پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
دهان که میگشایی
سرخوشانه رها میشوم
چون باد
در کوچه باغهای شعر
و تقدیر من
با دستهایت
یگانه میشود
و ترانههایم
در امواج نفسهایت
لنگر میافکند
ظهور کن
که غزال چشمهایم/ دیریست
در غم زمانه
تشنه مانده است
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر