دوشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۶

به استقبال بيست وپنجم نوامبر


نام من



جرم من چه بود


آرزوي بادباني سفيد

برقايقي كه

رؤياهاي مرا گرداگرد جهان

برافراشته / مي رفت

وبرگهواره ي كودكي

هجاي بلند عشق را

لبخند مي زد


گيسوي بلندم آيا

تا نسيم

عطرآرامشش را

برواژه هاي بغض كرده

دستي باشد

تا پرندگان شاد

ازدهان شاعران

پروازكنند


شايد چيدن ماه بود

تا كمي روشن ترشود

پنجره هاي به خواب رفته


برلكنت صدايت

نام مرا

چراغي بيافروز

۸ نظر:

ناشناس گفت...

زیباست اشعارتان
همراه با حسی عجیب
در کلامتان.

ناشناس گفت...

ازدغدغه شما به مناسبت روزجهاني حذف خشونت عليه زنان ممنونيم . شعرزيبايي نوشتيد

ناشناس گفت...

alie...!tabrik migam,vaghean zibast

ناشناس گفت...

Hi,it's very beautifull poet,very good.
/with the best wishes for you/

ناشناس گفت...

سلام

جرم ما فقط درخواست برابري ماست

مسعودبيزارگيتي گفت...

thank you! Betty

ناشناس گفت...

درود برشما وقلم توانايتان

ناشناس گفت...

سلام

درودفراوان بخاطر همبستگي شما