اساسي مي گويد

(( نشريات ومطبوعات دربيان مطالب آزادند مگرآنكه مخل به مباني اسلام

يا حقوق عمومي باشند. تفصيل آن را قانون معين مي كند.))

آيا وزيردرمقام قانون است كه تفصيل يك اصل را كه رابطه مستقيمي با

آزادي مدني درعرصه مطبوعات دارد، تعيين كند؟

يا اصل نهم قانون اساسي كه مي گويد

(( هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال وتماميت ارضي كشور،آزادي

هاي مشروع را – هرچند باوضع قوانين ومقررات – سلب كند.))

درواقع اصل فوق بدون شرح است. به ويژه وقتي باموضعگيري آقاي وز

يرمنطبق گردد.

به نظرمي رسد موضعگيري اقتدارگرايانه وتهديد اصحاب قلم،ريشه در

بحراني دارد كه ازيك سودامن جناح مسلط را دربرگرفته وهرچقدربه

ميدان انتخابات نزديك مي شويم گسترده ترمي شود،وازسوي ديگرپوششي

است بروضعيت اقتصادي واجتماعي اي كه دامنگيرمردم زحمتكش جامعه

ما شده است.

فقر، بيكاري، گراني وتورم وحشتناك كمرشكن، اختلاف طبقاتي ودزديهاي

كلان اقتصادي، اعتياد، قتل، خشونت وغيره، آيا بستن دهان اهل قلم ومنش

اقتدارگرايانه رابه رخ كشيدن ، به گره گشايي آن چه دربالا توصيف كرد

يم مي انجامد. وضامن حل بحران هاي ياد شده است؟


۶ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

مقاله جالبي نوشتيد.واقعيت اين است

كه اينها ظرفيت پذيرش انتقادها را

ندارند

ناشناس گفت...

نگاه آقای وزیربه قول شما عدلیه

کاملا ضدآزادی است.خسته نباشی

ناشناس گفت...

آقامسعود سلام

مقاله ارزشمندی نوشتید

وبلاگ هم کاملا به روز شده است

موفق باشی

ناشناس گفت...

سلام

دوست من این همان اقتدار(کیهانی)ست

ناشناس گفت...

با سلام

دوست عزيز،وضع چاپ ونشركتاب را

ببين.ازطرف ديگروضع آزادي هاي

سياسي اجتماعي را،فقط شعارهايي

مي دهند كه براي مردم فاقدكاربرد است

ناشناس گفت...

سلام

معلوم است كه آقاي وزير

كه سردبير سابق كيهان بود

كاملا جناحي عمل مي كند