سه‌شنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۵


سايه ها



هي

يواش

يواش

تاجهان

درصداي تو راه نرود

اگركه نخواهي

گوري را

درشعرتو

گلي تازه باشي


همين كه سايه ي صداي ات

پله هارا/ يكايك

درتاريك روشن گام هاي منضبط

بالا مي رود

همين كه آسمان اين طرف را

درخاطره هاي كودكي مان

جستجومي كنيم


اين حرف ها

درهمين تقاطع ها

خيابان هاي بي رهگذر

زيرسايه هاي به ناچار

سطرهاي

درگلومانده


85/9/8

جمعه، آذر ۰۳، ۱۳۸۵

فاجعه ووظيفه اخلاقي



تهاجم واشغال عراق توسط آمريكا وانگلستان به بهانه وجود سلاح هاي

كشتارجمعي وارتباط صدام با القاعده، جداي ازكشتارها ازدوطرف ودر-

بدري وسلب آسايش وآرامش وبجاگذاري ويرانگري هاي بسيار، امروز

نتيجه اي را ازخود عرضه كرد، كه دراذهان ملت هاي جهان، بويژه دو

كشورمهاجم، انتظارات شان را منطبق با برنامه ها وخواسته هاي حاكمان

خود نديده، وفراترازآن درتحليل ها وگفتارهاي سياسي شان، آنان راگرفتار

درسردرگمي ها ورفتارهاي پارادوكسيكال مي يابند. جالب آنكه اين فرايند

چند ساله دستاوردي جزشكست سياست هاي جنگ طلبانه وضد صلح آمر-

يكادرانتخابات هفتم نوامب براي آمريكا به ارمغان نياورددرپي اين شكست

توني بلرنخست وزيرانگلستان ورهبرحزب طبقه كارگرنيز، درباورهاي

سياسي خود، درخصوص همراهي با آمريكا درتهاجم به عراق، متزلزل

شده وتوگوئي شكست انتخابات مياندوره اي مجلس آمريكا، اورا ازجهان

مطلق ذهني خود به درآورده است.

توني بلردرمصاحبه با سرديويد فراست ( مصاحبه گري چيره دست و-

قديمي كه با ريچارد نيكسون يكي ازبهترين مصاحبه هارا انجام داده بود)

كه درالجزيره انگليسي چاپ شده، درپاسخ به سؤال وي كه مي پرسد آيا

اشغال عراق كم وبيش يك فاجعه نبود؟ ( تبحر پرسش كننده درچگونگي

طرح پرسش قابل تحسين است) پاسخ مي دهد، بود. يعني توني بلربي هيچ

توجيهي مي پذيرد نتيجه تهاجم به عراق يك فاجعه بوده است. كه دستاورد

آن به يقين درجامعه بريتانيا، كاهش آرا وشكست حزب كارگررا درانتخابا

ت رقم خواهد زد. اگرچه نبايد غافل بود، كه سرنگوني رژيم ديكتاتورعرا

ق، براي مردم آن كشورونيزهمسايگان دستاوردي را به همراه داشته است

دراخبارآمده بود كه ستوان اهرن واتادا 28 ساله آمريكائي- ژاپني كه يك

افسرارتش آمريكا بود، به خاطرامتناع ازادامه خدمت درعراق قراراست

محاكمه نظامي شود. اوكه به دليل حملات 11 سپتامبروبراي خدمت به

كشورش به ارتش پيوسته بود، دربررسي سياست هاي جنگ طلبانه بوش

به اين نتيجه رسيد كه جورج دبليوبوش به قربانيان اين حملات خيانت كر-

ده است. به همين جهت وي نسبت به اخلاقي بودن جنگ دچارترديد شده و

ازادامه خدمت درعراق امتناع مي ورزد. بايد شجاعت وي را دراين ترد

يد مورد تحسين قرارداد. كسي كه حاضراست بخاطراعتقادات منطقي خود

حتي درصورت مجرم شناخته شدن، شش سال حبس را به جان بخرد.

اي كاش چنين وظيفه اخلاقي اي را كمي درسياستمداران وحاكمان دول

آمريكا وانگليس شاهد بوديم. حتي اگرفرصتي اندك را براي نگاه به گذشته

وتامل دراوضاع جاري جهان، واقع بينانه صرف مي كردند.


2/9/85

چهارشنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۵

كجائيم



چه زود

ازياد مي بري

مرگ را

كه چارسوي ات

بيتوته كرده


كمي با خاطره هاي ات

درهمين كوچه پسكوچه ها

كه رهگذران را

سلامي ولبخندي

تازه مي كني

عبوركن


همين كلمه ها

كه روزوشب ات را

طناب مي بافند

تاكهكشان هيچ

يا/ هرلحظه انتظار

آوازقفل دري

سكته حرف ها

بي آنكه سطرآخررا

نفس كشي

سه‌شنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۵

وضعيت اسفباراخراج كارگران



طبقه كاركرايران يكي ازضعيف ترين طبقات جامعه ما است، كه درمعادله زندگي

اقتصادي، يعني درمناسبات بين درآمد وهزينه، همواره آوارهزينه سنگين زندگي

درنرم رايج آن ( يعني هزينه اجاره منزل، خريد حداقل هاي لوازم ضروري زندگي

براي زنده ماندن، بهداشت، آموزش و... ) برسراووخانواده اش خراب مي شود. طي

ماههاي اخير، اخراج گروه گروه كارگران ازكارخانجات سراسركشور، موقعيت را

براي زندگي آنان بسيارپرفشارنموده است. اخراجي كه حاصل نگاه غيركارشناسانه

وضد كارگري طراحان قانون كارجديد است. بطوري كه اززمان جلوس وزيركاردو

لت نهم برصندلي وزارت كار، تاكنون بيش از300 هزارنفرازكارگران زحمتكش

اخراج شده اند. به همين جهت وبراي دفاع از حقوق فردي واجتماعي، كارگران در

برابراين بي عدالتي، دست به تجمعات مختلف زده وجهت احقاق حقوق خود، ازهر

روش مسالمت آميزي براي كسب آن استفاده مي كنند.

بخش پاياني بيانيه ي كارگران كه درسالروزتصويب قانون كارصادرشده، بخوبي

نشان مي دهد كه كارگران ازاوضاع اقتصادي- اجتماعي كشورآگاهي داشته ونيزبا

وظايف خود وتشكل خود جهت مبارزه براي دفاع ازحقوق قانوني شان وتحقق آن

كاملا مصمم مي باشند.

درحالي كه ارزش انسان را در150 هزارتومان حقوق ماهيانه كه معادل سود))
يك سپرده 10 ميليون توماني بلند مدت است پايين آورده ايد با تغييردراين قانون

به دنبال چه مي گرديد؟ سياست هاي اقتصادي درايران به حد كفايت به سرمايه

داري خدمت كرده است. آيا اندازه سهم %11 درقيمت تمام شده توليد، حمايت از

سرمايه داري نيست كه شما قصد داريد آن را بازهم كاهش دهيد؟

جامعه كارگري به واقعيات اقتصادي واجتماعي كه دركشورمي گذرد كاملا آگاه

است ومي داند كه حجم واردات 50 ميليارد دلاري چه كساني را سيراب مي كند.

كارگران مي داند كه افزايش قيمت نفت، خوشحالي ورفاه را به خانه هاي چه كسا

ني خواهد برد؟

جامعه كارگري كاملا آگاه است كه چرا پس ازگذشت بيش از25 سال ازانقلاب و

وارد شدن صدها ميليارد دلارپول نفت به اقتصاد، چرا وچگونه هنوزپايه هاي –

اقتصلدي دركشورناپايداراست وكوچك ترين لرزش آن راازهم فرو مي ريزد وبه

همين دليل تحت هيچ شرايطي ازحقوق خود با هرعنوان فريبنده اي، عقب نشيني

نخواهد كرد. جامعه كارگري ايران متعهد ومنسجم همراه با خانه كارگروسايرتشكلات

همسوتا آخرين لحظه درمقابل تهاجمات به قانون خواهد ايستاد وبه پاي آن هرهزينه اي
((پرداخت مي نمايد .

پنجشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۵

آراي مردم زينتي نيست



انتخابات ميان دوره اي مجلس آمريكا درهفتم نوامبر ( مجلس نمايندگان وسنا ) كه به جابجايي نمايندگان حزبي

( كسب اكثريت توسط دمكرات هاودراقليت قرارگرفتن جمهوري خواهان) با سياست هايي نسبتا متفاوت دردو

قلمروداخلي وخارجي انجاميد، توجه سياستمداران جهان را به خود جلب كرد. به خصوص اينكه عملكرد سيا-

ست خارجي ايا لات متحده درچند سال اخير كه با توجه به نظريات نئومحافظه كاران كه ميليتاريستي وامنيتي

كردن عملكردها بود، شعاع اين توجه را گسترش داد. نتيجه فوري اين انتخابات، پذيرش شكست سياست هاي

جورج بوش توسط خودوي وبركناري دونالد رامسفلد وزيردفاع آمريكا، ازراس وزارتخانه اي بود كه تيم وي

تدوينگرسياست هاي دفاعي_ امنيتي اين كشوردرعرصه خارجي بوده است. تيمي متشكل ازنئومحافظه كاران

كه براي كسب منافع اسراتژيك خود درخاورميانه، به طراحي گسترش حوزه اقتدارايالات متحده مي پرداخت و

ازكاربرد هرروشي براي نيل به مقصود دريغ نمي ورزيد.اگرچه پيش بيني تحليلگران سياسي اين است كه پس

ازبركناري رامسفلد، نوبت بعدي به جان بولتون تعلق مي يابد. سفيرآمريكا درسازمان ملل متحد ويكي ازنئو-

محافظه كاران . اين بركناري كمترين دستاورد پيروزي دمكرات ها برجمهوري خواهان دركابينه جورج بوش

بوده است . وانتخاب نانسي پلوسي نماينده دمكرات به رياست مجلس كه درتاريخ آمريكا به عنوان نخستين زن

براي رياست مجلس بي سابقه بوده است ( بگذريم ازاينكه انتخاب يك زن به چنين مسئوليت بالايي، نشان دهنده

رعايت تساوي حقوق زن ومرد درجوامع مبتني بردمكراسي سياسي است)، ازديگردستاوردهاي فوري ومهم

انتخابات هفتم نوامبراست.

اين انتخابات درس هاي عميقي را نه تنها براي نيروهاي داخلي آمريكا، بلكه براي همه نيروهاي سياسي اي كه

جهت كسب قدرت مبارزه مي كنند، درخودنهفته دارد. رساترين وپرمعناترين دستاورد مشاركت مردم درانتخا

بات، احترام گذاشتن قدرت حاكم به راي آنان وشنيدن صداي شان براي تغييرسياست ها وحرمت گذاشتن به

خواسته هاي شان مي باشد. اين مشاركت جورج بوش را ناگزيربه تغييردرسياست هاي جنگ طلبانه اي خوا

هد نمود، كه مردم آمريكا، احزاب وگروهها به اشكال مختلف، مخالفت شان را با اين سياست ها اعلام نموده –

اند. بركناري رامسفلد وانتخاب رابرت گيتس براي پنتاگون، آن الزام اجتماعي- تاريخي ست كه بوش را وادار

به تمكين به آراي مردم نمو. به يقين اين فرياد رساي دمكراسي درگوش توني بلرنخست وزيرورهبرحزب كار

گرانگليس درخصوص سياست هاي خارجي وي نيزطنين خواهد انداخت، تا ازدنباله رويهاي يك جانبه اي كه

ازجورج بوش درطول سال هاي اخيرداشته، ومناسبات خارجي دولت وي رابا كشورهاي اروپايي ( بويژه در

تهاجم به عراق كه برخلاف خواسته شوراي امنيت سازمان ملل بوده است) مخدوش ساخته، دست شسته ودر

تدوين مباني ديپلماسي خود، به جغرافياي سياسي جهان، قواعد درست بازي هاي بين المللي، اصول وقوائد سا

زمان ملل متحد درامرديپلماسي وروابط بين الملل دقت بيشتري نمايد. كاهش محبوبيت توني بلروحزب كارگر

نزدمردم انگلستان وافزايش محبوبيت حزب محافظه كارانگليس ناشي ازچنين سياست هايي بوده است.

انتخابات آمريكا ثابت كرد كه آراي مردم زينتي نيست وهمه حاكمان راهي جزتمكين به آراي مردم براي مشرو

عيت بخشي وثبات پايه هاي قدرت خود ندارند.

یکشنبه، آبان ۲۱، ۱۳۸۵

زنجيربردوش



كمي آن سوتربنشين

بغل دست ستاره اي

كه مشق شب را

هنوز

به روزنكرده


تو

گرفتار

ستاره هاي كلمات

اين خطوط بي حرمت

زنجيرروزوشب ات را

بردوش

چرخ مي زني

چهارشنبه، آبان ۱۷، ۱۳۸۵

جلجتاي جهان



دوست داشتن

سطري آن سوتراز

قامت حرف هايت

مسيح وار

صليب

به جلجتاي جهان/ بردن


پرندگان

درابرهايي كه گريستن را

خوكرده اند

خطوط نيامده را

درپچپچه هاي باد

به منقارمي برند
ديكته مي كنم مي توانم



صدائي نه ازآن خود

كلماتي كه جلوي چشم ها

ديكته/ رژه


طناب دار

با گشاده دستي

نگاه/ انتظار


همين كه دست درازمي كنم

ازروزن حبابي

آسودن را

هجي كنم

باران بي مجالي

دريغ مي كند

خيال را


تنها/ نگاه ساكت اين صفحه

بردباري دست هاي مرا

به سطري ديگر

وا مي نهد

سه‌شنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۵

سيگاردخترهمسايه



پرده لوردراپه را كمي چپ وراست مي كردم، تا جابجا شود. قديمي بود. با بندهاي دوطرفش، بالا وپائين نمي

شدند. اگرجابجا نمي كردم، دلم مي گرفت. اگرچه يك اتاق سيزده چهارده متري نمي توانست زمان راكه مي گذ

شت – البته خيلي كند- متوقف كند. ولي اگريك جورسرگرم نمي شدم، بايد مدام مخاطب خودم مي شدم. مانند

شب وروزهائي كه برمن مي گذشت. هروقت كه ازجلوي آينه رد مي شدم، عين مجسمه به من زل مي زد.

من هم بي اختيارنگاهم را كج مي كردم، تا درنگاهش بنشينم. عادت شده بود. كمي ازتنهائي ام را به اومي دادم

هرروزش كه به درازاي يك سال يا شايد هم بيشتربود. بايد حسش كرد تا درازاي زمان را فهميد. تا آنچه را كه

التهاب درون مي گويند وهرگزآرام نمي گيرد. من وقتي قسمتي ازتنهائي ام را واگذارمي كردم، به التهاب خو-

دم مهارمي زدم. يا آينه را سوراخ مي كردم وازطريق نگاه هايش، التهابم را به درونش مي ريختم. چاره اي

نداشتم. اگرآن پرده لعنتي نبود، لااقل مي توانستم شب وروزرا با تماشاي آسمان بيرون وماشين هايي كه بي

وقفه ازكنارهم مي گذشتند، پركنم. ومجبورنباشم سايه سنگين آن نگاه را مدام روي سرم احساس كنم. چون كه

ديگربه پشت آينه ماندن بسنده نكرده بود. گاه سرك مي كشيد وسايه به سايه من مي شد. بخاطرهمين است كه

تلاش مي كنم كمي پرده لوردراپه را جابجا كنم بي آنكه باعث سقوطش شوم. يك پنجره با چارچوبه ي عتيقه

حد فاصل دنياي اتاق پرازكاغذ ديواري من با خيابان است. خياباني كه دراتوبان واقع شده وآدم هاي كمي كه

ازآن رد مي شوند؛ هرگزسراغ تورا با نگاه شان نمي گيرند. چون كه مي دانند كله سياهي.

آن اتاق ها وشايد آن خانه هاي كنارهم رديف شده؛ يك شكل ويك اندازه. براي شان آشناست. بوي ساختمان ها.

بوي آدم هايي كه درآنها سكونت دارند. حتي سگ هاي شان كه باآنها ازآنجا رد مي شوند، نگاه شان را كج نمي

كنند.

چه انتظاري داشتم. غروب كه ازراه مي رسيد، فضاي گورستان برسرشهرخراب مي شد. ساعت پنج به بعد

همه مغازه هاي شهرتعطيل بود. جزمغازه هاي شبانه كه آتش به كله مي اندازد. شايد درمحله اي هم مغازه ي

كوچكي يكي دوساعت بيشتركارمي كرد. دخترهمسايه تنها موجودي بود كه دزدكي ازخانه بيرون ودرمجاورت

پنجره ي من سيگاري را پنهاني روشن مي كرد. هرپكي كه به سيگارش مي زد، بالا وپائين خانه شان را مي پا

ئيد. به قيافه اش مي آمد كه نوجوان است. موبوروبا چشم هاي روشن. هرغروب ازپشت پنجره تماشاي اش مي

كردم. وقتي اوبود، مخاطب من غيبش مي زد. سعي مي كرد حداقل دونخ سيگاردرهمان دقا يقي كه بيرون از

خانه مي ماند، دود كند. چون هرغروب وقتي سيگاركشيد نش تمام مي شد، به خانه بازمي گشت. معلوم بود بر

((اي كشيدن سيگاردزدكي بيرون مي زند. به سرم زد باهاش صحبت كنم. يكدفعه پيداش شدوگفت (( به توچه

البته زبانم را كه نمي فهميد. من هم زبانش را يك كم ياد گرفته بودم. حضورچند دقيقه اي او، مكاني را با فضا

ئي جديد براي من ترسيم مي كرد. مجبورنبودم درآن لحظات جوابگوي مخاطب فضول من باشم، كه درخواب

وبيداري گاه همراه من بود. با اينكه متوجه حضورهميشگي من درآن لحظه ها پشت پنجره بود، ولي به روي

خودش نمي آورد. عين آن سگ هائي كه با صاحبان شان رد مي شدند ونگاه شان را ازسرترحم هم كج نمي كر

دند.

بعدها كه مسترتوني جايم را عوض كرد وپيشنهاد يك اتاق با يخچال وتلويزيون درهتل راداد،كه آن سوي پنجره

اش، حتي پرنده اي هم پرنمي زد. اتاقي مشرف به پشت بام خانه ها. فقط مي شد هواي گرفته وگاه باراني را

رصد كرد. يك روزچشم ها يش را درآينه به من دوخت و گفت (( ديدي فضولي كاردست توداد. اين هم مزد

((جابجا كردن پرده هاي لوردراپه . تورا چه به شمردن پك هاي سيگاردخترهمسايه

دوشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۸۵

خبرانتشاركتاب:


كتاب جديد مسعود بيزارگيتي منتشرشد. كتاب (( نشان هاي بي جهت )) كه با

دستورحذف دومورد ازسوي ارشاد همراه بوده ، به تازگي توسط انتشارات

فرهنگ ايليا نشريافته، كه مجموعه شعرهاي وي مي باشد. اين كتاب پنجمين

اثرانتشاريافته اوست ودوكتاب ديگر نيزازاوآماده انتشارمي باشد. يكي مجموعه

مقالات ونقدها است وديگري مجموعه داستان هاي كوتاه وي كه (( آن سوتر

ازصداي خط خورده )) نام دارد.

ازمسعود بيزارگيتي تا كنون كتاب هاي زيربه چاپ رسيده است
لحظه هاوتامل
روند بغرنج آفرينش
شكلي كه نام تودارد
زبان گمشده