شنبه، فروردین ۰۶، ۱۴۰۱

 

دهان که می‌گشایی

سرخوشانه رها می‌‌شوم

                            چون باد

در کوچه‌ باغ‌های شعر


و تقدیر من

با دست‌هایت

یگانه می‌شود

و ترانه‌هایم

در امواج نفس‌هایت

لنگر می‌افکند


ظهور کن

که غزال چشم‌هایم/ دیری‌ست

در غم زمانه

تشنه مانده است


هیچ نظری موجود نیست: