یکشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۹۲

بارانی‌ها




دیدار ستاره با شب/ نیست
 
در شب

وقتی لبانم
 
از خاطره‌‌‌ ها عبور می‌کند



و کلمات

 آن سوی دوست داشتن

  حافظه‌ی راه را

 با پرسه‌ی بی‌قراری
 
حاشیه می‌بندد
 


 از سکوی صدا

 حجم ناپیدای افق را

 رصد می‌کنم

 باران

 آهنگ ناتمام عقربه‌ هاست


جمعه، دی ۲۷، ۱۳۹۲

بارانی‌ها


جاده که خاموش می شود

از لبان من می گذرد

حسرت دیدار        نگاهت


به نگاهم می رسی

و میدان‌ها

به احترام سکوتت

قیام می کنند


از کوچه

به کلمات

فردا

پاورچین

           پاورچین

از سرانگشتانت

آغاز می شود

پنجشنبه، دی ۱۹، ۱۳۹۲

بارانی ها


تقاطع رویا و دوست داشتن

و خون

که در مسیر سبز

انگشت ها مان را

 وسوسه می کند


تقاطع رویا و باران

و سطرهای بی ربط         دلتنگی


باران

تا رد بوسه های به خط

و شب        که درغنیمت دلتنگی هاش 

کفش و کلاه کرده بود

تا بهشت

سه‌شنبه، دی ۱۷، ۱۳۹۲

بارانی‌ها




از صدای خسته‌ی ابر
تا لب‌‌ های تشنه‌ی دریا 
باران        پیشانی بی‌قرار خاک را 
از معبر سکوت 
بر انگشتان خسته‌ی راه 
کلمه 
        کلمه   
بغض می کند 
و حس خاموش گریز 
که سطرهای ناگزیر نفس را
در ردپای ابرها        می‌جوید

وثیقه‌ی 50 میلیارد تومانی؟!




گاهی وقت ها در روند جاری جامعه ، مردم به پدیده هایی برخورد می کنند که جز 

حیرت افزایی و متعجب شدن در خصوص آنچه درمملکت رخ می دهد و پارادوکس 

و بازیگری های اجتماعی و....نتیجه ی دیگری در بر ندارد.

اخبارامروزکه مربوط به قراروثیقه ی 50 میلیارد تومانی آقای محمد رضارحیمی 

جهت آزادی وی بوده. واگر چه از زبان سخنگوی قوه قضائیه مقدارمبلغ وثیقه اشتباه 

بیان گردیده است.موضوع مربوط می گردد به پرونده ی معروف و پر سروصدای

 بیمه ایران ؛ که چند سالی است برای رسیدگی درقوه‌ی قضائیه ، طی طریق

می نماید .آقای رحیمی همان کسی ست که زمانی بر مسند ریاست دیوان محاسبات

 نیز تکیه زده بود. (( 50 میلیارد تومان)) قراروثیقه!؟ اگر صحیح باشد، از کجا و 

چگونه تامین شده است؟! یا ماجرای سعید مرتضوی و حیف و میل شدن منابع مالی 

سازمان تامین اجتماعی که به ظاهر نام پشتوانه ی بیمه شدگان زحمتکش و فقیر 

جامعه ی ما را یدک می کشد. اما دریغ از هر گونه حمایتی از طبقات زحمتکش که 

چه فرایندی را گاه برای تامین حقوق واقعی خود در ادارات سازمان تامین اجتماعی 

باید طی کنند. آقای سعید مرتضوی که سابقه ی دستور قلع و قمع مطبوعات قانونی 

جامعه ی ما در سال های گذشته از سوی ایشان، از خاطر کسی نرفته است.

یا پدیده هایی همچون بابک زنجانی ها و رابطین قدرتش و....

و قیاس این اتفاقات با جابجایی چنین منابع مالی و حاتم بخشی های گسترده ثروت 

زحمتکشان جامعه ی ما ، با دوندگی های بی پایان مردم زحمتکشی که برای تهیه 

دو میلیون تومان وام یا ... برای مرحم زخم زندگی پر از بی عدالتی خود که براو و

خانواده اش تحمیل شده است و یا خیلی عظیم بیکاران و از کار برکنار شدگان این 

جامعه که معطل لقمه ای نان برای خانواده ی خود هستند؛ چه تصویری از وضعیت

جاری را در اذهان اجتماعی باقی می گذارد؟!

بابک زنجانی‌ها معلول چه نوع عوامل وعملکردهای سیاسی- اجتماعی-اقتصادی‌اند؟

در چنین وضعیتی سویه ی قدرت کدام جهت را نشانه رفته است؟
 

چهارشنبه، دی ۱۱، ۱۳۹۲

بارانی‌ها


سطرها
حوصله از کف می‌نهند
و کلمات
پا به پا می‌شوند
کوچه به کوچه

و دست ها که تن می زنند
سالخوردگی‌ی سکوت بی‌قاعده را

هنوز/ به ساعت تشنگی
لب‌های ساحل
افق بی باران را
پرسه می‌زند

باران       که می داند
رویای‌اش
ابرهای گریزپاست

پنجشنبه، دی ۰۵، ۱۳۹۲

بارانی‌ها



شب
کش می‌آید
بر اعصاب کند ثانیه‌ها

کلافه از فاصله ها
که زخم می‌زنند
حافظه را
به ایوان می‌کشم

باران می‌آید
و کلمات
بر گلوی کودکی‌هایم
نفس می‌کشند

شنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۲

یلدای ناگزیر


یلدا شبی ست به رسم سنتی تاریخی و مردم هر یک متناسب با ظرفیت و موقعیت خود در این وضعیت که بی نیاز از توصیف است؛ به استقبالش می روند. با همه ی داشته ها و نداشته هاشان ؛ با خلوت و تنهایی شان ؛ یا با جمع و با هم بودن شان... 
 امید که سپیده دم فرداشان، آرزوی شان را تابناک گرداند.
صاحب این قلم نیز دو شعری را که پیشتر در یلداسرایی هایم داشتم ؛ چراغ شب یلدایم می کنم :


چشم های مان را می دزدیم

صدای مان را

پرده ها را می کشیم

مبادا

پنجره ای گشوده شود


تمام علف ها

باد و

خاک

بوی استخوان های هزارساله ی مرادارد


این یلدای ناگزیررا

برخاک خفته گان

ماه

رازی نهفته دارد

پنجشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۲

ده سالگی ویکی پدیای فارسی گرامی باد

 

ویکی پدیای فارسی 400 هزارکاربر دارد،سه هزارکاربر فعال؛

عدم اعتماد دولت، دانشگاه و مشارکت پایین زنان مهم‌ترین 

آسیب‌هاست.



روز چهارشنبه مورخ27 آذر 1392 برابر با 18 دسامبر 2013 جشن تولد ده سالگی ویکی پدیای فارسی بود.

به همین مناسبت  قرار بود از سوی انجمن علمی-دانشجویی زبان‌شناسی دانشگاه تهران و انجمن علمی کتابداری

 و اطلاع‌رسانی ایران با همکاری و حمایت انجمن ترویج علم ایران، دانشگاه الزهرا، دانشگاه خوارزمی، انجمن 

علمی مدیریت اطلاعات ایران و انجمن علمی-دانشجویی تاریخ دانشگاه تهران  همایش معرفی و نقد ویکی پدیای 

فارسی در تاریخ فوق در محل : (( تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران )) راس ساعت 

14لغایت 16برگزار گردد. اما بنا به گفته دبیر این همایش آقای علی پیر حیاتی(ویکی نویس) برخی مسئولین که از

جمله ی انها دکتر فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران است مخالف و مانع برگزاری این همایش گردیدند . صاحب این 

قلم که خود چند سالی است که در این دانشنامه ( صفحه ی مسعود بیزارگیتی ) حضور  دارم ، بنا به رسالت قلم

خواننده عزیز را دعوت می نمایم به مطالعه ی مصاحبه ویکی نویس گرامی  علی پیرحیاتی


شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۲

بارانی‌ها


غروب
از معبر آذر
دلواپسی‌های مرا
در انگشتان مه‌آلود شاخه‌ها
رکعتی به دعا
عقربه می‌چرخاند

و آسمان
در برگ آخر تقدیر
بارانی می شود

بارانی ها

با دهان تو می‌خوانم
روی سینه‌ی دریا
و ماهی‌ها
بر خاطرم می‌شورند

به کلامی/ پروانه‌ها
از سطرهایم
بال می‌گشایند

فصل پنجم
دنیا
از لب‌های باران
سر می‌خورد

جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۹۲

در هوای آفریقا





                                               برای نلسون ماندلا
                                              مخولوی شهیر


هوای سوزان خاطره ها
و نفرتی
که پشت میله‌های عمودی
به جاگذاشتی

بر شانه‌ات
پرنده‌ی غمگینی ست
که نت‌هایش
از معبردست‌های سیاهان
روایت می‌شود

وآزادی
حنجره‌ی بی‌قرار شاعران جهان است
در چارسوی بیداد

خاموشی نگاهت مخولو
افق روشن چشم‌های ماست
در سطرهای منتظر



پنجشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۹۲

مخولو بزرگ ...

«در طول زندگی‌ام خود را وقف مردم آفریقا کرده‌ام. با استیلای سفدپوسان مبارزه کرده‌ام، و با
 استیلای سیاهان نیز مبارزه کرده‌ام. به دنبال آرمان جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک که همه بتوانند
در آن در توازن و با فرصت‌هایی برابر زندگی کنند بوده‌ام. این آرمان من است که امیدوارم با آن
 زندگی کرده و بدان دست یابم. اما اگر نیاز باشد آماده‌ام برای این آرمان بمیرم.»

                                                                                          (( Nelson Mandela ))        

نلسون رولیهلاهلا ماندلا مبارز بزرگ آزادی که تمام عمر خود را صرف مبارزه  در راه آرمان های 

آزادیخواهانه ی بشری کرد، درگذشت . چه رنج ها و ستم هایی را در این راه به جان خرید . بیست و 

هفت سال زندان و....

مخولوی بزرگ ! مردم افریقا به نشانه ی احترام به این بزرگ مرد ، او را به این نام صدا می زدند .

یعنی پدر بزرگ . برای آگاهی از سرگذشت این مبارز بزرگ راه آزادی و دستاوردی های ارزشمند

سالها نبرد وی خوانندگان می توانند به این لینک مراجعه نمایند .

یاد مخولوی بزرگ همواره الهام بخش آزادیخواهان جهان خواهد بود .

مخولوی بزرگ