جمعه، آبان ۱۴، ۱۳۸۹

فیلتر

مدتی ست که وبم فیلتر شده . به یاد یکی از شعرهایم افتادم که در کتابم (( صداهای ریخته )) نیز
آمده . بی مناسبت ندیدم که آن شعررا در زیر بیاورم . تلاش کردم این شعر را درفیس بوک به
اشتراک بگذارم ؛ اما موفق نشدم . حال هر که توانست، مشترکش کند!

این که چقدر طول می کشد

ازکودکی تا کهنسالی ات

که گاه

چشم به هم زدنی ست

تا این چراغ / سبز شود

یا خود

درازای هزاره ای


هی ضربدر

        ضربدر

درکنج قاب تصویر

(( یعنی که باطل شده است ))

یا دسترسی به . . .


این حرف

با ساز دیگران

اما

شعله می کشد


این مشترک

که محترمش می کنید

نا ممکن است

این سطرهای مانده در راه را

بی چشم

بگذرد

۲ نظر:

مهرشاد گفت...

من ، دردم ولی ! درمان ننه بو
اااا تاریکی میان ! کو ؟ نور سو سو
وترکستم جه غم ، تنهای تنهام
می تنها تکیه گاهم ، زندگی کو ؟

شرر باشی دوست عزیز

پژمان‌الماسي‌نيا گفت...

کاج را به شب بسپار
شهرزاد!
گونه تر مکن!












● دعوت به سیزدهمین مراسم خوانش "تقویم عقربه‌دار ماه‌های بهار"
●● نگاهِ رسول آبادیان به چهارمین مجموعه‌ی شعر پژمان الماسی‌نیا