شنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۷

رای زینتی


گاه در مواضع و سیاست های برخی مسئولین در بعضی امور ، چنان شفافیت

و روشنی ای وجود دارد ، که امکان تاویل پذیری از یک سخن و سیاست را

در ابعاد مختلف ، به کلی از بین می برد . و در حقیقت این اتخاذ مواضع به

صراحت نشان دهنده نوع نگاه سیاسی به امور و حتی تعلق خاطر این نگاه به

یک گرایش سیاسی می باشد . در حالی که اگر این نگاه فردی را در قالب یک

ساختاری که ، صاحب آن نگاه در آن فعالیت دارد ، بررسی نمائیم ، وبا عنایت

به ماهیت ساختار آن نهاد یا تشکل که در امری فعالیت دارد که تنها می بایست

در چهارچوب قانون و فراتر از نگاه صرف سیاسی و حزبی به تمشیت امور همت

نماید ، در تناقض می یابیم . حتی اگر به باور عده ای ، نوع نگاه مستتر در پس

یک سخن ناشی از احساس تکلیف و خیر خواهی باشد . گو اینکه جای پرسشی

باقی می ماند که چطور با این همه نظارت پرهزینه و دقیق ، چنین اتفاقی رخ

می دهد ، که منجر به چنین واکنشی می گردد .

موضوع مربوط می شد به اعلام نظر آقای جنتی دبیر شورای نگهبان قانون

اساسی ، که در افتتاحیه ی هشتمین دوره ی پارلمان ، در سخنی قابل تامل

بیان می دارد که (( چند نفر از نمایندگان از دست ما در رفته اند ، نباید

اعتبار نامه شان تایید شود )) او به نمایندگان مجلش هشتم توصیه می کند

(( افرادی که نباید اعتبارنامه شان تایید شود را تایید نکنند . چون چند نفر

اینگونه هستند که از دست ما خارج شده اند اما مجلس دیگر نباید اعتبارنامه

شان را تایید کند .))

تناقضی که از آن در بالا یاد کردیم مربوط می شود به اصل 93 قانون اساسی

به صراحت تایید و تصویب اعتبار نامه نمایندگان مجلس را به خود نمایندگان

واگذار نموده است ، نه به نهادی غیر از آن . آیا چنین موضعگیری صریحی ،

قابل انطباق با اصل فوق می باشد .

با توجه به اینکه آرای مردم و مشارکت شان برای تعیین نمایندگان خود ، چه

جایگاهی در امور مربوط دارد ؟

اتخاذ چنین مواضعی کم اعتنایی به آرای مردمی نیست که با تشخیص شان

نماینده مورد علاقه خود را به پارلمان فرستاده اند . آیا مردم عاجز از تشخیص

و تمیز خوب از بد هستند ؟ مسئله بسیار ساده و قابل تبیین می باشد . اگر

نص همین قانون اساسی مبنا ومعیار عمل قرار گیرد .

سه‌شنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۷

ابرهای تکه تکه


این ابرهای تکه تکه / بر زبان

که خاموش می گذرد

صدای مرا

نگاه های بی مجال

که بر لنگه های پنجره ها

تاب می خورند


این صداها

که در ماراتن شان

به سطرها نمی رسند

کدام حنجره

اشک های در گلو را

تشییع می کند

پنجشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۷

اگر . . .


اولین شماره ی ویژه نامه ی هنر و ادبیات آوای شمال در پانزدهم اردیبهشت ماه

به دبیری مسعود بیزارگیتی منتشر گردید .

مطلب زیر سخن دبیر ویژه نامه است که به عنوان سرمقاله منتشر شده است . و

از این پس سرمقاله هر شماره ویژه نامه ، که در واقع سخن دبیر ویژه نامه می باشد،

در پستی جداگانه خواهد آمد .

پیش از هرچیز باید ضرورت ها و دغدغه ها را سبب ساز انتشار این ویژه نامه دانست .

ویژه نامه ای که پیشینه دارد و پیشینه آن در شکلی دیگرتر در نشریاتی دیگر توسط

اهالی قلم ، که از زمره نویسندگان معاصر بودند ، در موقعیت هایی منتشر می گردید .

ویژه هایی که گاه می پایید و عمری می یافت و گاه نیز عمری کوتاه داشته و به دلایل

مختلف در محاق خاموشی فرو می رفت .

همه ی اهالی قلم در دنیای فرهنگ ، هنر و ادبیات این دغدغه ها را در می یابند و

ضرورت های ایجاد روزنه ای را ، تا تنفسگاه شان باشد .

همین دغدغه ها بود که مدیر فاضل روزنامه را ، که خود از روزنامه نگاران با سابقه

عرصه ی مطبوعات است ، به فکر انتشار این ویژه نامه انداخت و چنین مسئولیتی

را به صاحب این قلم پیشنهاد داد .

من نیز از آنجا که بار این دغدغه را بر دوش داشتم و با تشخیص این ضرورت ، در

پی ایجاد بستری مناسب برای این گستره ی فرهنگی بودم ، این پیشنهاد را بر دیده

نهادم .

بدیهی ست که در این وادی باید به گونه ای گام نهاد ، تا تاب آورد و این را ه بی مدد

صاحبان قلم که عرصه متعلق به آن ها ست ناممکن است .

پس در این وانفسای آمدن ها و نپاییدن ها ( به هر دلیلی ) ، ما نیز آمدیم تا روزنه ای

بگشاییم متفاوت تر . اگر . . .

ویژه ی ادبیات و هنر بطور مرتب ، نیمه ی هر ماه انتشار می یابد . نویسندگان و

هنرمندان می توانند مطالب خود را به آدرس نشریه به نام ویژه ی هنر وادبیات ارسال

نمایند .

دوشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۷

این سطرسرخ


2

پیدا نیست

آن واژه ای که جسارتش

در قدم های توست

دستی بکش

روی سطرهایش

شاید

این ورق / ورق بخورد
نقد و بررسی مجموعه شعر "صداهای ریخته" اثر مسعود بیزار گیتی

حلقه ی شاعران ۵ شنبه ها همیشه ی خانه ی فرهنگ گیلان عصر ۵ شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ به نقد و بررسی مجموعه شعر "صداهای ریخته" اثر مسعود بیزارگیتی شاعر و منتقد گیلانی خواهد پرداخت.
نشانی : رشت.خیابان طالقانی . مقابل صفاری . بن بست نصرالل زاده. خانه ی فرهنگ گیلان
زمان: ۱۸ عصر ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۷
روابط عمومی خانه فرهنگ

شنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۷

کتاب سوزی



امروز دهم ماه مه است . هفتادو پنج سال قبل در چنین روزی ، اندک زمانی از

به قدرت رسیدن آدولف هیتلر گذشته بود که کتاب سوزان عظیمی در بسیاری

از شهرها و روستاهای آلمان به راه افتاد . دهم ماه مه 1933 به دستور هیتلر

رهبر نازیسم ، میلیون ها کتاب با ارزش تنها بخاطر تعصبات نژاد پرستانه و

حفظ و دفاع از روح آلمانی سوزانده شد .

اگرچه کتاب سوزی ناشی از نوعی استبداد فکری و سیاسی ست و ریشه در

تاریخ دارد . مانند به آتش کشیده شدن کتابخانه عظیم اسکندریه به همراه

500هزار دست نوشته در پیش از میلاد مسیح . اما کنش کتاب سوزی به

جهت پیشگیری از گسترش افکار مترقی و آزادیخواهانه در جوامع طبقاتی ،

چندان پایدار نمی تواند باشد . زیرا با رشدآگاهی مردم نسبت به حقوق

شهروندی شان و تلاش به منظور کسب مطالبات خود در چهارچوب رعایت

اصول دموکراتیک ، به ویژگی فراگیری مبدل گردیده ، که به هیچ طریقی

نمی توان از آن جلوگیری به عمل آورد .

تصویر بالا ، نمایی حقیقی از کتاب سوزان آلمان در دوران حکومت نازی ها

را نشان می دهد .

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۷

این سطرسرخ

1

سرخی ی تو

گستره ی برگ های بی شکیبی ست

که در حرف حرف این سطرها

از رژه ی منضبط

تن می زنند


این چشم ها

که زخم بر صدا می نشانند

طولانی ترین ایستگاه را

در سطرهای خاموش / توقف می کنند


کمی درنگ

آن سوتر از خیال

سرخی ی کدام نت

از انگشت های تو

خواهد ریخت

شنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۷

ویژه ی هنروادبیات منتشرشد


ویژه نامه ی هنر و ادبیات آوای شمال منتشر شد . این ویژه نامه که به دبیری

مسعود بیزارگیتی در نیمه ی هر ماه انتشار می یابد ؛ در این شماره ی خود به

انعکاس آثار شاعران و نویسندگان زیر پرداخته است .

آثاری از منصور بنی مجیدی ، هرمز علی پور ، مجید دانش آراسته ، سیروس

رومی ، مسعود بیزارگیتی ، محمود بدرطالعی ، بهزاد موسایی ، جان آپدایک ،

صفدر تقی زاده ، مهدی رضازاده ، فرامرز سه دهی ، احمد فرید مند ، محمد رضا

آریان فر ، حسن فرهنگ فر ، حسین نوروزی پور ، مجید روانجو ، محمد زندی

و . . .

ویژه آوای شمال ، پنجره ای ست تا نگاه ها را به ادبیات و هنر امروز ما معطوف

نماید . فضایی تا همه ی اهالی قلم صدای شان را در آن منعکس نمایند . از همین

جا دست یکایک همه ی اهالی خرد و آفرینش را می فشارم .

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۷

ابرهای ابهام


سوژه ها و تم هایی که با شروع سال جدید وارد قلمرو نوشتار شده و می شود

به قدری افزایش یافته که گاه ذهن هر نویسنده و حتی مخاطب اندیشنده ای

را بیش از حد به خود معطوف می سازد . به ویژه اگر روزهای مناسبتی را هم

بر آن بیافزاییم حدود و گستره تم ها برای نوشتن بیشتر می شود .

امروز مصادف با روز جهانی آزادی مطبوعات بود . کمی تامل بر موقعیت ما

در عرصه مطبوعات و فرایند پرپیچ و خمی که در طول سال ها بر آن گذشته

و توقیف ها و تعطیلی های بی شمار نشریات در طول سالیان ، که ریشه در

محدودیت های ایجاد شده دارد ؛ که خود بنیان خودسانسوری را در عرصه

اندیشه و کلام پی می ریزد . و یا یازدهم اردیبهشت روزجهانی کارگران ، که

ستم مضاعف زندگی صنفی و اجتماعی را چون سزیف افسانه ای بر دوش خود

این سو و آن سو می برند . حق اعتراض های صنفی را ندارند . در تعداد بسیار

زیادی از کارخانه ها ، ماه ها از دریافت حقوق و مزایای خود محرومند . جالب

آن که برای بیان عدم دریافت حقوق شان در تجمعی آرام مجاز نیستند .

از حق قانونی تشکیل تشکل های صنفی مستقل خود محرومند . گروه گروه

توسط صاحبان و مدیران کارخانه ها اخراج می شوند ؛ بدون آن که بتوانند از

خود و منافع قانونی شان دفاع کنند .

وقشر معلمان و دانش جویان و زنان و . . .
چالش های به وجود آمده پیرامون مسائل اقتصادی در میان مسئولین که در

روزهای اخیر شعله ورتر گردیده ؛ و اتخاذ رویه ها و سیاست هایی از سوی

دولت نهم ، که تازگی داشته و در واقع به طریقی دور زدن از قانون است ،

سبب به حاشیه رانده شدن معضلات مردم شده است .

به نظر می رسد بحث هایی که گاه از سوی برخی مسئولین مطرح می شود ،

بیشتر شبیه اشعاری ست که باید با یک تمهید ادبی و در موقعیتی روحانی

در وقت فراغت مطالعه شود . که کمتر شباهتی به زندگی واقعی مردم دارد .

آقای رئیس دولت نهم مدت های مدیدی ست که بحث از مفاسد اقتصادی

می نماید ، بی آنکه شفاف به تبیین و معرفی شان بپردازد . یا در گذشته بحث

وجود تورم را به گونه ای منکر می شد وشعار تلاش برای یک رقمی کردن

تورم را می داد ؛ که درست عکس آن اتفاق افتاد . به طوری که نرخ تورم در

فروردین ماه سال جاری برابر گزارش رئیس کل بانک مرکزی افزایش یافت

آیا طرح برخی شعارها ، تنها ناظر بر چالش های سیاسی درون قدرت بوده و

به جهت توجیه عملکرها صورت می گیرد ؟ ! در اینجا منافع مردم در کدام

سو قرار می گیرد ؟ !

آقای رئیس مجلس هشتم می گوید گرانی ها تنها منحصر به کشور ما نیست

در همه جای جهان گرانی وجوددارد . چون قیمت برنج و غلات افزایش یافته

است . آقای رئیس مجلس ! آیا نرخ تورم در همه جای جهان مانند میهن ما

است ؟ شما که بهتر می دانید چنین نیست . نرخ درآمد و هزینه زندگی در

کشورهای دیگر به ویژه کشورهای پیشرفته ما نند کشور ماست ؟ خود آگاه

هستید که چنین نیست . پس باید با این سخن ها معضلات مردم را در

قرار نداد .

آقای وزیر صنایع از تفاوت قیمت خودروها در کارخانه و بازارآزاد سخن گفته

و نرخ تفاوت را یکصد هزار تومان اعلام می کند . معلوم نیست این آقای وزیر

در طول روز فرصت خواندن گزارش های روزنامه را برای خود ایجاد می کند

یا نه ! یا حتی هفته ای یک بار به بازار مراجعه می نماید تا از قیمت هایی که

در بازار موجود است آگاهی یابد یا نه ! عجیب است ! ؟

آیا برخی از این سخن ها و تحلیل ها نشان دهنده ی بی خبری بعضی از

مقامات و مسئولین ما نیست ؟ آیا نباید کمی به فکر تجدید رایطه با مردم به

جهت اصلاح نگاه ها و روش های مدیریتی شان باشند .

واقعیت این است که منافع مردم تعین بخش همه روشها و هدف ها به جهت

مدیریت اجتماعی ست . وآنچه مسلم است مردم بیش و پیش از هر چیز به

منافع خودمی اندیشند . و با توجه به موقعیت دشوار زندگی که در جامعه به

خوبی پیداست و بر گرده شان سنگینی می کند ، با کسی تعارف نمی کنند .