سه‌شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۵

ترانه ای دیگر



این بهارهم

با هفت سین سنت اش

سفره ی مرا

به سیزده / نمی نشاند


دل به چشم رؤیاها می دهم

وصدایم را

به بلندی پروازبهار

به نسیم می بخشم


شاید / درکوچه ها

چشمان منتظری

پی جوی / ترانه ای باشند

۳ نظر:

ناشناس گفت...

شعرزیباوپرتاثیری ست

ناشناس گفت...

دراین بهاربی رمق،چشم ها

وحشت زده انتظارمی کشند


م.ش

ناشناس گفت...

سلام
ببخشید م.ش کیه؟