پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
وقتی که آمدی
در گامهای تو دریا نشسته بود
در چشمهای من
خیره بر افق
آذرخش حضورت
آینهای میساخت
در قاب روشن یک لبخند
در شعلههای ساکت یک بوسه
در اندام هوش تو
روز است با درخشش فروردین
در خون لحظهها
اینک
در ازدحام تو
محو میشوم
ای اشتیاق حیات
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر