پنجشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۸۸

اپیزود چهار

به معصومیت ندا آقاسلطان


چشم هایم می سوزد

این سوتر

ازخیابان ها که می گذرم

سطرسطربهار

بی قراری عقربه هایی ست

که خاک های خاطره ام را / می سترد


دلم گرفته است

وآسمان گریه ی تمام ستاره هایش را

امشب

درانگشتانم می ریزد


کمی درنگ کن

ندایی دیگر

درخطوط نیامده

3/4/1388

دوشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۸

توقف انتشارنشریه


ازکلیه ی دوستان نویسنده ، منتقد ، شاعرومترجم که تا کنون در همکاری با ویژه ی فرهنگی

آوای شمال که به سردبیری مسعودبیزارگیتی منتشرمی شد ، مطلب ارسال نموده وهمکاری

داشته اند، ضمن تشکر؛ اعلام می دارم که این نشریه به دلیل بروز پاره ای مشکلات ومحدود

یت ها تا اطلاع ثانوی منتشرنمی گردد!

یکشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۸

گفتمان تغییر3

مشارکت قریب به هشتاد و پنج درصد در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که به جد

شگفت انگیز بوده ودر تاریخ کنش های اجتماعی سه دهه اخیر حیرت همگان را به همراه

داشته است ، ازجهات مختلف قابل بررسی ست . شگفت انگیزتر آنکه آرای شمارش شده

به نحوی تنظیم گردیده که برای مشارکت کنندگان مبهوت کننده بوده است . تا آنجا که به وا

کنش اجتماعی درمیان مردم منجر شد است . ودوروز پس از انتخابات همچنان درشهرهای

مختلف ایران هواداران جنبش اصلاح طلبی برای حقیقت یابی نتایج موضوع انتخابات دهم،

علیرغم حوادث خشونت بار رخ داده در برخی از شهرها وحاشیه های تاسف بارآن ، هم

چنا ن به فعالیت خود ادامه می دهند.

حجم مشارکت عظیم مردم درانتخابات دهم ریاست جمهوری ، بازخورد تجربه ای ست که

ازچهارسال حاکمیت بینش اجرایی آقای احمدی نژاد حاصل شده است . مقایسه ی حضور

ومشارکت مردم در دوره های دوانتخابات ریاست جمهوری نهم ودهم گواه ان ادعاست !

ازاین رو مبالغه نیست اگرحجم مشارکت را در راستای تحول درنگرش مردم وبه ویژه

نسل جوانترازیک سو وقشرها وصنوف مختلفی که به لحاظ حقوق اجتماعی شان درفشار

بوده اند ، ارزیابی کنیم .

دروضعیت موجود وروند پیش رو ، گفتمان تغیرتنها گزینه ی موجود برای اصلاح روش

ها وساختار بعضا کند وعقب مانده ،جهت توسعه درحوزه ای اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی

و . . . می باشد . ایجاد فضای مدارا به منظور پیشبرد امرگفتگو وشنیدن صداهای متفاوت

درجامعه ی ما ، نخستین وابندایی ترین اصل دمکراتیکی ست ، که قادراست ازیک سو از

بروز هرگونه خشونت ناشی ازتفاوت دیدگاه ومواضع پیشگیری نماید ؛ وازسوی دیگر این

تفاوت ها را در معرض نگاه ها وآرای مردم قراردهد. در صورتی که پایبندی به اصل

متکثربودن صداها برابر قانون پذیرفته شده وبه اندیشه و رای مردم حرمت گذاشته شود .

نه اینکه درانتخاباتی که هنوز شمارش آرا ادامه دارد برخی خبرگزاری ها به طورجهت

دار و ازپیش دانسته به اعلام پیروزی یک کاندیدا بپردازند ! آنها ازکجا پیروزی کاندیدای

خود را می دانستند ؟

جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۸

یک پرسش!


دکتر کدخدایی عضو و سخنگوی شورای نگهبان روز پنجشنبه درخصوص سازوکار

نهاد شورای نگهبان برای بررسی تخریب های موثر انتخاباتی ، به منظور امکان

احتمالی ابطال برخی صندوق ها ، شکایت نامزدها ؛ گزارش ناظران صندوق ها و

بازرسان و همچنین گزارش های مردمی اعلام کرد .

موضوعی که سبب ایجاد دغدغه اذهان اجتماعی می گردد ، جانبدار رانه عمل کردن

احتمالی بررس ها در خصوص فوق می باشد . روشن است که ترکیب اعضاء شورای

نگهبان به کدام سوست . اتخاذ مواضع صریح و شفاف این نها د ناظر در مقاطع متفا

وت ، سمت و سوی این نهاد را به لحاظ مواضع سیاسی کاملا روشن نموده است . لذا

این پرسش تولید می شود که آیا با توجه به سخن سخنگوی محترم شورای نگهبان ،

بسترلازم برای نوع کارکرد جناحی از سخن فوق فراهم نمی شود ؟ پرسش مهمی ست

وقتی ترکیب هیات های اجرایی ونظارت را دردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

یکدست می بینیم !

پنجشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۸

آیا امرنوشتن متضمن حقوق مادی نیست؟


متن زیر سرمقاله ی شماره ی جدید ویژه نامه ی روزنامه ی آوای شمال است که

توسط مسعودبیزارگیتی دبیراین ویژه نامه نوشته شده است .

نوشتن همچون هرفرایند اجرایی تولیدی ، یک عمل خلاق ؛ زمان بر؛ پرحاصل و . . .

است . حتی از زاویه ی دیدی خاص تر ، روندی ست پرتنش و خلاق که وجه تمایز

آن با دیگر جریان های تولیدی ، که سبب تشخص وبرجستگی اش می گردد ، تمرکز

روی تعامل وتقابل در پارادکس های ذهنی وعینی ؛ کشف و حل مجهولات ؛ ارتقای

سطح دانایی ومعرفت ؛ تدوین وطراحی برنامه ؛ رهجویی ورهگشایی به چشم اندازها

؛ تولید وتحول ساختارها ورفتارهای زیبایی شناختی و . . . می باشد .

ازاین رو نگاه وتوجه به مشاغل متعارف موجود در جریان های اجرایی کشور، که از

یک رابطه ی متقابل دریافت دستمزد در ازای دراختیارگذاشتن نیروی کاربرخوردار

است ، این ذهنیت را پدید می آورد که چرا درجامعه ی ما برای امرنوشتن وتولید آثار

فرهنگی که شکلی ازاجرای کاربوده وبه ارائه پدیدارهای فرهنگی وعرضه ی اجتما

عی آن به جامعه می پردازد ؛ نگاه مبتنی بر قائل شدن ساختارشغلی ازسوی مسئولین

و متولیان امر وجود ندارد ؛ و نویسندگان وسایر هنرمندان حوزه ی فرهنگ ، ادبیات

وهنر؛ چرا نباید از حداقل حقوق مادی اجتماعی که متضمن امنیت شغلی زندگی آنان

است، برخوردار باشند ؟ در حالی که این حداقل حقوق، از زمره ی بدیهی ترین واو

لیه ترین حقوق شهروندی افرادی ست که نوشتن را برای ادامه ی حیات خود برگزیده

اند .

البته نباید این نکته را مغفول گذاشت که طی چند سال اخیر به ویژه ازدوران کابینه ی

هشتم به این سو، توجه روی بخشی اندک ازحقوق یاد شده ( بیمه کردن نویسندگان و

هنرمندان ) سبب ایجاد امنیت خاطری هر چند کوچک برای مولفان گردیده است ؛ اما

در مقایسه ی با دیگر مشاغل ( که از حقوق ومزایای مختلف برخوردار می باشند )

نمی توان از آن به عنوان فراهم آوری مقدماتی یاد کرد که حداقل های زندگی مادی ا

ین قشر را تامین نماید . با عنایت به وضعیت اقتصادی موجود و اینکه نویسندگان و

هنرمندان میهن ما نیز، از زمره شهروندان همین جامعه هستند، ودر کوران دشواری

های زندگی مادی همچون دیگر اقشار اجتماعی قرار دارند؛ شایسته است مسئولان به

ویژه در این مقطع که درمعرض انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری قرار گرفته ا

ند؛ توجهی ویژه ، شفاف و اثربخش به موضوع حقوق مادی نویسندگان جهت فراهم آو

ری امنیت خاطر برای زندگی شان داشته باشند . به یادداشته باشیم که امر نوشتن وآفر

ینش معنوی نیز جزء مشاغل متضمن حقوق مادی می باشد .

چهارشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۸

شماره جدید ویژه هنروادبیات


شماره جدید ( 18/3/1388) ویژه هنروادبیات روزنامه ی آوای شمال منتشرگردید . این

ویژه نامه که به دبیری مسعود بیزارگیتی انتشارمی یابد ؛ در شماره جدید خود آثاری را

درزمینه ی شعر ، داستان ، نقد ، ترجمه و . . . به چاپ رسانده است . در شماره جدید

این نشریه آثاری از نویسندگان و شاعران زیر به چاپ رسیده است :

فرامرز سه دهی ؛ تقی خاوری ؛ مهدی رضازاده ؛ بهزاد موسایی ؛ محمدتقی مرتاض

هجری ؛ عباس گلستانی ؛ غلامرضا مرادی ؛ رباب محب ؛ مسعودبیزارگیتی ؛ محمود

فلکی ؛ سهندفردی ؛ مینا عارفی دوست ؛ زهراکشتکار؛ لیلا نیرومند ؛ نرگس مقدسیان ؛

فاطمه مقدم ؛ مژگان فدوی ؛ زینب سوسن ؛پرویزفکرآزاد ؛ و همچنین آثاری ازکاترینا

فروستنسون ؛ ریچارد ویلبر ؛ وسایر مطالب هنری و ادبی

سه‌شنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۸

گفتمان تغییر2


در مناظره ی تلویزیونی (= ضد مناظره ) طرفین وارد برخی مقولات شدند که بیشتربوی پرونده

سازی ؛ افشاگری و . . . ازآن استشمام می گردید . وکاملا مشخص بود که حجم بالای پرونده ساز

ی ها وسویه های آن متوجه چه طیف و به چه قصدی طراحی ، تدوین وارائه گردیده بود . و در

حقیقت فضای مناظره ، به میدان پرچالشی برای نائل شده به قدرت تبیل شده بود.

یکی از مؤلفه هایی که گرایش موسوم به اصلاح طلبی باید ( تاکید می کنم باید ) به حذف و امحاء

آن بکوشد ، همین مسئله ی امنیتی نمودن وپرونده سازی برای شهروند مخالفی است که تنها اتها

مش می تواند ؛ دگراندیشی ومنش انتقادی وی نسبت به امورجاری باشد . کاندیدای اصلاحات باید

متوجه باشد که با ارائه شعارها وبرنامه های مبتنی بر رعایت قانون گرایی و حقوق شهروندی ،

نسبت به جذب آرای مردم اقدام می نماید . وهنگامی که بر کرسی ریاست جمهوری تکیه می زند،

موظف به رعایت حقوق همین مردم و دفاع بی قیدوشرط از دادخواهی شان می باشد . حتی اگر

شهروند مربوطه همچون نماینده خود نیندیشد و شهره به متفاوت نگری باشد .

دگراندیشی ومتفاوت نگری متفاوت نگری در امور مختلف حیات اجتماعی ، همواره اززمره ی

مسائلی بوده که درمقاطع مختلف طی چندین سال اخیر، موانع ومشکلاتی را از سوی قدرت برای

صاحبان آراء انتقادی به وجود آورده است .تا حدی که آنا ازکمترین و اولیه ترین حقوق اجتماعی

شان محروم گردیده اند . با نهایت تاسف این امر دردوران کابینه موسوم به اصلاحات نیز اتفاق

افتاده است . نمونه ی روشن موضوع یادشده مربوط است به پرونده ی صاحب این قلم و مسائلی

که بروی گذشت . که نتیجه ی آن برخورداری از شدیدترین محرومیت های اجتماعی بود . و نمو

نه های بیشماردیگری که ازهرگونه حقوق اجتماعی محروم گردیده اند .

ازاین روست که دردوره دهم انتخابات ریاست جمهوری ، کاندیدای اصلاحات باید تغییررا نه آنگو

نه که دردوران خاتمی ( که با اعلام تدارکاتچی بودن رافع مسئولیت می گردید ) مطمح نظر قرار

داد؛ بلکه درشرایط جدید با اتکاء به پشتوانه ی عظیم آراء ،سازوکاری اجتماعی – قانونی طراحی

گردد، که ضامن حقوق شهروندی دگراندیشان بوده و هیچ گونه توجیهی برای عدم تلاش جهت

تحقق حقوق یاد شده وجود نداشته باشد .

اصل قانون گرایی وعمل به آن از یک سو و پذیرش تکثروچندصدایی شدن فضای اجتماعی نیز از

سوی دیگر، می تواند بهترین راهکار برای اجرا و نظارت بر چگونگی اجرای صحیح در تامین

حقوق شهروندی باشد.حذف رانت خواری و خویشاوندسالاری ؛ حذف هرگونه تبعیض و باند بازی

؛ نگاه یکسان به حقوق بین شهروندان با هرایده ،مرام و قومیتی وحذف هرگونه ارجح شمردن در

شرایط یکسان؛ لحاظ کردن توانمندی ، لیاقت و تجربه وتخصص به عنوان اساس وبنیان رعایت

حقوق شهروندی؛ و . . . از زمره ی عواملی ست که می تواند به تحقق حقوق یاد شده کمک نماید

واساس یک رابطه ی سازنده و توام با اعتماد بین مردم و قدرت باشد . همچنین به شکل گیری

نگاه مدرن در زندگی اجتماعی وفرهنگی یاری رسانده ؛ به تثبیت پایه های مدنییت در تحولات

اجتماعی بیینجامد . انگاه می توان از عملیاتی شده گفتمان تغییر در شرایط جدید سخن بیشترگفت.

یکشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۸

گفتمان تغییر1



تحولات سال های اخیر در جهان به ویژه آمدن باراک حسین اوباما وتغییرگفتمان سیاسی وی در

عرصه ی دیپلماسی ( با تاکید بر سخنان اخیر وی در سفرش به مصر ) وهمچنین فضای ایجاد

شده در میهن ما پس از روی کارآمدن دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد ، که متاسفانه به

استیلای بی چون و چرای تک آوایی منتهی گردید ؛ ضرورت ایجاد یک گفتمان را با ماهیتی

متناسب با عصرحاضر در پی داشت . اگرچه هر گروه و جریان سیاسی تلقی و برداشت خاص

خود را از این پارادایم ارائه می نماید ودر دوجهان متفاوت مدرن و توسعه یافته از یک سو و

نیز کشورهای توسعه نیافته و بازداشته شده از نظر تکامل اجتماعی از سوی دیگر؛ ماهیت

گفتمان تغییر تفاوت هایی را داراست ؛ اما مولفه ی مشترک موجود که بر وجود یک رشته آزاد

یهای مدنی در سطوح مختلف تاکید دارد و به خصوص کشورهای توسعه نیافته که سابقه استبداد

و سانسور و خودسانسوری را در طی سده ها تجربه کرده اند ، گفتمان تغییر را باید به عنوان

یک فرایندی که می تواند به تامین منافع مردم انجامیده و همانان را در مقاطع مختلف تاریخی

به حضور حماسی درمیدان ها بکشاند ، محترم شمرده ونه تنها به تدوین آن در برنامه ها وشعار

های شان بپردازند ؛ بالاترومهمترازآن باید نسبت به عملی کردن ونظارت بر اجرا وبازخورد

اجتماعی آن پیگیرانه بکوشند .

مناقشات تلویزیونی اخیر(نه مناظره) طی چندروزاخیردرایران فضایی را دامن زد که به طرز

عجیبی اقشارمتفاوت اجتماعی را چه به لحاط جنس وسن و چه به لحاظ تیپ شناسی اجتماعی

وارد میدان ساسی – اجتماعی نمود ( ای کاش بازدارندگی های سیاسی – اجتماعی حذف می

شد تا همیشه این نشاط وشور اجتماعی را شاهد بودیم ) به ویژه اگر به این حضوربه عنوان

یک پشتوانه ی جدی نگریسته شود نه تبلیغاتی و تاریخ مصرف دار . امری که پس از به قدرت

رسیدن خاتمی ، به عنوان یک رابطه ی متقابلا سازنده به فراموشی سپرده شد .

ضرورت ایجاد تغییردرشرایط کلی جامعه ما وتدوین پارادایمی که قادرباشد به مبارزه با گفتمان

سنتی درعرصه ی عمل و نظر بپردازد ؛ شرایطی را فراهم کرده است که حامیان وهواداران

این دو رویکرد به شدت درحال فعالیت به نفع کاندیدای مورد نظرخود می باشند. اگرچه به دلیل

نامتکامل بودن موقعیت اجتماعی ما ، گاه برخورد های خشن و غیرمدنی در تمامی گروه ها نیز

گزارش می شود .همچنین وقتی در مناقشه ی تلویزیونی به چالش هایی برمی خوریم که لیدرجر

یان مربوطه همه قواعد حقوقی و اخلاقی را زیر پامی نهد ؛ طبیعی ست که درسطحی پایین تر

نیز شاهد چالش هایی از نوع دیگر هم باشیم .

(( اگرزباغ رعیت ملک خورد سیبی / برآورند غلامان وی درخت ازبیخ ))

کسب قدرت وحفظ آن در جوامع توسعه نیافته ، به دلیل ضعف تاریخی دمکراسی واستیلای بی

چون و چرای تک صدایی در محیط اجتماعی – فرهنگی ؛ به استفاده از هر روشی برای نیل به

مقصود منجر می شود .

کاندیداهای اصلاح طلب باتوجه به تاکیدشان به حقوق بشر و حقوق شهروندی در برنامه های

شان ( با تاکید بر رادیکال تر بودن برنامه های مهدی کروبی ) توانستند بخش قابل توجهی از

نیروهای اجتماعی را پیرامون شعارها و برنامه های شان گرد آورند . ایجاد یک فضای بازو

شفاف برای پیشبرد برنامه ها به منظور تامین منافع مردم ، شعار بسیارمردم پسند وپرجذبه ای

است ؛ البته اگر به عوامفریبی و پوپولیسم گرفتار نیاید ! کاندیدای اصلاح طلب پیروز درانتخا

بات باید به این موضوع بیاندیشد که فردای پیروزی باید گزارش عملکرد خود را به مردم بدهد

ورابطه ی خود رابا مردم به بوته ی فراموشی نسپرد ! به ویژه آن که برنامه ای رادیکال تر و

دمکراتیک تر را برای جذب آرای مردم ارائه دده است ! رعایت بنیان های یک گفتمان دمکرا

تیک و عملی کردن آن با استفاده از کلیه ی امکانات و لوازم قانونی با اتکاء به پشتوانه ی مردم

آن فرایندی ست که قادر است ؛ اصل تغییر را در جوامع توسعه نیافته به آرزویی نزدیک وقابل

دسترس تبدیل می سازد.

رسوایی های مال اخیر در انگلستان که به تلفات گسترده در کابینه ی آقای گوردون براون ونیز

مجلس عوام این کشورمنجرگردیده ، حاصل زنده بودن فضای دمکراسی در این کشور است .

این اتفاق نمونه ای گویا ازنظارت مردم به واسطه ی رسانه های قدرتمند و احزاب سیاسی ای

است که درعرصه ی سیاسی با رعایت قواعد بازی به مسابقه می پردازند .