سه‌شنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۹۵

این لحظه ها


در لحظه ی سطرهایم

می دود زخم صدا

وقتی که حاشیه های نگاهم

دقایق خاکستری ست


هر چیز

 تهی می شود

از شکل ها

و بر بلندی انگشتانم

تحصن ابرهاست

پراکنده

         نفس گیر


در لحظه های حرف

هیچ نظری موجود نیست: