چهارشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۹۴

کتاب جدید


کتاب جدید مسعود بیزارگیتی در راه انتشار است.
به گزارش ایسنا (خبرگزاری دانشجویان ایران) (( شب در قاه قاه اناری قاچ می خورد)) اثر جدید 
مسعود بیزارگیتی به زودی انتشار می یابد.
 

پنجشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۹۴

مسیب رویا




در پچ پچ موج ها می گذرد

رود

بر مسیب ملال


باران

رد رویا

در رگ کلماتش

دوشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۴

پانزدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو








انسان دشواری ِ وظیفه است( الف . بامداد )
مردم آزاده ی ایران !
در پانزدهمین سالگرد درگذشت شاعر بزرگ معاصر احمد شاملو ( الف . بامداد )، یاد او را پرشورتر از همیشه گرامی بداریم .
شاملو شاعر آزادی و نماد مقاومت روشنفکران و اهل قلم آزاداندیش ایران در برابر استبداد، جهل، ستمگری، ابتذال و سانسور بود .
در تاریخ کهنسال کشور ما کم نیستند شاعرانی که نام بلند و پرآوازه شان بر تارک فرهنگ بشری می درخشد و جهانیان مردم ایران و زبان فارسی را به اعتبار نام و آثار آنان می شناسند و می سنجند. شاملو بی تردید یکی از آن نام های بلند و پرآوازه است.
مردم فرهنگ دوست ایران در پانزده سال گذشته نشان داده اند که به رغم تمام ممانعت ها و تنگ نظری هایی که حتی سنگ مزار شاعر را تاب نیاوردند، بیش از پیش آثار او را پاس می دارند و از کلام شاعرانه ی او برای زندگی و زیبایی الهام می گیرند.
الف . بامداد راهگشای شیوه ای نو در شعر فارسی، سراینده ی بخشی از زیباترین و ماندگارترین سروده های زبان فارسی، گردآورنده ی گنجینه ی زبان و فرهنگ مردم کوچه و بازار در کتاب ارزشمند " کوچه " آغازگر سبک و سیاقی نو در روزنامه نگاری ادبی و فرهنگی،  و از اعضای برجسته و قدیمی کانون نویسندگان ایران بود.
کانون نویسندگان ایران همراه با دوستداران فرهنگ و ادب و جوانان آزادی خواه، روز جمعه، دوم مرداد ماه سال 1394، ساعت پنج عصر، با حضور در گورستان امامزاده طاهر کرج، مزار احمد شاملو ( الف بامداد )، شاعر عشق، عدالت و آزادی را گلباران می کند.
   کانون نویسندگان ایران
                                                                                  29/4/1394

جمعه، تیر ۲۶، ۱۳۹۴

طلیعه ی مقصود




آن سوتر از روزمره گی ها

در عبور و مرور کلمات

به منظر می آیی

وقتی نسیم

غرور صدایم را

در انعکاس لبانت

رسم جهان می شود

رفتار راه


در لحظه های خاکستر

عقربه های مغفول

پیمانه از حرف می گیرم

بر شیب شانه هایم

استعاره ی عشقی دود می کند


بر این قلمرو بی جسم

در حالت لغتی تازه

طلیعه ی مقصود

سه‌شنبه، تیر ۲۳، ۱۳۹۴

حکمت کلمه




کلمه بر آفتاب

بر حواس جهان

کلمه

در حضور

ترکیب سایه و حاضر

در گوشه های تهی

رازهای بی دندان

کلمه

هزار و یک شب تنهایی لب ها


معماری نگاه و سکوت

در جهالت داعش

پلک های بسته ی مجهول

کلمه

حکمت انتظار

در نبض دست ها

وقتی افق

خواب صدای نیاکان را

هر شب

متفق می شود


باران بی حضور

بر بوسه های فراموشی

کلمه

اتفاق تو

          من

در چرخش سطرها

وقتی هر پیاده رو

خالی تر از حواس حادثه است


آغاز حوصله

بر دست های شاعر

و خنده های بی دریغ معشوقه

بر یقین پنجره

که آفتاب

عمود است بر حرف های تازه

و جهان

بر پاشنه ی اتفاق

حرف به حرف

                  می افتد