پنجشنبه، مهر ۰۱، ۱۳۸۹

آقای رئیس جمهور . . .!

آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در مصاحبه ی لری کینگ مجری شبکه cnn درپاسخ به پرسشی در

خصوص نقض حقوق بشر در ایران ، گفت (( در آمریکا کارمندی به خاطر اظهارنظری بعد از پنجاه سال

از کارش اخراج می شود واو را برکنار می کنند ؛ اما در ایران چنین چیزی نیست . )) اگر چه آقای رئیس

جمهور امشب در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی دارند . اما به ایشان یک نمونه نقض فاحش این حقوق

را یادآور می شوم . شاید ایشان بتوانند پیگیر ی جهت استیفای حقوق بنده باشند . زیرا رئیس جمهور قبل از

 ایشان علیرغم پیگیری من ونامه ای که خطاب به جنای آقای خاتمی نوشته و در روزنامه ((آفتاب امروز))

شرح مفصل آن به چاپ رسیده بود؛ نتوانستند کاری انجام دهند . علیرغم این که به یکی از ساختمان های

ریاست جمهوری در دوران آقای خاتمی احضار نیز شده بودم . وماجراهای پس ازآن که همه ی نتایج منفی

بود . . . شرح مختصر تضییع اولیه ترین حقوق من به عنوان یکی نویسنده و روزنامه نگار : سال ها در

دانشگاه پیام نور- مرکز رشت شاغل بودم. روزی با یک تلفن برای پاسخگویی به . . . احضار شدم .

چند ماه بعد ؛ درست در زمان تبدیل وضعیت ؛ نهادهای حراستی وگزینشی دانشگاه ، با دوسطر نامه عذر

بنده را برای همیشه خواستند و از کابرکنارم کردند . تا اکنون هیچگونه تسویه حسابی نیز با من انجام ندادند .

هرگونه پیگیری من با بن بست مواجه می گردید . درحالی که مسئولیت های سنگینی در دانشگاه نیز

برعهده داشتم . مدارک همه ی مراتب بالا هم اکنون نیز موجود می باشد . جرم من تنها نوشتن آن هم در

قلمرو فرهنگ و ادبیات بود .

آقای رئیس جمهور ! بنده هیچ اظهارنظری نیز نکرده بودم ؛ تا چنین تنبیه سنگینی درحق من روا داشته شود .

 من یعنی خانواده ام ! ااگر درآمریکا براثر اظهار نظری کارمندی را اخراج می کنند؛ مرا بدون هیچگونه

 اظهار نظر اخراج کرده اند . یعنی کمترین حقوق شهروندی ام را از من دریغ داشته اند . یعنی به رتبه دوم

شهروندی نزول یافته ام . آیا این نقض حقوق صاحب این قلم نیست ؟! پس چه نامی می توان برآن گذاشت .

امید که آقای رئیس جمهور پس از بازگشت از سفر نیویورک همت گماشته به استیفای حقوق  اینجانب و

نظیر بنده توجهی بیشتر مبذول نمایند . نکته جالب این که ؛ رئیس و معاون پژوهشی کل دانشگاه پیام نور

ایران ؛ به دلیل شرکت اینجانب در کنگره ای بین المللی ؛ از من کتیا تقدیر به عمل آورده بودند ، که همه ی ا

ین مدارک نیز موجود می باشد ! آنگاه چطور حقوق اجتماعی من به این راحتی نقض می گردد؟! اگرچه

 بسیاری از رویدادهای در طول این روند را به دلیل اطاله ی کلام بیان نکرده و حذف نمودم. زیرا به فکر

هزینه ی آن بودم . باقی بماند برای بعد . . .

۳ نظر:

پژمان‌الماسی‌نیا گفت...

پنهان می‌گریم
بر خون ستاره.
.
.
.
.
.
● دعوت به ششمین مراسم خوانش تقويم عقربه‌دار ماه‌های بهار:
● ● ● ● ● ● نگاه "پرويز خائفی" به «تقويم عقربه‌دار ماه‌های بهار»

ناشناس گفت...

تو اهل فضلی و دانش ، همین گناهت بس!!

ناشناس گفت...

take care master!