شنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۵

CARDIFF

1


جاده هاي با نزاكت

كه عا برا نت

محترم مي شمارند

رودهاي روشن جاري

با ضربا ن قلب تو

وباغ هاي خط كشي شده

كه رنگ چشم توپاشيده است

برانبوهي ي نفس هايش

--بهارهميشه



صداي غمگين من

ناآشنا

با پرندگان شهرتو


آري

مي داني

بانگاهت/ اما

مي خواني

ونبض واژه هايت

برمداري ديگر

مي تپد




2


درچارجانب شعرم

ضربان نبض حضورشان

جغرافياي حيا ت بود



آوازآن كه

درزخم حنجره اش

باربردگي ي هنوزرا

هرشب

به خا نه مي برد

وشرم بي پاسخ حضوررا

درچشم كودك سياهش

پنهان مي كند



آه

رودهاي آشنا

باچشمم

صداي سبزبي تكلف تان

پرنده ي غمگيني ست

كه نت هاي آوازش را

ازگلوي من برمي چيند




نيوپورت

اي التها ب نژادي
دربرگ آخرتقدير

مي شناسمت اما

نه درراي آن

كه دانستن را

درسكوتش مي دانست

اما نه را

دررداي قضاوت

نهان كرده

وجدان را

دردكان سياست

معامله



آري

مي شناسمت

درشادي جفت كهنسالي

كه آرامش جهان را

درپرسشي

تعارف من كردند

ومن

پرندگان آوازم را

درشهرشان

به بهارنشاندم


وآن كه صلح را

درصلابت قدمهايش

مي آموزد

شايد

فارغ ازرنگ ها

دوست بدارد

فصول را

سياه

سرخ

زرد

سفيدرا

ومن تلالوي يك نام را

MADI

درچارراه جهان
آيينه مي كنم

وصداي خاموش عشق را

نشسته برنت هاي باخ

موتسارت

مغناطيس روح فرشتگان

كه درسلامي

نگاهي

وياخاطري آرام

غسل تعميدمي شود

درزمان

جاري مي كنم

SHINAD

بامدادهنوز

CARDIFF.WALES
AUGUST.2004































هیچ نظری موجود نیست: