یکشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۹۵

قدم رو



پلک های هر چه از سر سطر/ ریخته اند

تا شروع نشود

که فرجامش

خطوط مشتعل لب هاست

کنار پنجره هایی

که امتداد راه را

پرده به نگاه/ می درند


تب که می کنند کلمات

برهنه تر می شوند هجاهاش

و رویاها

بامداد بی قرار زنی ست

که در سنگینی خواب هاش

کودکان

بریده بریده

در فصل های ناهنجار

روایت می شوند


به راه می افتیم

با .......... و

زیر هر باران

دنبال حرفی تازه


قدم رو

سفیدی های پشت حنجره

امضاء که نمی خواهد

دوشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۵

خبر




طی روزهای اخیر تنی چند از علاقمندان و دوستان صاحب این قلم پی جوی

 چگونگی تهیه ی آخرین کتابم (( شب در قاه قاه اناری قاچ می خورد)) بودند

 که در نمایشگاه کتاب سال قبل رونمایی شده بود.

بدینوسیله به اگاهی می رساند که غرفه ناشر این کتاب در نمایشگاه کتاب تهران

 به شرح زیر است :


سالن 1 c راهرو 1 غرفه 44- انتشارات ارنواز



سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۵

آغاز دیگری ست




گمان که به رویا می شود

راه

شادی های بی دریغ چشم هاست

که گردنه های حیرت را

دست به دست می کند


پوزه به کلمات می رسد

به صدا     صد  آاااااای

و پوزه بند نهایی    

بر چشم و چراغ خیابان     میدان


خلوت لب های ما

و سودای پرواز

از معبر افق های منتظر


ذره ذره آب می رویم

از حرف های از سر سطر

که شروع می شویم

جاری


ترکه می خورد هر هجا

که آفتاب را

شاخه ای به نام تو می خواست

چراغی

برای پنجره ی بی روایت ام


2


. . . . . .

و ترسیم شکلی دیگر

علامتی برای دهانم

تا به قاعده ی حال

نگیرد دلم

که نقطه/ پایان شعر نیست

شاید

آغاز سطر دیگری ست

بر مدار عقربه ها