دوستت دارم
و در سایهسار نامت
باز میجویم
خود را
اندوه این سرزمین را
و ترانهای
که روی حنجرههای زخمی
بیقراری میکند
شب است و
خیالم تنها
از معبر دهان تو
واژههای شعر را
در کوی و برزن
تکثیر میکند
مرا به نهایت سکوتت
فرا بخوان
زوزه میکشند
تمام جادههای بیافق
گیسوی مادران عزادار
که پرچم رویای زندگیست
مرثیهی طولانی را
به حنجرهی باد میبخشد
در مسافت هستی
بر دو سوی بهت راه
خیره میشوم
و روی کاسهی چشمانم
خالهای مرگ میرویند
و لشکر خفتگان
تقاطع جادهها را
تاریک میکنند
شبی بلند
پرسه میزند
درختها
شاعران سکوتاند
راویان صادق تاریخ
بیسوار چگونه میگذرد
ارابههای شادی این عصر
روی رد روان اشک
کدام پلک میجنبد
در ساعت سکوت
لحظههای ویرانی
برای قامت آوازت
و استواری یک یقین
که انسان
حماسهی زندگیست
برای خاطر آرام گرفتن
در فاصلهی میان دو پلکت
و لهجهی صدایی
که با رایحهی شمالیترین جنگل خاموش
و شبنمی منتشر بر برگ
در گلوی شب
جار میزند
در پس جدارهی این جهان
چه میگذرد
که غرور فاصلهها
نمیشکند
تا صورت زیبایی
بر سینهی عاشقان جوان
فشرده شود
دریغا الفبای پاییز
که با بوی آتش و خون
رنگ ارغوان گرفت
و چشمهای نمناک زنان
بیکفش و بیکلاه
سرگشته در تلاطم حادثه
چیزی شبیه آرزوهای منتظر
خط به خط سوز میکشد
تپشهای قلبم
برای آن که
از دوستت دارمها
کلیدی بسازد
برای دستانت
امشب عزیزم
اگر نسرایم
برای موجهای اشکآلود
بر جادههای این سرزمین غمزده
که رنگ ارغوان دارد
فردا سرافکنده
باید بگریم
برای تو
من
به رنگ صدایت
میدهم به دستها
پرچم شعر امید را
از آستان رنج تو
میزنم
روی دیوار جادهها
نقش سپید را
همراه شو
محبوب من
وقت است بسرایم
برای ژینا
-که زندگیست-
شعر جدید را
اکنون زمان خیابان و
لبها و
دستهاست
اکنون که چشمها
شعلهور از رنج زندگیست
من
با دستهای جوان تو
خواهم کشید
در سرزمین شعر
نفش و نگار هزار آرزوی پاک
مغرور رویای نام توام
ولی
از کشتزار عشقمان
هر بامداد
طلوع میکنم
با بوسههای تازه
بر سر سرو جوانمان
اکنون
طلوع تازهی آهنگهاست
که مینشیند
روی لبان مان
#مهسا_امینی
خبر انتشار کتاب جدید مسعود بیزارگیتی به نام : بر آشوب شبنم و آواها،
به روایت خبرگزاری ایسنا:
جدیدترین کتاب مسعود بیزارگیتی با نام《بر آشوب شبنم و آواها》منتشر شد. این کتاب در تابستان ۱۴۰۱ چاپ و روانهی بازار شد
ماهی در چشمانت
غرور شبانههایم را
معتبر میکند
و در هجاهای شعرم
سرانگشتان تو میلغزند
جهان
از این گونه رنگ که میگیرد
بگذار سحر
در خوابی سنگین باشد