شنبه، آذر ۰۳، ۱۳۸۶

اين صداي بي هنگام



اين لنگه هاي ناهنگام

به كدام دست

سلام گفت

پنجره ها را ببند

درضجه هاي باد

چه وقت هواخوري


اين صدا

تلنگركدام شعر

خواب ترانه

مستي مي بخشد


كفش هايت را

جفت كن

درباد بي شكيب

اين در

خيال گشودن را

درخواب

تعبيرمي كند

۱۶ نظر:

ناشناس گفت...

شعرتان معطوف به ابژه هايي است كه
ناظربرفرايند كلي ذگرگوني درسطح عيني است. بسيارارزشمند وزيبا درود فراوان

ناشناس گفت...

سلام

ازخواندن شعرلذت بردم.آيا كتابجديد تان واردبازاركتاب شد؟

ناشناس گفت...

كلام تو گياه را بارور مي كند

درود

ناشناس گفت...

كلام تو گياه را بارور مي كند

درود

ناشناس گفت...

جادوي كلمات وحس فراتررفتن

ناشناس گفت...

در رثاي "مسيح علينژاد،فرناز سيفي، پرستو دوكوهي و...!"آقاي كروبي وجوجه براندازهاي نرم:

http://www.shahrahedalat.blogfa.ir/post-33.aspx

ناشناس گفت...

شاعرعزيز

بادرود، شعرت را خواندم . بسيارزيبا وعميق بود. واقعا برخي صداها كه برمي خيزد ، بي هنگام است. قلمت هميشه زنده باد

ناشناس گفت...

اين صداست كه ميماند

شعرتان زيبا بود

ناشناس گفت...

با اينكه داستان هنر روايي
وشعر هنري غنايي ست
اما نويسندگان انگشت شماري چون شما
مي توانند حساسيت وسيع لازم براي كار
در هر دو حوزه را در خود ايجاد كنند.

ناشناس گفت...

توانايي شما دركاركرد بيان شعرمرامغلوب كرده.آن حسي كه به خواننده انتقال ميده، درواقع حاصل همين كاركرده.ازخواندن اين شعرلذت بردم

ناشناس گفت...

اشعار شما زباني به ياد ماندني وموزون را داراست

كه تعابيركلامي بسيار مستقيم وموجزي رادر خود دارد.

ناشناس گفت...

بي هنگام

آنچه پيش يا پس از هنگام مي آيد؟
چيزي فروتر يا فراتر از انتظارات ما؟
چيزي پيش بيني نا پذير؟
ناگهاني؟
نا مناسب؟
نا به هنجار ؟
...

Please answer

مسعودبيزارگيتي گفت...

جناب نامدار

ازكامنت شما سپاسگذارم . خواستيد كه

پاسخ دهم. گستره ي ادبيات تاويل پذير

است . به ويژه اگر شعرباشد. شعري كه

نا مش بي هنگام است، براي عنوان اين

شعرمعنايي همچون نامناسب يا ناهنجار

قائل شدن ، چندان رسا وگويا نيست.در

صورتي كه بخواهيم درپي معناي مشخص

باشيم . زيرا همانطور كه عرض كردم

تاويل پذيري درادبيات با توجه به نوع

خوانشي كه ازاثر ومتن به عمل مي آيد،

محدوده ي معنايابي مشخص راتنگ كرده و

خواننده را درآفريدن وكشف فرايند

مضموني، شريك مؤلف مي نمايد

ناشناس گفت...

با سلام ودرود خدمت جناب بيزارگيتي

پنجره هارا ببند
در ضجه هاي باد
چه وقت هواخوري

بسيار عالي بود

خدمت جناب نامدار هم عرض شود كه
منظور شاعر از صداي بي هنگام همان
صداي نا به هنگام است كه جامعه وفرهنگ
ما برنمي تابد.
درست است جناب بيزارگيتي؟

مسعودبيزارگيتي گفت...

جناب رحيمي

متشكرم . به گمانم پاسخ تان درتوضيحي

كه به كامنت آقاي نامدار دادم، نهفته

است. اما دنياي هنر دنياي مجازهاست.در

عين حالي كه تاويل تان قابل تامل ودر

خوردقت است

ناشناس گفت...

جناب بيزارگيتي
از پاسختان سپاسگزارم.اگر سوء تفاهمي
ازكامنت بنده پيش آمدعذر مي خواهم .
منظورم اين بودكه كدام گزينه با

معناي ژرف شعرمدرن يا بهتر است بگويم فرا مدرنتان هم خواني دارد
نامناسب يا نا به هنجارهم چيزي پيش بيني ناپذير،ناگهاني ودررده ضد عرف وهنجارهاي جامعه است.

موفق ومويد باشيد