دوشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۶

مؤلفيت وتحديد آزادي


جاي تعجب است كه برخي حاكمان درسطوح مختلف، هرآنگاه كه ازتوانا

ئي حل مسئله اي عاجز مي گردند، به برخورد تند روآورده واقتدارخويش

را به رخ مي كشند. اگرچه به نظرمي رسد درطول عمردولت نهم، اين به

يك رسم تبديل گرديده است.

سخنان اخيروزيرارشاد كابينه احمدي نژاد درموضوعات مختلف، تامل بر

انگيزاست. وي اشاره به وجود مشكلات وناملايمات درپيش ازكابينه نهم

مي نمايد واظهارمي دارد كه مردم سه سال گذشته دركنارمشكلات وناملا

يمات روزمره اي كه داشتند، دغدغه نزاع بين دستگاه ها وگروه هاي سيا

سي را نيزبايد تحمل مي كردند.وهرچها رده روز يك فتنه دردانشگاه برپا

بود ومجمع وميتينگ وهياهوبه وجود مي آمد وفضاي عامه مطبوعات و

رسانه ها نيزآزاردهنده بود. امااكنون احساس مي شود دچارآن هيجانات

نيستيم.

عجيب است كه درسخنان حاكمان دولت نهم بايد فرهنگ لغات گسترده اي

به همراه داشت، تاتعبيربرخي ازلغات وتركيباتي كه ازسخنان شان جاري

مي شود، واگشايي جديد انجام داد. مانند كلمه فتنه درميتينگ هاي دانشجو

يي. يا مشكلات وناملايمات دردوره قبل. كه حتمادراين دوره چنين مشكلا

تي دامنگيرمردم مانيست. به عبارت ديگربرگزاري ميتينگ ها وتحصن

هاي دانشجويي درچهارچوب قانو وبا هدف تحقق مطالبات قانوني تعبير

به فتنه گري مي شود. ونيزفشارهاي موجود بردوش مردم كه عرصه زند

گي رابرآنان تنگ كرده بود، دردوران پيش ازدولت نهم، ناملايمات و

مشكلات بودند؛ اما ناملايمات ومشكلات عديده امروز، كه حاصل تورم

ويرانسازاقتصاد، حجم بالاي نقدينگي، رانت خواري ها ومفاسد وحشتناك

اقتصادي، بيكاري گسترده وغيره است، چه نامي مي گيرد؟ آيا درقاموس

لغات متولي فرهنگي كشور، همان نام ناملايمات ومشكلات، برازنده تو

صيف بالا مي باشد؟

جالب تراينكه خطاب وي به مطبوعات ورسانه هايي است كه انتقادهايي

را متوجه طرح مبارزه با بدحجابي داشته اند. وي درخصوص رسانه هاي

منتقد مي گويد،(( اين قبيل رسانه ها مطمئن باشند تا حدي قابل تحمل اند،

ولي درصورت ادامه آن ، با اقتداربا آنها برخورد مي شود.))

كاربرد تعبيراقتدارازسوي وزيري كه متولي فرهنگ كشوربوده وبايد رو

حيه ي مدارا، مسالمت، مهرورزي را اشاعه دهد، باكاربرد چنين تعابيري

به ترويج روحيه خشونت دست مي زند. شايد غيرآگاهانه. ازطرف ديگرو

درراستاي تحديد مطبوعات وآزادي بيان وقلم ، آقاي وزيربا چنين موضع

گيري اي درمقابل صراحت اصل بيست وچهارم واصل نهم قانون اساسي

مي ايستدومؤلفيت يا اقتدارفردي خود را به رخ مي كشد.

اصل بيست وچهارم قانون اساسي مي گويد

(( نشريات ومطبوعات دربيان مطالب آزادند مگرآنكه مخل به مباني اسلام

يا حقوق عمومي باشند. تفصيل آن را قانون معين مي كند.))

آيا وزيردرمقام قانون است كه تفصيل يك اصل را كه رابطه مستقيمي با

آزادي مدني درعرصه مطبوعات دارد، تعيين كند؟

يا اصل نهم قانون اساسي كه مي گويد

(( هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال وتماميت ارضي كشور،آزادي

هاي مشروع را – هرچند باوضع قوانين ومقررات – سلب كند.))

درواقع اصل فوق بدون شرح است. به ويژه وقتي باموضعگيري آقاي وز

يرمنطبق گردد.

به نظرمي رسد موضعگيري اقتدارگرايانه وتهديد اصحاب قلم،ريشه در

بحراني دارد كه ازيك سودامن جناح مسلط را دربرگرفته وهرچقدربه

ميدان انتخابات نزديك مي شويم گسترده ترمي شود،وازسوي ديگرپوششي

است بروضعيت اقتصادي واجتماعي اي كه دامنگيرمردم زحمتكش جامعه

ما شده است.

فقر، بيكاري، گراني وتورم وحشتناك كمرشكن، اختلاف طبقاتي ودزديهاي

كلان اقتصادي، اعتياد، قتل، خشونت وغيره، آيا بستن دهان اهل قلم ومنش

اقتدارگرايانه رابه رخ كشيدن ، به گره گشايي آن چه دربالا توصيف كرد

يم مي انجامد. وضامن حل بحران هاي ياد شده است؟


یکشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۶



در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر هستیم. برای سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری در سراسر جهان روز اول ماه مه (یازدهم اردیبهشت ماه) مهمترین روز سال است. چون کارگران در این روز در تظاهرات خیابانی شرکت می‌کنند و خواستهای خود را در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی-سیاسی به بیان درمی‌آورند.
اما کارگران ایران به علت جلوگیری دولت از شکل‌گیری اتحادیه‌ها و سندیکاهای مستقل قوی قادر به بیان خواستهای خود نیستند. کارگران ایران هم اکنون با چه مشکلهایی روبرو هستند و چه خواستهایی دارند؟


آغاز سنت اول ماه مه

بیش از یک قرن است که اول ماه مه روز جهانی کارگر نام گرفته است. همه چیز در ۱۴ ژوییه ۱۸۸۹ آغاز شد. در صدمین سالروز حمله فرانسویان ناراضی به زندان باستیل، حادثه‌ای که سرآغاز انقلاب فرانسه شمرده شده است، کنگره جهانی کارگران در پاریس گشایش یافت. اعضای این کنگره تصمیم گرفتند که روزی را تعیین کنند تا جنبش جهانی کارگری در آن روز خواستهای خود را به بیان درآورد. و چون پیش از آن اتحادیه کارگری امریکا اعلام کرده بود که در روز اول ماه مه ۱۸۹۰ کارگران دست به تظاهرات خواهند زد، تصمیم گرفتند که اول ماه مه را روز جهانی کارگر بخوانند. روز جهانی کارگر به مرور جای خود را باز کرد.


اول ماه مه روز تعطیل عمومی

در آغاز قرن بیستم در بسیاری از کشورهای اروپایی اول ماه مه را روز تعطیل عمومی اعلام کردند، چیزی که نشانگر قدرت‌ سیاسی سندیکاهای کارگری و احزاب سوسیالیستی و سوسیال دمکراتی بود که پیوندی نزدیک با این سندیکاها داشتند. در ایران اما این روز تعطیل عمومی نبوده و نیست. در قانون کار ایران این روز را به عنوان تعطیل کارگری پیش‌بینی کرده‌اند. اما در عمل اکثریت کارگران در این روز همچون دیگر شاغلان به سر کار می‌روند.


اول ماه مه در ایران

هر سال گروهی از فعالان حقوق کارگری در ایران تلاش کرده‌اند که مراسم روز اول ماه مه را برگزار کنند. در چند سال اخیر شاهد جلوگیری از برگزاری این مراسم بوده‌ایم. حتی مواردی را دیده‌ایم که ابراز قصد برگزاری این مراسم موجب فشار بر فعالان کارگری بوده است. جلال حسینی، بنیانگزار انجمن صنفی خبازان در شهر سقز کردستان و از فعالان کمیته سراسری هماهنگی و دفاع از کارگران اخراجی در ایران، از تجربه خود در سال ۱۳۸۳ می‌گوید: “در واقع اینجا اجازه برگزاری اول ماه مه داده نمی‌شود. در سال ۱۳۸۳ ما اقدام به تشکیل مراسم روز جهانی کارگر کردیم که دستگیر شدیم. الان محمود صالحی با اوضاع بدی در زندان است. من دوسال حکم تعلیق گرفتم. آقای محسن حکیمی همین‌ طور. به ما حکم تعلیق دادند فقط بخاطر اینکه قصد برگزاری مراسم اول ماه مه را داشتیم. حتی مراسم هم برگزار نشده است.“

در حالیکه در این روز دولت ایران از تجمع فعالان حقوق کارگری جلوگیری می‌کند، تجمعات دیگری را خود سازمان می‌دهد. جلال حسینی می‌گوید: “قبل از هر چیز یک حاج آقایی می‌آید، یک ساعت صحبت می‌کند. بعد یک فرماندار می‌آید، چند دقیقه‌ای صحبت می‌کند، والسلام. هیچ نماینده کارگری حق اظهار مطالبات ندارد.“


نهادهای کارگری نامستقل

شوراهای کارگری اسلامی، انجمنهای صنفی و خانه کارگر، نهادهایی هستند که با کنترل دولت به فعالیت مشغول‌اند. اساسنامه‌های هم‌شکل در این نهادها و تعیین کارگران معتقد به ایده‌های عقیدتی و سیاسی مورد تایید دولت به عنوان نمایندگان کارگران مانع از آن بوده است که طیف وسیع کارگران این نهادها را نماینده و سخنگوی خود بدانند.

حق تشکل‌یابی

ماده بیستم اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌گوید “هر کس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت‌های مسالمت آمیز تشکیل دهد.“ اگر فعالان کارگری می‌توانستند از این حق انسانی خود بهره ببرند امسال در روز اول ماه مه چه می‌گفتند؟ خواست مبرم آنان چیست؟

در این باره ابراهیم مددی، نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران می‌گوید: “بنا به سنت قدیمی همه کارگران جهان در روز اول ماه مه، روز جهانی کارگر، خواستها و مشکلات خود را در صحنه اجتماعی مطرح می‌کنند. اما متاسفانه این اتفاق آنچنان که شایسته جامعه کارگری ایران است روی نمی‌دهد و معمولا تجمعات و اعتراضات کارگری با جلوگیری پلیس انجام نمی‌شود یا اگر هم بشود به شکلی آن خواسته‌ها و نیات واقعی کارگران انعکاس پیدا نمی‌کند. کارگران ایران بسیار از موقعیت خودشان ناراضی هستند که براساس داده‌هایی که وجود دارد این بخاطر ضعف تشکلهای کارگری در طی سالیان گذشته بوده است که امروز این موقعیت را کارگران در ایران دارند. ما فکر می‌کنیم که سازمان یافتن کارگران در سندیکاهایی که مطابق استانداردهایی که در جهان وجود دارد می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.“

جلال حسینی، از انجمن صنفی خبازان سقز، در این باره می‌گوید: “در واقع نبود تشکل مستقل در ایران باعث شده که اصلا کارگر هیچ جایگاهی نداشته باشد و در قوانین ایران هم متاسفانه به جایگاه کارگر هیچ توجهی نشده است.“


اهمیت تشکلهای مستقل

وجود تشکل مستقل کارگران که اعضا و نمایندگان آن بدون کنترل دولت فعالیت کنند، می‌تواند موجب سازماندهی کارگران شود. و کارگران در این صورت امکان می‌یابند تا برای بهبود وضعیت زندگی خود و گرفتن حقوق خود تلاش کنند، که حقوقی بشری هستند. از جمله تلاشهای آنان بایست در جهت افزایش حقوق کارگران باشد، چنانچه ابراهیم مددی می‌گوید: “مشکلات زیادی که کارگران امروز دارند یکی دستمزد کم است که به هیچ وجه جوابگوی مخارج یک خانواده چهارنفری آنچنان که در قانون کار پیش بینی شده نیست.“


دستمزد وایمنی شغلی

شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگران در ایران را ۱۸۳ هزار تومان تعیین کرده است. این در حالی است که خط فقر در ایران، بسته به اینکه در کدام شهرستان زندگی کنیم، دستمزدی میان ۳۵۰ تا ۵۵۰ هزار تومان برای خانواده‌ای سه نفره است.

از دیگر مسائل حیاتی برای کارگران برخورداری از امنیت شغلی است. مصوبه‌های مجلس ششم در ایران از امنیت شغلی کارگران کاسته است. این مجلس کارگاههای کوچک را که اکثریت کارگران ایران در آنها مشغول به کار هستند، از شمول قانون کار خارج کرد. کارگر بی‌پناه مانده و دست کارفرمایی که می‌خواهد حداکثر تولید را با حداقل هزینه داشته باشد، برای سوء استفاده از کارگر باز است.

جلال حسینی در این مورد می‌گوید: “هیچ دفاع حقوقی برای کارگران وجود ندارد. کارفرما راحت می‌تواند کارگر ۲۰ ساله را اخراج کند. کارفرما می‌تواند کارگر را بیمه نکند. دولت خود بزرگترین کارفرماست و همه چیز باید از آنجا تعیین تکلیف شود و هیچ نماینده‌ای برای کارگر وجود ندارد که حقوق و مطالباتش را مطرح کند.“

پیامد نبود امنیت شغلی اخراجهای دسته‌جمعی کارگران طی سالهای اخیر بوده است. کنترل شدید از سوی حراست در برخی کارخانجات و ترس از اخراج باعث شده است که بسیاری از کارگران از اعتراض به وضعیت حقوقی خود و از متشکل شدن در تشکلهای مستقل کارگری بپرهیزند.

تداوم تلاش

اما به هر حال فعالان حقوق کارگری با توجه به فشار و بحرانی که هم اکنون همه کارگران ایران با آن مواجه‌اند و بخاطر آنکه می‌خواهند که کارگران از حقوق انسانی‌شان، برخوردار باشند به فعالیت خود ادامه می‌دهند.


حق زندگی شایسته انسانی

جلال حسینی می‌گوید: “ما در قطعنامه‌هایمان برای اول ماه مه، عمده مطالباتمان را روی این مسئله متمرکز کردیم، حق زندگی انسانی، حق زندگی شرافتمندانه برای انسان. اصلا حق این را هم نداریم. همینجا چهار پنج خانواده مجبور شده‌اند بروند توی یک اتاق زندگی کنند فقط بخاطر اینکه نمیتوانند اجاره خانه‌شان را بدهند، چون کارندارند، نمی‌توانند زندگی بچه‌هایشان را بچرخانند.“

و ابراهیم مددی نیز بر حق زندگی شایسته انسانی تاکید کرده،‌ می‌گوید: “شعار کارگران ایران این می‌تواند باشد که “زندگی شایسته حق مسلم ماست.“ ما امیدواریم که این شعار که از بطن کارگران است به گوش مسئولان و مقامات کشوری برسد.“

شنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۶

احکام زندان علیه مدافعان حقوق زنان را لغو کنید!
سازمان دیده‌بان حقوق بشر، که یک نهاد بین‌المللی مدافع حقوق بشر است، روز چهارشنبه ۵ اردیبهشت با صدور بیانیه‌ای گفت که آیت‌الله هاشمی شاهرودی ، رئیس قوه قضائیه ایران، باید فورا حکم محکومیت شش تن از مدافعان حقوق زن را لغو کند و به تعقیب قضایی چنین افرادی که در زمینه حقوق بشر فعالیت می کنند، پایان دهد.
این شش زن که از فعالان حقوق مدنی زنان هستند، در چند هفته‌ی گذشته به دادگاه احضار شده و به زندان محکوم شده‌اند.
در ۴ اردیبهشت ماه ۸۶، شعبه ششم دادگاه انقلاب اسلامی تهران نوشین احمدی خراسانی، شهلا انتصاری و پروین اردلان را به جرم "تبانی و اجتماع جهت بر هم زدن امنیت کشور" به سه سال زندان محکوم کرد که دو و نیم سال آن تعلیقی است.
همان دادگاه در ۲۹ فروردین ۸۶ ، دو مدافع دیگر حقوق زنان را به زندان محکوم کرد. فریبا داوودی مهاجر به جرم "تبانی و اجتماع جهت بر هم زدن امنیت کشور" به چهار سال زندان محکوم شد که سه سال آن تعلیقی است. این دادگاه همچنین سوسن طهماسبی را به جرم "اقدام بر علیه امنیت ملی" به دو سال زندان محکوم نمود که یک سال و نیم آن را به تعلیق در آورده است.
در ۲۲ فروردین ۸۶ نیزآزاده فرقانی، یک فعال دیگر حقوق زنان توسط شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران به جرم "اقدام بر علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی" به دو سال حبس تعلیقی محکوم گردید.
براساس قوانین ایران، در صورت نقض قوانین یا ارتکاب جرمی مشابه از سوی فرد محکوم، قاضی می‌تواند احکام تعلیقی را به اجرا در بیاورد.
تمامی این شش زن از کمپینی که اخیرا با عنوان "یک میلبون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز" راه افتاده است، حمایت کرده‌اند. این کمپین اصلاحات مشخصی چون حق برابر شهادت زنان در دادگاه، برابری ارث بین زن و مرد، حذف چند همسری و برابری دیه قتل غیرعمدی بین مرد و زن را دنبال می‌کند.
سارا لی ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه سازمان دیده‌بان حقوق بشر می‌گوید: «قوه قضائیه ایران از قوانین امنیت ملی به عنوان حربه‌ای برای زندانی کردن فعالان حقوق زن که به شکلی مسالمت‌آمیز نسبت به تبعیض‌های قانونی اعتراض می‌کنند، استفاده می‌کند.»
به گفته وی، "حکومت ایران باید به جای پیگرد قضایی فعالان حقوق زنان به محو و تغییر قوانین تبعیض‌آمیز بر علیه زنان بیاندیشد."
سازمان دیده‌بان حقوق بشر در بیانیه خود آورده است: «ایران به عنوان عضوی از کنوانسیون جهانی حقوق مدنی و سیاسی به صورت قانونی مقید است تا آزادی بیان و اجتماعات و برابری در برابر قانون را مراعات کند و از بازداشت و زندانی کردن افرادی که این حقوق را مطالبه می‌کنند، خودداری کند.»
کانون نویسندگان ایران، باسابقه‌ترین نهاد مدنی نویسندگان ایران، روز پنجشنبه ٦ اردیبهشت ٨٦ (۲٦آوریل ۲۰۰۷) با انتشار بیانیه‌ای به سرکوب گسترده‌ی فعالان حقوق زنان، معلمان، دانشجویان و کارگران اعتراض کرد.
کانون نویسندگان در بیانیه خود نوشته است: «از جان مردم چه می‌خواهید؟ این همه گرفت و گیر، احضار، حبس و شکنجه و آزار برای چیست؟ این همه سانسور و آزادی‌کشی چرا؟ مردم را آسوده بگذارید!»
در ادامه بیانیه کانون نویسندگان آمده است: «نویسندگان مستقل را که جز برای زندگی و عشق و امید و آزادی نمی‌نویسند خفه می‌کنید؛ زنان مبارز این مرز و بوم را که چیزی جز حقوق راستین خود نمی‌خواهند به بند می‌کشید؛ کارگرانی را که جز احقاق حقوق پایمال شده‌ی خود چشم داشتی ندارند سرکوب می‌کنید؛ روزنامه‌نگاران آزاده را به زندان می‌افکنید؛ معلمانی را که در پی دستیابی به حقوق واقعی و انسانی خویش‌اند تهدید و بازداشت می‌کنید. آزادی انتخاب پوشش را که ابتدایی‌ترین حق هر انسان‌ است، از زنان گرفته‌اید. دانشجویان را از فعالیت آزادانه‌ی اجتماعی مانع می‌شوید و ...»
درهفته‌های اخیر فشارها بر فعالان مدنی در ایران به نحو چشم‌گیری افزایش یافته است. فعالان حقوق زنان یکی پس از دیگری به دادگاه فراخوانده شده و به زندان محکوم می‌شوند. شماری از اعضای کانون‌های صنفی معلمان همچنان در زندان به‌سر می‌برند، دانشجویان با احکام انظباطی و محرومیت از تحصیل روبرویند و بسیاری از نویسندگان و ناشران از نشر تولیدات فرهنگی خود بازمانده‌اند.
کانون نویسندگان ایران در بیانیه خود می‌افزاید: «در ادامه‌ی این همه سرکوب، برای ناشران مستقل به هر بهانه خط و نشان می‌کشید؛ به گور جان‌باختگان راه آزادی هم رحم نمی‌کنید و حتی از ویران کردن آثار تاریخی و میراث فرهنگی مردم ایران و جهان، از جمله مجموعه‌ی تاریخی پاسارگاد نیز نمی‌هراسید. چرا؟ این همه سرکوب و بی‌خردی برای چیست؟»
غلامحسین محسنی اژه‌ای، وزیر اطلاعات ایران، در آخرین اظهارنظر خود، فعالیت‌های مدنی و صنفی زنان ، دانشجویان، کارگران و معلمان را "تهدید علیه امنیت ملی" و "براندازی نرم" نامیده است. اکثر فعالان زنان و روزنامه‌نگاران و اعضای کانون‌های صنفی فرهنگیان که در هفته‌های اخیر به دادگاه احضار شده‌اند، با اتهام "اقدام بر علیه امنیت ملی" مواجه شده‌اند

پنجشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۶


سخني تازه ازسخنگو



ماهها ازاعتراض هاي برخي ازقشرها وصنوف كه به طورعمده درجهت

تحقق مطالبات معوقه وقانوني شان بوده وفاقد هرگونه برنامه ريزي سياسي

ميباشد، ميگذرد. دراين رهگذرمسئولين به جاي نحوه ي مديريت كردن اين

جنبش هاي كوچك اعتراضي وتوجه به درخواست ها ومطالبات شان، گاه

انگ سياسي بودن ووصل بودن اين حركت ها به خارج ازكشوررا مطرح

مي كنند. مانند زماني كه به نويسندگان وروزنامه نگاران نيزچنين برچسب

هايي را مي چسباندند.

درتازه ترين اين اظهارنظرها، آقاي غلامحسين الهام سخنگوي دولت، كه به

تازگي قامت خويش رابه رداي وزارت عدليه نيزآراسته است، دراين باب

سخني تازه آغازكرده است. وي ضمن اظهاراينكه درخصوص بانوان برخو

رد سياسي نشده است، دررابطه با مطالبات كارگران، معلمان وزنان ميگويد

اينها مطالبات كارگران،معلمان وزنان نيست وتنها مطالبه گروه خاصي است

كه داراي اهداف سياسي ومتصل به خارجند وتوجهي به منافع ملي نداشته و

به آن چشم طمع دارند.

وي درخصوص معلمان اظهارميداردكه، بحث معلمان، بحث مادي نيست و

آن را انحرافي مي دانم كه عده اي معلمان را دربحث نيازمعيشتي تنزل مي د

هند ومعلمان را دراين سطح نشان مي دهند.

عجيب است. تجمع بيش ازپانزده هزارمعلم درنوبت هاي متعدد، درمقابل پار

لمان وطرح خواسته هاي شان ازيك سو، وفشارهاي مادي زندگي براين قشر

كه كمرشان را خم نموده است ، چگونه درتحليل وسخن وزيرعدليه مغفول

واقع مي شود. آقاي وزيراگردرشرايط مادي زندگي وفشارهايي كه برآنان

وارد مي شود قرارداشتند، بازهم چنين ديده برحقايق مي بستند. يا مطالبات

معوقه كارگران ، كه گاه به ماهها مي رسد نيزهمينطور!

شرط انصاف آن نيست كه، هرگونه اعتراض جهت تحقق مطالبات قانوني را

به خارج ازكشوروبيگانگان متصل نموده ومسئله را بدين طريق حل نمائيم .

با اين روش تنها باعث خاموشي موقت طرح مطالبات مي گرديم ودرعوض

با گذشت زمان وعدم پاسخ مناسب به حقوق قانوني؛ سبب افزايش مطالبات

گرديده ، ودرزماني كه به مطالباتي كمتروباشعاع كوچكترنمي توانيم، پاسخي

درخورد بدهيم؛ باحجم به انباشت رسيده مطالبات چه بايد كرد؟

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۶

آيا مي توان عكس بالا راديد ولب ازلب نگشود؟ ميتوان براشك هاي آن

كودك خردسال نگريست وازكنارفرياد ارتعاش عواطف تحريك شده بي

اعتنا گذشت.

اين مرواريدهاي به زيرغلتيده آن خردسال آبگينه اي ست كه درتلالوي

آن بايد خود را نگريست وبركرده ي خود نظردوخت، وبرچشم اندازخشم

كودك درفردا به انديشه پرداخت
!



حجاب، داستاني دنباله دار



همه ي سال ها اتفاق مي افتد. هدف ازاينكه مانند سريالي دنياله داربايد هر

قسمت آن را دريك سال پي بگيريم چيست؟ آن هم با محتوايي يكسان! كار

يكاتوري ازيك تراژدي درشكل اجرائي اش.

روزها مبحث جدي بين مسئولان اجرايي، تقنيني وقضائي حكومت بوده و

يقينا خواهد بود. همين مسئولا ن نظرات متفاوت وگاه متضادي نسبت به

موضوع فوق ابراز مي دارند. آيا حكومت درپس اجراي اين طرح مبارزه

با بدحجابي به دنبال چيست؟ آيا درطول ساليان متمادي اجراي اين طرح

حاكميت قادربه اصلاح موضوع حجاب وپايان بخشيدن به آن نبوده است كه

ماهرسال بايد شاهد اين مسئله باشيم. آيا طرح اين پرسش دراذهان مردم بي

جاست كه حكومت هروقت گرفتارمعضلي مي گردد، باطرح موضوعي در

حاشيه ، به دنبال استتارموضوع اصلي است. آيا مردم پس ازسال ها تجربه

به شناخت عملكردها بويژه تصميماتي اززمره مبارزه با بدحجابي درطول

دودهه نرسيده اند؟ درراستاي ايجاد محدوديت درمقابل كسب حقوق صنفي

اقشارمختلف ودستگيري برخي ازفعالان آنان، برخورد با زنان وايجاد نگرا

ني درخانواده ها، حركت جديدي ست كه سنتزآن ايجاد جوبدبيني وفراهم نمو

دن اسباب وعلل گسترش اعتراض ها خواهد بود. آيا اين نقض حقوق شهرو

ندي نيست؟ شايسته نيست كه حكومت به جاي حل مشكلات عديده مردم وكا

هش فشارازروي دوش آنان ، به افزايش فشاربرشانه هاي خم شده وآسيب

ديده شان بپردازد
.

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۸۶

سازديگر



اين قارقاربي جهت

وسوسه مي كند

قلم تپش مي گيرد

به رنگ قارقارو

بي شباهت به تهاجم صداها


آن سوترازصداي شان

ازمهتابي كه مي نگرم

سوسوي ستاره اي

كوك مي كند

سازي ديگررا

برولوله ي نسيم


آوازي ديگر

دوشنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۶



هسته گزینش و؟



امروزدرخبرها خواندم که درادارات نسبت به کارکنانی که درمواضع سیاسی

شان ازطرفداران اصلاح طلبان می باشند, تصمیم گرفته شد که به قرارداد

کاری شان پایان داده شده وبه هسته های گزینش فراخوانده شدند.

این مطلب مرا به یاد وضعیت خودم انداخت که دردانشگاه پیام نوربودم .

یادم می آید که درسخنرانی ای که دریکی ازدانشکده ها به دعوت انجمنی

متعلق به دانشجویان, داشتم وپیرامون ادبیات واجتماع سخنانی ایراد کرده

که مورد اقبال دانشجویان عزیزومحترم قرارگرفته بوده است,وبه همین

درمناسبتی دیگردعوت به عمل آمده بود که ازسرخودسانسوری که ریشه

درعواملی داشت, دعوت رانپذیرفتم. چند ماه پس ازرویداد فوق ناگزیر به

پاسخگویی درجایی شدم که مربوط به سوابق اجتماعی وفرهنگی من بوده

ورابطه با محل کارم دردانشگاه داشته است.اندک زمانی بعد,هسته گزینش

وحراست دانشگاه , طی یکی دوسطرنامه محرمانه مستقیم شان, صلاحیت

مرا جهت برخورداری ازکمترین حقوق اجتماعی ام که حضوردردانشگاه

بوده , که سال ها درآن تجربه اندوخته بودم ومعیشت زندگی من وابسته به

آن بود, رد می کنند. پس ازآن هم با پیگیری هایم به هیچ نتیجه ای نمی ر

سم . به یکی ازساختمان های نهاد ریاست جمهوری درخیابان پاستور

احضارمی شوم وقس علیهذا... محرومیت بی هیچگونه ارائه دلیل.

این فراخواندن ها به هسته های گزینش چندان پدیده جدیدی نیست. شاید

قدرت که پس ازاصلاح طلبان به دست جناح راست افتاد, چنین معامله ای

صورت می گیرد. اگرچه دردناک بوده وفشاربرزندگی خانواده وارد می

وحتی می تواند نظام زندگی رابه هم ریزد. چنان که چنین هم شده است
.

جمعه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۶

دومتن ، یک تناقض



شانزده نماینده ی پارلمان که مرکب ازجناح های چپ وراست مرسوم هستند

طی تذکری مکتوب به رئیس دولت نهم یعنی آقای محمود احمدی نژاد ، خوا

ستاراحساس مسئولیت وی دراجتناب ازبرخوردهای امنیتی– انتظامی با قشر

های مختلف جامعه ، به ویژه فرهنگیان ودانشجویان شده اند. احساس تعهددر

نمایندگان امضاء کننده ی تذکریاد شده به عنوان کسانی که خودرا نماینده ی

مردم دانسته ومتعهد به دفاع ازحقوق آنان می دانند ، دراین موقعیت بغرنج

شایسته تحسین وتقدیرفراوان است. عجیب اینجاست آیا سایرنمایندگان دراین

خصوص واکنشی ازخود نشان نداده ویا زیراین تذکرمکتوب را امضاء نکر

ده اند! آیا آنان خودرا نمایندگان این اقشارمتفاوت نمی دانند. تا دربرابرمطا

لبات قانونی وبه حق آنان موضعگیری نموده وپیگیرحقوق آنان باشند؟

نکته اینجاست که درطول ماه های اخیرچه درسال گذشته وچه درسال جاری

حرکت های اعتراضی قشرها وصنوف مختلف که با انگیزه واهداف کاملا

صنفی بوده ودرچهارچوبی قانونی ومسالمت آمیزپیگیرمطالبات خویش بوده

اند، که هنوزهم دامنه آن درجامعه ما گسترده است؛ توجه سیاستمداران،مردم

دانشگاهیان، نهادهای مسئول، مجامع جهانی مدافع صنوف وحقوق بشری و..

را برانگیخته است؛ چطوربخشی ازنمایندگان درقبال این عمل لب به سخن

نمی گشایند. آیا همین فرهنگیان، دانشجویان ، کارگران ، وزنان جامعه ما

آرای شان را برای رفتن شان به پارلمان درصندوق ها نریخته اند؟

ازطرف دیگروزیراطلاعات آقای محسنی اژه ای نیزدرخصوص جنبش دا

نشجویی وجنبش زنان تصریح می نماید، وزارت اطلاعات با هرکسی که

علیه نظام ودرجهت براندازی دراشکال مختلف فعالیت کند برخورد می کند

وتفاوتی ندارد که با چه عنوان وچه تشکلی باشد. ای کاش ایشان بیشترتبیین

می کردند که مصادیق فعالیت چه هستند! آیا هرنوشته ویا عمل انتقادی مصد

آق فعالیت علیه نظام محسوب می گردد؟ آیا تحقق مطالبات وحقوق صنفی

حتی اگربه شکل تجمعی دربرابرپارلمان باشد، مصداق براندازی ست؟ اگر

تعبیرچنین باشد، پس تذکرکتبی نمایندگان به رئیس جمهوردرخصوص حما

یت ازمطالبات صنفی اقشارمختلف واجتناب وی ازبرخورد های امنیتی و

انتظامی با این اقشار، به یک اعتبارحمایت ازاین حرکت باید تعبیرگردد!

واگرجزاین باشد، پس حرکت های یاد شده درچهارچوب کاملا قانونی باید

تلقی شده وبرخوردهای امنیتی – انتظامی به دلیل بازتاب ناخوشایند آن در

جامعه باید ازسیاست ها حذف گردد
.

سه‌شنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۶



دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران, روز گذشته درمدرسه محل کارخود, سرکلاس درس, توسط سه

نفراز ماموران با لباس شخصی بازداشت گردید. علی اکبرباغانی پس ازبازداشت به دادسرای انقلاب

اسلامی واقع درخیابان معلم انتقال داده شد.

تا کنون علاوه برباغانی, شش نفردیگر ازاعضاء هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران دربازداشت

به سرمی برند. سه نفراز آنان به نام های سید محمود باقری, علی اکبرمنتجبی و محمد تقی فلاحی در

روز بیست ودوم فروردین ماه پس از احضاربه معاونت امنیت دادسرای انقلاب اسلامی, پس ازچند

ساعت بازجوی, جهت ادامه تحقیقات روانه زندان اوین شده؛ وسه نفردیگر از اعضاء هیات مدیره

کانون به نام های محمدرضا گرگانی, علی رضا اکبری نسبی و حمید پوروثوق احضار وبا قراربازدا

شت روانه زندان شدند.

روزهای بیست وپنجم وبیست وششم فروردین ماه , معلمان طی تحصنی دردفاترمدارس حضوریافته و

بخشی ازآنان ازحضوردر کلاس درس خودداری ورزیدند.

سازمان معلمان ایران درادامه پیگیری مطالبات فرهنگیان درفروردین ماه, طی بیانیه ای برخوردهای

صورت گرفته با فرهنگیان را محکوم کرده وخواسته های زیر را مطرح نموده است.

1 آزادی هرچه سریع تر فرهنگیان بازداشت شده وپیگیری حقوقی برخوردها, دستگیری ها و

پرونده های مفتوح فعالین صنفی – مدنی

2 پیگیری نهایی شدن تصویب لایحه خدمات کشوری و ....

3- پیگیری استیضاح وزیر آموزش وپرورش ویا استعفا و یا برکناری آن

4- اصلاح نگاه ورفتار مسئولین آموزش وپرورش و...

5- ایجاد شورای برگزیدگان نمایندگان معلمان و..

در همین رابطه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نیز با صدوربیانیه ای

ضمن محکوم کردن برخوردهای صورت گرفته با تجمعات اعتراضی معلمان, خواستار توجه به مطالبا

ت فرهنگیان شده اند
.

دوشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۶


نامه سرگشاده سه سازمان بین المللی دفاع از حقوق ناشران به محمود احمدی نژاد ۱۳ بهمن ۸۵
::

در پی وضعیت پیش آمده در حوزه نشر و کتاب و سخت گیری های دوچندانی که در این حوزه اعمال می شود سازمان بین المللی ماده 19 کنوانسیون حقوق بشر، IPA و انجمن PEN، نامه مشترکی را خطاب به محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران منتشر کرده اند. این نامه که متن آن را در زیر می خوانید، خواستار برطرف شدن وضعیتی است که از سوی وزارت ارشاد در باب مسائل مختلف نشر پیش آمده است. سه سازمان نگارنده این نامه از مشهورترین ارگان ها و مراکزی هستند که از حقوق ناشران در سطح بین المللی دفاع می کنند. این نامه چندی پیش در سایت اینترنتی اتحادیه ناشران بین المللی منتشر شده است.

در این نامه آمده است؛«ماده 19، اتحادیه ناشران بین المللی IPA و پن بین المللی عمیقاً نگران دستورالعمل های مربوط به نشر است که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می شود و انتشار کتاب های جدید توسط ناشران و نویسندگان را با مشکل روبه رو می کند.» سازمان IPA در سال 1896 در پاریس تاسیس شد و نمایندگی صنعت نشر را در سراسر جهان- از طریق 78 کشور- و اتحادیه ناشران تخصصی و منطقه یی را در 66 کشور جهان به عهده دارد. پن بین المللی نیز در سال 1921 در لندن تاسیس شد و در حال حاضر 138 مرکز در بیش از 100 کشور دنیا دایر کرده است و به سازمان ملل نیز در این زمینه مشاوره می دهد. هر دو این سازمان ها با هدف تقویت و دفاع از آزادی نشر، تقویت خواندن و نوشتن، دفاع از حقوق مولفان و ناشران و خلق و توزیع کتاب در آزادی کامل تاسیس شده اند. ماده 19 نیز سازمان حقوق بشری است که به طور مشخص در زمینه دفاع و تقویت آزادی بیان و آزادی اطلاعات در سراسر جهان فعالیت می کند.

در بخش دیگری از این نامه آمده است؛«ما درک می کنیم که در ایران مجوزها بعد از بررسی و حذف نکاتی همچون مسائل ضداسلامی، غیراخلاقی و غیرقابل قبول از نظر سیاسی صادر می شود.» در این نامه با توجه به امضای کنوانسیون تعهدات بین المللی حقوق سیاسی و مدنی در سال1975 از طرف ایران آمده است؛«ما این نکته را متوجه شده ایم که طبق شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه نشر و توزیع کتاب به وجود آورده است، ناشران و مولفان باید ماه ها منتظر دریافت مجوز برای کتاب هایشان بمانند که بیشتر شامل رمان ها و کتاب های سیاسی می شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال حاضر حتی کتاب هایی را که قبلاً مجوز دریافت کرده اند برای چاپ مجدد ملزم به دریافت مجوز کرده است. این وضعیت منجر به این شده است که برخی از نویسندگان ایرانی که دیدگاه هایشان با دولت منطبق نیست دچار موانعی شده اند و مجبورند آثارشان را در خارج از ایران و حتی در اینترنت منتشر کنند.»

دولت ایران مکرر از قصد خودش مبنی بر حمایت از کتاب و کتابخوانی اعلام کرده است، با این حال خوف آن داریم که سیاست های نشر این وزارتخانه با این هدف مغایرت داشته باشد و اصل وجودی صنعت مستقل نشر را زیر سوال ببرد. گفتنی است رونوشت این نامه برای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شده است.

یکشنبه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۶

خوابی تازه



رؤیاهای مان را

درخواب

پنهان می کنیم

حرف هارا

درهجای انگشت ها


انتظارپرنده ای را / برایوان

خوابی تازه

تعبیرمی کنیم

پیش ازآن که

گیسوان رؤیاها

به تاراج باد

پریشان شود

نانسی پلوسی
وچرخه ی ناکامل سفر


نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که درراس هیاتی ازاعضاء

مجلس که مرکب ازنمایتدگان دموکرات وجمهوری خواه بودند، گردشی

خاورمیانه ای داشته ودراین گردش دیداری ازعربستان سعودی وسوریه

به عمل آورده وبا رهبران شان مذاکراتی نیزانجام داده است.

وی که نخستین بانوی رئیس مجلس آمریکا وازحزب دموکراتیک آن کشور

به شمارمی آید، سومین شخصیت قدرتمند کشورآمریکا ست. باتوجه به برخی

موضعگیری های وی درخصوص تحولات بین المللی، ازجمله عراق و...

عملکرد سیاسی اومتفاوت ازموضعگیری جورج بوش رئیس جمهورایالات

متحده می باشد.

موضع وسیاست رئیس دولت ایالات متحده درخصوص کشورسوریه، مبتنی

بردشمنی واتهام حمایت ازتروریسم ، به ویژه حمایت ازترویست ها درعراق

توسط سوریه است. و برای کشورسوریه درعرصه بین المللی قائل به نقش

آفرینی نیست. به ویژه درحوزه خاورمیانه.اما سفرهای متعدد ومتقابل مقامات

آمریکا وعربستان به جهت فشاربرکشورهایی نظیرسوریه و...نشان ازباوری

دارد که موضع دولت بوش را منعکس می کند.

سفرنانسی پلوسی به خاورمیانه ودیدار ومذاکرات وی با بشاراسد، که سبب

خشم جورج دبلیو بوش ودولت وی گردیده، ازیک سونشانگرماهیت و نوع

دیپلما سی دموکرات هاست که متفاوت تر ازدیپلماسی نئومحافظه کاران می

اتدیشند ودرعرصه ی عمل سیاسی نیزبه آن وفادارمی مانند. حتی اگراین

تفاوت دربرخی ازحرکت های این بازی شطرنج سیاسی باشد. وازطرف

دیگرتصویری ست که دموکرات های آمریکایی درمناسبات سیاسی درعر

صه بین المللی ، که درواقع یک دهکده به هم پیوسته بوده ، با مناسبات

متقابل درونی وغیرقابل تفکیک، ازخود به جا می گذارند.

به نظرمن چرخه ی سفرنانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به

خاورمیانه ناکامل انجام شده ومی توانست با سفریه ایران کامل گردد.

اکنون این نمایندگان پارلمان ایران هستند، که می توانند با طرح بحث

برقراری مناسبات پارلمانی بین مجالس دوکشور، همچون برقراری

ارتباط آکادمیک که غیررسمی بوده وبه منزله برقراری دیالوگ وراه

یابی به منظورگره گشایی ازمعضلات بی شمارموجود درمنطقه استرا

تژیک خاورمیانه می باشد. این حرکت یک گام به پیش است. بدون

آنکه گامی به پس گذاشته شود. جناح چپ نمایمدگان پارلمان( اصلاح

طلبان) می توانند با بحث وواقع نگری دراین حوزه، موضوع رابا سایر

همکاران نماینده خود درمیان بگذارند. بدیهی ست که تمرکز براین موضوع

وایجاد این ارتباط، خودبه خود به انزوای سیاست های نئومحافظه کاران

کمک می نماید وبدین طریق می تواند درتعدیل واصلاح افکاراجتماعی مردم

آمریکا نیزموثرافتد. باوردارم که این مناسبات می تواند محاسن زیادی ازنظر

سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی وغیره داشته ودامنه ی تنش ها را نیزمحدودتر

نماید.

پنجشنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۶

- روند احضاردانشجویان به کمیته های انضباطی، همچون سال گذشته ادامه

دارد. اخبارحاکی ست که تعدادی ازدانشجویان دانشگاه مازندران به کمیته

انضباطی احضارشده اند. مشرف زاده فعال دانشجویی ازمحرومیت دوتن

ازدانشجویان ازتحصیل دراین ترم نیزخبرداده است.

-ازسوی دیگر گویا یک فعال جنبش کارگری درسقز دستگیرشده است. سایت

اخبارروزگزارش می کند که وی پس ازاحضاربه دادسرا دستگیرشده وخانوا

ده وی نیزازوضعیت اوبی خبرهستند.محمد شریف وکیل وی ازنگهداری این

فعال کارگری درزندان مرکزی سنندج خبرداده است.

-فرهنگیان همدان هم،به دنبال دستگیری تعدادی ازمعلمان،دست به اعتراض

زده ودربرخی ازمدارس نیز ازرفتن برسرکلاس درس خودداری ورزیده اند

همچنین انجمن صنفی روزنامه نگاران نامه ای سرگشاده برای رئیس قوه ی

قضائیه نوشته است. این انجمن درنامه سرگشاده ی خود خواستاررسیدگی به

وضعیت علی فرحبخش روزنامه نگارزندانی شده که قریب به پنج ماه است که در

بازداشت به سرمی برد
.

دوشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۶

جنبش های اعتراضی کسب حقوق صنفی


سال گذشته برای مردم زحمتکش جامعه ما، سالی پرفشاردرزندگی بوده است

سالی که گذشت ، بادغدغه بیشمارچگونگی گذران زندگی مادی واجتماعی

همراه بوده است. این فشاربیش ازهمه برروی طبقه کارگروقشرهایی همچون

صنف معلمان و... متمرکزبوده است. درکنارفشارهای اقتصادی خانمان براند

از، که چه بسیارزندگی را ازهم پاشیده است، فشارهای اجتماعی نیزازسوی

دامنگیرقشرهای دیگرجامعه بوده است، که بازتاب وسیعی داشته است.

درسال گذشته طبقه کارگرایران به دلیل ورشکستگی برخی ازکارخانه ها و

یا مدیریت نادرست برخی مراکزتولیدی ودلایل دیگر، با اخراج؛ تعدیل نیرو

وآنان که برسرکاربوده اند دربرخی ازکارخانه ها، با عدم دریافت دستمزد

روبروبوده اند. اگرچه حداقل دستمزد دریافتی شان هم، قادرنیست آنان را از

زیرخط فقربه بالابرکشد. درآمدشان به ریال است وهزینه شان به پوند!عدم

پرداخت حقوق به کارگران دربعضی ازکارخانه ها به چندین ماه هم بالغ می

گردید. روند طبیعی چنین رابطه ای به اعتراض منجرمی گردید. بطوری که

دربسیاری ازشهرها کارگران درمسیرجاده ها ویا جلوی استانداری ها ویا

جلوی دفاترکارخانه شان دست به تجمع وتحصن مسالمت آمیزمی زدند.تا به

کسب حقوق قانونی شان نائل شوند. آخرین نمونه این تجمع های اعتراضی،

دوتجمع درمقابل پارلمان بوده که توسط تعدادی ازکارگران کارخانه صندوق

نسوزخرم، وکارگران شرکت جهاد نصرخراسان رضوی انجام شده است.

کارگران شرکت الکتریک گیلان نیزجند سال است بامشکل مواجه بوده وهر

روزدرمقابل دفترتعاونی شرکت اجتماع می کنند. که حتی سفررئیس جمهور

به این استان هم ، قادرنبود به این تجمع شان پایان بخشد.این فرایند اعتراضی

بازتاب جهانی نیزداشته است، وحمایت های صنفی سازمان بین المللی کاررا

نیزبه دنبال داشته است.

معلمان ازدیگراقشارزحمتکش وبی ادعای جامعه ایران هستند ة که بارتربیت

نسل آینده جامعه را بردوش می کشند. سال 85 برای این قشرسال دشواری

بود. یکی ازمنسجم ترین حرکت کسب حقوق صنفی متعلق به این قشربوده

است که بازتابی وسیع درکشورودرجهان داشته است. که البته این روند هنوز

به دلیل عدم پاسخگوئی مناسب به مطالبات شان هنوزادامه دارد.وبعد ازظهر

دیروزگویا تعدادی ازمعلمان عضوکانون صنفی معلمان همدان توسط مامورا

ن نیروی انتظامی بازداشت گردیدند. کانون صنفی معلمان همدان که عضو

شورای هماهنگی تشکل های کانون های صنفی معلمان است درساماندهی

اعتراضات معلمان درسال گذشته نقش عمده ای داشته است. روزگذشته

حدود سی نفرازمعلمان درجلسه ای که برگزارکرده بودند، ساختمان شان

توسط ماموران به محاصره درآمده وبازداشت شدند. وگویا به منازل تعدادی

ازمعلمان دیگردرهمدان رفته وتعداد ده نفردیگررا نیزبازداشت کردند.

آخرین نشست کانون صنفی معلمان همدان درروزنهم فروردین ماه سال

جاری بوده که به صدوربیانیه ای منجرگردیده، ودرآن اجرای لایحه مدیریت

خدمات کشوری ، عذرخواهی دولت ازهتک حرمت به معلمان وبازداشت

آنان،عزل یا استیضاح وزیرآموزش وپرورش و آزادی تمام معلمان بازداشت

شده درخواست شده است. هم اکنون که این مطلب را می نویسم ، گویا برخی

ازنمایندگان که تعدادشان به پنجاه نفرمی رسد، طرح استیضاح وزیرآموزش

وپرورش را امضاع نموده وروزسه شنبه وصول آن اعلام می گردد.

زنان نیزاززمره اقشاری هستند که ستم مضاعف را درفرایندی تاریخی تجر

به کرده اند. سال گذشته برای آنان نیزتجربه کسب حقوق صنفی ورفع هر

گونه تبعیض بین زنان ومردان اززمره مطالبات صنفی شان بوده است. که

به همین جهت هنوز برخی ازآنان دربازداشت بوده وپرونده آنان درروند

بررسی قرارگرفته است. حرکت اعتراضی زنان نیز، بازتابی بین المللی

یافته ومنجربه صدوربیانیه هایی گردیده که دراخبارهامنعکس شده است.

به نظرمی رسد فضای اجتماعی جامعه درموقعیتی قرارگرفته، که قشرها

وطبقات جامعه بتدریج با حقوق خودآشنایی پیدا کرده اند وجهت تحقق مطا

لبلت قانونی شان ازهرگونه اقدام قانونی بهره می جویند. گسترش این روند

می تواند آنان را به کسب نتایجی که زندگی شان به آن وابسته است، امیدوار

ترکند
.

یکشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۶

سازمان دیده بان حقوق بشردررابطه با فعالان حقوق زنان بیانیه ای منتشرکرد، که بخشی ازآن به شرح زیراست
بيانيه سازمان ديده بان حقوق بشر: فعالان حقوق زنان را آزاد کنید
شنبه 18 فروردین 1386
گویا: (نیویورک، هفتم آوریل 2007) – سازمان ديده بان حقوق بشر امروز با انتشار بیانیه ای از دولت ایران خواست فورا دو تن ازفعالان حقوق زنان را که روز اول آوریل دستگیر کرده آزاد کند و به آزار واذیت وتحت تعقیب قراردادن فعالان اجتماعی زنان پایان دهد.
درروزاول آوریل سال جاری، ماموران امنیتی چند تن ازفعالان حقوق زنان را که به جمع آوری امضا برای کمپین "یک میلیون امضا" آماده می شدند - پروژه ای جمع آوری یک میلیون امضا با درخواست پایان دادن به تبعیض علیه زنان درقوانین ایران - را دستگیر کردند. این کمپین شامل درخواست برای برابری شهادت زنان ومردان دردادگاه ، برابری حق ارث برای زنان ومردان، ازبین بردن چند همسری وبرابری پرداخت دیه درصورت مرگ یک زن ومرداست. دستگیری زنان یاد شده درپارک لاله تهران انجام شد وسه تن ازاین پنج تن دوروز پس ازدستگیری آزاد شدند.
فادی القادی یکی از مسئولین بخش خاورمیانه سازمان دیده بان حقوق بشر دراین زمینه گفت: " این دستگیری ها آخرین نشانه های این است که دولت ایران نمی تواند مردمی که تقاضای حقوق زنان را دارند، تحمل کند. ایران باید هدف گرفتن فعالان اجتماعی که فعالیت های مسالمت آمیز را دنبال می کنند، متوقف کند وبه قوانین حقوق بشر بین المللی وفادار بماند."
براساس گزارش شاهدان عینی درگفت وگو با سازمان دیده بان حقوق بشر، گروه کوچکی از فعالان حقوق زن به منظور جمع آوری امضا ازمردمی که ازپارک لاله عبورمی کردند خود را آماده می کردند که ماموران امنیتی لباس شخصی به آنها نزدیک شدند. ماموران به زنان یاد شده گفتند که فقط می خواهند که باآنها صحبت کنند، اما سپس اقدام به بازداشت این پنج تن کردند: محبوبه حسین زاده، ناهید کشاورز، سعیده امین، سارا امانیان وهمسرش همایون نامی.
براساس گفته های یکی از همکاران حسین زاده روز سوم آوریل، ماموران امنیتی پنج نفر یاد شده را به یکی ازشبعات دادگاه انقلاب منتقل کردند. مقامات دادگاه سپس از زندانیان خواستند تا ضمانت دهند که به فعالیت های خود در قالب کمپین خاتمه می دهند. اما حسین زاده وکشاورز از انجام این کارامتناع ورزیدند.
مقامات دادگاه به آنها گفتند فعالیت های آنها برخلاف اسلام ودولت است وآنها به این خاطر می توانند متهم وبه زندان اوین فرستاده شوند.
بعد از ظهر همان روز ماموران رسمی پنج زندانی را به قرارگاه پلیس در میدان نیلوفر تهران آوردند. جایی که امین، امانیان ونامی آزاد شدند. آنها سپس حسین زاده و کشاورز را به زندان اوین منتقل کردند.
شب چهارم آوریل، کشاورز با همسرش اززندان اوین تماس گرفت وبه او گفت که حسین زاده به بند عمومی زنان درزندان منتقل شده است. اوبه همسرش اطلاع داد که آنها شب گذشته اش را دربندمجازات زنان دراوین زندانی بودند.جایی که او وحسین زاده نگران سلامتی شان بوده اند.
وکلای کشاورز، برنده جایزه صلح نوبل شیرین عبادی ونسرین ستوده، روز چهارم آوریل به دادگاه انقلاب رفتند تادرمورددستگیری موکل خود تحقیق وپرس وجوکنند. مقامات رسمی دو وکیل یاد شده را از ورود به دادگاه ممنوع کردند وازاینکه بتوانند اطلاعاتی درمورد پرونده ای که علیه موکلانشان تشکیل شده اطلاعات کسب کنند، خودداری کردند.
جامعه دفاع ازحقوق بشردرایران وفدراسیون جهانی حقوق بشرنیزدرمورد بازداشت ناهید کشاورز ومحبوبه حسین زاده درروزجمعه
هفدهم فروردین سال جاری بیانیه ای منتشرکردند، که بخشی ازآن به شرح زیرمی باشد
ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده
جمعه 17 فروردین 1386
تقاضای عاجل عليه بازداشت های خودسرانه در ايران، بيانيه مطبوعاتی جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران و فدراسيون جهـــانــی حقوق بشر
ژنو – پاريس ۵ آوريل ۲۰۰۷ ترجمه: گيل آوايی
ديدبانی حمايت از مدافعان حقوق بشر، سازمان جهانی عليه شکنجه و فدراسيون بين المللی برای حقوق بشر اطلاعات تازه ای از وضعيت دو زن ايرانی تلاشگر برای حقوق زنان، دريافت داشته اند،.
اطلاعات تازه:
ديدبانی برای حمايت از مدافعان حقوق بشر، از منابع موثق از جمله ليگ ايرانيان برای دفاع از حقوق بشر اطلاع يافته است که طی دستگيری های خودسرانه تازه ای، خانم ها ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده، دو عضو کميته مطبوعاتی کمپين مربوطه به يک ميليون امضا، بازداشت شده اند.
براساس اطلاعات دريافتی در روز دوم آوريل ۲۰۰۷ خانم ها ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده در پارک لاله تهران، در حال جمع آوری امضا برای حمايت از حرکت جمعی به قصد تغيير قوانين تبعيض آميز عليه زنان، دستگير شده اند.
سه نفر ديگر از اعضا کمپين، خانم سارا ايمانيان، آقای همايون نامی و خانم سعيده امين پس از گذراندن يک روز در بازداشتگاه پليس، آزاد گرديدند.
سوم آوريل ۲۰۰۷ خانم ها ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده به دادگاه انقلاب منتقل شدند. در حين بازجويی، از آنها خواسته شد تا نامه ای مبنی بر عدم ادامه تلاش هايشان در کمپين امضا کنند. وقتی که آنها اين پيشنهاد را رد کردند، به زندان اوين انتقال يافتند و هم اکنون در بند ۲۰۹ زندانی هستند.
به آنان گفته شده که درخواست هايشان در کمپين، به ويژه در مورد حق برابر در ارث برای زنان، شهادت برابر زن و مرد، پرداخت غرامت يکسان در مقابل نقص عضو يا مرگ و لغو چند همسری با اسلام مغاير است.
خانم ناهيد کشاورز عضو مرکز فرهنگی زنان است و معمولا خبرها و مقالاتی در تارنمای سازمان غيردولتی www.weforchange.net) و نيز تارنمای کمپين (www.herlandmag.info راهبری زنان) منتشر می کند.
خانم کشاورز جامعه شناس است و به ساير رسانه ها نيز ياری می رساند.

اعتراض بیش از هزار و دویست تن از فعالان جنبش های اجتماعی و شخصیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به بازداشت غیرقانونی دو تن از فعالان جنبش زنان
يكشنبه 19 فروردین 1386
روز دوشنبه سیزدهم فروردین 1386، گروه هایی از اعضای کمپین یک میلیون امضاء به همراه خانواده های خود در برخی از پارک های شهر تهران جمع شده بودند تا ضمن برگزاری مراسم سیزده بدر، به جمع آوری امضاء از هموطنان شان بپردازند. چراکه از یک سو سنت حضور در فضاهای عمومی در روز سیزدهم فروردین (سیزده بدر)، سنتی بسیار دیرینه است که از سوی هیچ قانونی منع نشده و از سوی دیگر جمع آوری امضاء و طومار به عنوان مسالمت آمیزترین روش ممکن برای نظرخواهی از شهروندان نه تنها هیچ منع قانونی ندارد بلکه در کشور ما سنتی ریشه دار و سابقه ای دیرینه دارد. اما متاسفانه در این روز 5 نفر از اعضای کمپین که در پارک لاله تهران به همراه تعدادی دیگر از اعضاء و خانواده های خود مشغول برگزاری مراسم سیزده بدر و نیز جمع آوری امضاء بودند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند.
روز سه شنبه سه نفر از بازداشت شدگان (سارا ایمانیان، همایون نامی و سعیده امین) با سپردن ضمانت در دادگاه انقلاب، آزاد شدند، اما متاسفانه دو تن دیگر یعنی ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده به زندان اوین منتقل شدند و تاکنون نیز از آزادی آنان امتناع می شود.
با گذشت هفت ماه از آغاز به کار کمپین یک میلیون امضاء برای تغییر قوانین تبعیض آمیز، بارها اعضای کمپین با برخوردهای خشونت آمیز نیروهای امنیتی مواجه شده اند و این درحالی است که هیچ مرجع قانونی برای بازداشت کسانی که به جمع آوری امضاء می پردازند در قوانین جاری ما وجود ندارد. روند دستگیری ها و نحوه برخورد نیروهای امنیتی نسبت به رفتار کاملا مدنی فعالان کمپین یک میلیون امضاء بیانگر گسترش فشارها و محدودیت هایی است که نسبت به تمامی حرکت های قانونی و مسالمت آمیز اعمال می شود.
از این رو ما امضاء کنندگان ضمن اعتراض به فشارها، دستگیری ها و رفتارهای ناعادلانه و ضدحقوق بشری نسبت به فعالان جامعه مدنی، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده، دو تن از فعالان جنبش زنان و کمپین یک میلیون امضاء هستیم.
اسامی به ترتیب حروف الفبا:
آذر عباسي / آذرمیدخت محقق / آراز فنی / آرزو دهقان فر/ آرش بهمنی / آرش پاکزاد / آرش حسن نیا / آرش عاشوری نیا / آرش کاویانی زاده / آتنا کریمیان / آتوسا آتش بیز / آرمان امیری / آرمین امیر لو / آریا بصیری نیا / آزاد روشنی / آزاده آتین / آزاده اکبری / آزاده بابایي / آزاده ثبوت / آزاده کاظمی / آسیه امینی / آلیس آواکمیان / آمنه کلهر / آنا شادفر / آنا وانزان / آنان محرابیان / آناهبد رضوی / آناهیتا ابراهیمی / آناهیتا آتش بیز / آوا محمدی / آینه تقوی / آیت نیافر / آیدین اخوان / آیدین فرنگی /
ابراهيم مددي/ ابراهیم رحمتی / ابراهیم عبدالله زاده / ابوالفضل فلاح / ابوالقاسم ايراني / احترام شادفر / احسان تهامی / احسان صيامي / احسان محبوب / احسان نوروزی / احمد احمدی / احمد خاندوزی / احمد خوشنویس / احمد زاهدی / احمد سیف / احمد محمدی / احمد مدادی / احمد مساحی / احمد نورحسینی / ارشيا نورحسیني / ارشیا خواجه نوری / اسد زمینی / اسد شقاقي / اسماعيل صادقي / اشرف السادات امید مهر / اشرف برادران / اشرف یوسفی / اعظم ابطهی / اعظم اصلانی / افرا شکرلو / افسانه برزویی / افسانه نعمتی / افشين فرهومند / افشین جمالی / افشین زارع / اقبال مهاجرانی / اقدس چرونده / اكبر عطري / الناز آتش بیز / الناز انصاري / الناز مظاهری / الناز ناطقی / الناز هاشم زاده / الهام آزاد / الهام پورطاهریان / الهام دانشمندی / الهام رضاخاني / الهه امانی / المیرا علی حسینی / الهه سروش نیا / الهه موسوی / امير كامكار / امید ایران مهر / امید حبیبی نیا / امید معماریان / امیر امیرقلی / امیر حسین افراسیابی / امیر راعی فرد / امیر عباس نخعی / امیر فرشاد ابراهیمی / امیر نیک پی / امیر یعقوبعلی / امیرحسین اعتمادی / امیرحسین صلواتی / امیرحسین مولایی / امین احمدیان / امین فرخی / امین کریمی موید / امینه صدری / انور خامه اي / اوختای حسینی / ايران باقري (آزاده) / ایران پرورش / ايرج كيا / ايمان پاك نهاد / اکبر مهدی / اکرم صادقی / اکرم لطفی زاده / ایرج عروجی / ایلگار صمدزاده / ایمان بهبودی / ایمان محمدی / ایمان مظفری / ایمان ممدینی /
بابك پاكزاد/ بابک ابراهیمی / بابک احمدی / بابک تقوی / بابک نصیری / باربد گلشیری / باقر عباسي / بانو صابری / بردیا حیدری / بنفشه رمضانی / بنفشه واعظي / بهار بهساز / بهار صابری / بهار نارنجی / بهاره بقائی / بهاره شهروزی / بهاره محمدی / بهاره ميرزا حسين / بهاره هدایت / بهجت حسینی / بهرام دزكي / بهرام رفیعی / بهرام ظهیر اعظمی / بهرام عباسی / بهرنگ زندی / بهروز خوشباف / بهروز محمدیان / بهزاد اسلامی مسلم / بهزاد باپیروند / بهزاد مهراني / بهزاد هوشمند / بهشید نجفی / بهمن احمدی امویی / بهمن حميدي / بهمن نیرومند / بهنام دارايي زاده / بهنام عباسی فر / بهنام کیانی / بهنوش عامری / بیتا جهانشاهی / بیتا صمدی / بیتا طاهباز / بیتا قابل رحمت / بیتا نجد احمدی / بیژن اشیدری / بیژن پیرزاده / بیژن مشاور /
پدرام زهتاب فرد / پرستو دوکوهکی / پرنیان بنی احمد / پروانه قاسمیان / پروانه وحید منش / پروين جلايي / پروين حسن پور / پروین اردلان / پروین امیرزاده / پروین دانا / پروین ضرابی / پروین کریم زاده / پریا ثمر / پریچهر کیانیان / پریسا الوندی / پریسا انصاری / پریسا سبحانی / پریسا شکور زاده / پریسا شیبانی / پریسا صحتی / پریسا محکمی / پریسا کاکایی / پرینار اتابکی / پریناز نعیمی / پژمان خرسند / پژمان رحیمی / پژمان موسوی / پژهان مختاری / پگاه حمزه ای / پگاه سلامی / پناه فراد بهمن / پوریاعالمی / پويان مقدسي / پویا پویایی / پویا سودآوری / پویا نعمتی پویان سرداری / پيام ابوطالبي / پیمان سیدحسینی / پیمان عارف / پیمان مجتهد پور / پیمان ملاز /
تارا سپهری فر / تارا نجد احمدی / ترانه امیرتیموری / ترانه بنی یعقوب / ترانه راد / تهمینه بهرام علیان / تکین آغداشلو /
ثریا یعقوبی
جادی میرمیرانی / جاويد جاويدان / جعفر پناهی / جعفر رسولی / جلوه جواهری / جواد خردمند / جواد لگزيان / جواد موسوی خوزستانی / جوانه جواهری /
حامد بهلولی / حامد محمدی / حبیب عباسیان / حجت منتظری / حجت نارنجی / حدیث جاودانی / حسن ابراهیمی / حسن حسين پور / حسن درویش پور/ حسن رضایی / حسن زارع زاده اردشیر / حسن سهیلی فر / حسن عربزاده حجازی / حسن نيكبخت / حسين اكبري / حسين پوررضا / حسين حرداني / حسين سرحدي‌زاده / حسین انسان / حسین باقرزاده / حسین تقی نیا / حسین جاوید / حسین خوشرو / حسین شهرابی / حسین قاضیان / حسین میرکریمی / حسین ورجاوند / حمدعلي بنيحسن / حميد بي‌آزار / حميد فريد / حميدرضا عسكري نژاد / حمید امینی / حمید پیمانی / حمید حمیدی / حمید دباشی / حمید سرداری / حمیدرضا جهانگیری / حمیدرضا رضایی / حمیدرضا عسگری نژاد / حمیده آزاد / حنیف مزروعی / حوریه حسین پور/
خدیجه مقدم / خسرو باقري / خسرو خواجه نوری /
دارين داريوش / داریا زینال نیا / داریوش قلی زاده / داریوش مرادی / داریوش کشمیری / دامون گلریز / دانیال آذری / داود مایلی / داوود محمدی / دیوید اعتباری / دیوید شیبانی /
راحله عسگری زاده / رامتین زارعی / رامش احمدی / ربابه جلیل نژاد / رجا احمدی / رحيم صيامي / رزا قراچورلو / رستاخیز افشار / رضا احمدی / رضا ترابی / رضا خندان / رضا دهقان / رضا سلمانی / رضا شنطیا / رضا عابد / رضا قاضی نوری / رضا گوهرزاد / رضا مرادي اسپيلي / رضوان مقدم / رضي جعفرزاده / رقیه تیموریان / رقیه خاندوزی / رها رحیمی / روح الله محمدی / روح الله کلانتری / روح انگيز شعاعيون / روحی افسر / رودابه مختاری / روزبه آغاجری / روزبه درنشان / روزبه شفیعی / روزبه فرهومند / روزبه كريمي زاده / روزبه گیلاسیان / روزبه میرچرخچیان / روشنک قیاسیان / رویا پاکزاد / رویا زارع / رویا صحرایی / رویا طلوعی / رکسانا ستایش / ریحانه حقیقی / ریحانه نامدار /
زارا امجدیان / زری سالاری / زمزم زمانی / زهرا بیگدلی / زهرا پهلوان / زهرا جغتین / زهرا حق دوست / زهرا سرحدي‌زاده / زهرا صادقی / زهرا علی کردی / زهرا فرج زاده جلالی / زهرا قنبری / زهرا نگهبان / زهره ارزنی / زهره اسدپور / زهره امین / زهره تنکابنی / زهره شجاعی / زهره صيامي / زهره عراقی / زهره موحدی / زیبا جهاندار / زیبا لاهیجی / زینب پیغمبرزاده /
ژاله شادی طلب / ژاله سالاری / ژاله طالب حریری / ژاله کاظمی / ژيلا بشيري / ژیلا بنی یعقوب / ژیلا مدنی / ژینوس رامین /
ساچلی افلاکی/ سارا ایمانیان / سارا حافدی / سارا حسینی / سارا قاسمی / سارا لقایی / سارا لقمانی / سارا محمدی / سارا مشحون / سارا معظمیان / سارا نیری / سارا کاویانی زاده / سارا کریمی / ساسان آقایی / سالار اشعری / سالومه دریا گشت / سامانه رسول پور / ساناز کیهانفر / سپیده پورآقائی / سپیده گیلاسیان / سپیده یوسف زاده / ستار اميني / ستاره بابکی / ستاره داور پناه / ستاره سجادی / ستاره مالکی / سجاد جلالی / سحر ابونصر / سحر افاضلی / سحر رحمانی / سحر سجادی / سحر مرانلو / سراج الدین میردامادی / سروش مظفر مقدم / سعيد نيكويي / سعيده علي پور / سعید پور حیدر / سعید حبیبی / سعید قاسمی نژاد / سعید معدلی / سعید ناطق / سعید نعیمی / سعید کلانکی / سعیده اسلامی / سفیه اسکندری / سلماز شریف / سلمان شاملو / سمانه سوزانی / سمانه فرید / سمیرا شاهرخ / سمیرا صدری / سمیرا کلهر / سمین حاکمی / سمینه بچاری / سمیه حسینی / سمیه رشیدی / سمیه فرید / سمیه مظلومی / سها تفرشي / سهراب حسني / سهراب رزاقي / سهراب مهدوی / سهند عارف / سهيل آصفي / سهيلا بيگلر خاني / سهيلا وحدتي / سهیلا تنباکوزاده / سهیلا هاشمی / سودابه کاظمی / سودابه کریمی / سوده امين / سوسن طهماسبی / سوسن مدنی / سولماز مقدم / سونا رهبر / سونیا شرف جهانی / سونیا غفاری / سيامك اميني / سيامك طاهري / سياوش سعادتيان / سيف الله اكبري / سيمين بهبهاني / سیامک سیاوشی / سیامک فرید / سیامک ناصری / سیاوش جلیلی / سیاوش سعادتیان / سیاوش عبقری / سیاوش فرجی / سیاوش کشمیری / سید فرید حسین زاده / سید مهدی علوی / سیروس کفایی / سیمین دها / سیمین مرعشی / سینا جاویدی / سینا مالکی /
شادی احمدی/ شادی جنتی / شادی صدر / شادی یزدانی / شاهین زینعلی / شایا شهوق / شبنم خطیبی / شرین مفاضلی / شعله ایرانی / شعله شاهرخی/ شکوه میرزادگی /شهاب فیضی / شهرام شیدایی / شهرام فرزانه فر / شهرام قنبری / شهرام ناصری / شهرزاد عالم فتحی / شهرزاد هادیان / شهریار ارمی / شهریار مندنی پور / شهلا اعزازی / شهلا انتصاري / شهلا شفیق / شهلا عبقری / شهلا لاهیجی / شهلا محسنی / شهلا مرادی / شهلا نصرت / شهلا نوری / شهین شکاری / شيوا شناوري / شیرین اردلان / شیرین عبادی / شیرین موسوی / شیرین ناجی / شیرین ناز مظاهری / شیما فرزاد منش / شیوا دولت آبادی / شیوا شناوری / شیوا نظرآهاری /
صادق فقيرزاده / صدرالدین زاهد / صديقه اميني / صديقه دبستاني / صدیقه بیگدلی / صدیقه کشاورز / صفا پوینده / صفورا شاه محمدی / صفورا نوربخش / صنم دولتشاهی /
طاهره ماشاالله / طلعت تقی نیا / طيبه اخوان مقدم / طیبه علیرضایی /
عارف بلند نظر / عارف دانیالی / عاطفه ایزدیان / عاطفه شفیعی / عاطفه یوسفی / عالمتاج شيرازي / عباس حسيني / عباس مخبر / عبدالله مومنی / عبداله عرفان طلب / عرفان افضلی / عزت گوشه گیر / عزت همتیان / عشرت طاهری / عطیه طاهری / عطیه عطایی / عطیه وحیدی منش / عفت ماهباز / عفت محبوب / علي اميني / علی اصغر ذوالقدر / علي سنبلي / علي ظهيري / علي فايض پور / علي مغازه اي / علي نعيم / عليرضا كرماني / علی اخوان / علی افشاری / علی اکبر امید مهر / علی اکبر خراسانی / علی اکبر موسوی خوئینی / علی جلیلوند / علی دلیری / علی دماوندی / علی دهقان / علی رضا شعبانی شجاعی / علی رنجی پور / علی روزبهانی / علی سلامی / علی شاملو / علی صادقی / علی عباسی / علی عبدی / علی قائدی / علی مصلحی / علی معظمی / علی ملیحی / علی کلایی / علیرضا ارشادی فر / علیرضا حسین خواه / علیرضا صرافی / علیرضا کاشانی / عماد برقعه ای / عماد عباسی / عيسي سحرخيز / عیسی عادلی /
غزال کیهان فر / غزاله محمدی / غزل گلشیری / غلام حبیبی /
فائزه اثنی عشری / فائزه محمدی / فاطمه آرام نژاد / فاطمه الله وردی / فاطمه خوشرو / فاطمه دهدشتی / فاطمه سرحدي‌زاده / فاطمه شاه نظری / فاطمه شاهی / فاطمه شجاعي نيا / فاطمه صمدی / فاطمه فرهنگ خواه / فاطمه گوارایی / فاطمه مسجدی / فاطمه مقدم / فاطمه موسوی / فاطمه نجاتی / فتانه عباس فر / فتانه فراهانی / فتانه کیان ارثی / فخری شادفر / فخری نامی / فراز یکیتا / فرانک فرید / فرحناز جمالی / فرخ قره داغی / فرخنده جبارزادگان / فرخنده جوان / فرزاد جاسمی / فرزاد فرحبخش / فرزاد مسافری / فرزان فيروزه اي / فرزانه آئینی / فرزانه آقايي پور / فرزانه شادفر / فرزانه ضیا / فرزانه طاهری / فرزانه مرادی / فرزانه هفتانی / فرشاد شعبانی / فرشاد قره داغی / فرشين كاظمي نيا / فرناز سیفی / فرناز معمار زاده / فرناز وفایی / فرنوش تهراني / فرهاد توانا / فرهاد حیدری گوران / فرهاد فرهادي / فرهاد مجدآبادی / فرهاد موحدیان / فرهاد کبیر / فروغ قره داغی / فروغ نیری تمیمی / فريبا داوودي مهاجر / فريبرز رييس دانا / فریبا مجد / فریبا نکو زلبان / فریبا وفی / فریبا یگانه اهنگ / فرید هاشمی / فریده جلالی / فریده عرب زاده / فریده غائب / فریده فیروز بخت / فریده میرزایی / فریده یزدی / فریدون فارسی / فواد شمس / فواد مجیدی / فيروز فيروزه اي / فیروزه فروردین / فیروزه ملت دوست / فیروزه مهاجر /
قاسم عطائی عظیمی /
كاظم طاهري / كاظم فرج‌الهي / كافيه عليمرادي / کاظم شکری / کاظم علمداری / کاظم موسوی / کامبیز سلطانین / کامبیز گرمستانی / کامران بزرگ نیا / کامران طاهباز / کاوه ستایش / کاوه ضرغامی فر / کاوه مشکات / کاوه مظفری / کاوه کرمانشاهی / کتایون رهبر / کتایون گودرزی / کتایون مقدم / کوروش تاجی / کوروش گلنام / کوشیار پارسی / کوهیار گودرزی / کیانوش سنجری / کیوان بصیری مژدهی / كيوان صميمي / کیوان مهاجر / کیوان مهجور / کیوان مهرگان / کیومرث اتابکی / کیومرث سلیمانیان / کیومرث کاویانی زاده /
گرجی مرزبان / گلرخ سپاسدار / گلناز ملک / گلناز نخعی / گندم احتشام / گوهر بیات / گیتا احمدی / گیتا طاهباز / گیسو فغفوری / گیلان نصیری / گیلدا فرید مجتهدی /
لادن سلامی / لوا زند / ليلا موري / ليلی مظاهری / لی لی اسلامی / لیلا مسلمی/ لیلا نظری / لیلا هاشمیان/
مائده شفیعیان / مارال فرخی / ماری نکودست / مازيار سميعي / مازیار رایج / مازیار سیدنژاد / مانا طلوعی فر / ماندانا چترچی / مانی عالم زاده / مجتبی رزمی / مجتبی فتحی / مجتبی ملک / مجيد توكلي / مجيد تولّايي / مجيد مددي / مجيد ملكي / مجید اشرف نهاد / مجید کامیار نژاد / محبوبه شيخي / محبوبه عباسقلی زاده / محبوبه ورمزیار / محتوم حبیبی / محسن اسدالهي / محسن حكيمي / محسن رخش خورشید / محسن شمشیری / محسن مالجو / محسن نژاد / محمد اسماعیل ساوری / محمد آشور / محمد افراسیابی / محمد بهزادي / محمد جواد روح / محمد جواد طواف / محمد حاجي‌زاده / محمد حسیبی / محمد رجبی / محمد رضا احمدی / محمد رضوانيان / محمد صادقی / محمد صادقیان / محمد صالحی زاده / محمد صفوی / محمد علی صفویه / محمد فرج پور / محمد مهدی یوسفی / محمد میرزاخانی / محمدرضا رحيمي راد / محمدرضا عباسی / محمدرضا نظری / محمدعلي بني‌حسن / محمدعلي عمويي / محمود صادق پور / مرتضي قصدي / مرتضی طلاکوب / مرتضی ناعمه / مرتضی ورمزیار / مرجان انصاری / مرجان خداویسی / مرجان نمازی / مرضیه خضری / مرضیه دیلم صالحی / مرضیه محجوبی / مرضیه همتی / مرضیه وفامهر / مريم افشار / مريم رحماني / مريم محبوب / مریم اردلان / مریم اسلام زاده / مریم افشنگ / مریم بهرمن / مریم تقوی / مریم تهرانی / مریم حبیبی / مریم حسین خواه / مریم زندی / مریم شبانی / مریم صفری / مریم صمدی / مریم ضیا / مریم فانی / مریم محسنی / مریم ملک زاده / مریم میرزا / مریم نجاتی / مریم وزیری پاشکام / مریم کسای / مریم کیان / مریم یوسفی / مزدک پاکزاد / مژده دقیقی / مژگان امیری / مژگان تقی نیا / مژگان غفاریان / مژگان ملکیان/ مسعود امیدی / مسعود بهنود / مسعود رجايي / مسعود شب افروز / مسعود شکری / مسعود عاشوري / مسعود مجیری / مسیح پویان / مصطفي تنها / مصطفي طاهري / مصطفی دهقان / مصطفی رضایی / مصطفی صداقت جو / مصطفی ملک نهاوندی / معصومه تقی پور / معصومه ضیا / معصومه قلی زاده / معصومه لقمانی / معصومه مختاری / ملوک ملاحسینی / مليحه رضايي / ملیحه پویا مهار / منصور اسانلو / منصور بهكیش / منصور حيات‌غيبي / منصور درياباري / منصوره بهکیش / منصوره شجاعی / منوچهر کیوان / منيژه گازراني / منیر لطیفی / منیره برادران / منیره کاظمی / منیژه گازرانی / منیژه مرعشی / منیژه نجم عراقی / منیژه حبشی / منیکا دالبی / مهدي فخر زاده / مهدی افشار نیک / مهدی داودی / مهدی صفوریان / مهدی عربشاهی / مهدی فخرزاده / مهدی قلی زاده اقدم / مهدی مجتهدی / مهدی محسنی / مهدی مفاخمی / مهدی موسوی / مهدی وزیری نسرین / مهدیه گلرو / مهدیه موسوی / مهدی وزیزری نسرین / مهران آتش بیز / مهران ایمن پور / مهران حمزه ای / مهران کوشا / مهرانگیز کار / مهراوه خوارزمي / مهرداد بزرگ / مهرداد زال / مهرداد شهلایی / مهرداد گورکن / مهرزاد ابطحی / مهری رنجبر / مهری محمدی / مهزاد امید مهر / مهسا ابراهیم پور / مهسا باقرزاده / مهسا جزینی / مهسا شکرلو / مهشاد حائری / مهشید راستی / مهشید مهرپرور / مهناز ابراهیم پور / مهناز امید مهر / مهناز فرید / مهناز محرابی / مهوش یمینی / مهین افرانی / مهین خدیوی / مونا برهانی / مونا شافعی / مونا گینی / ميترا خلعتبري / ميرمحمود يگانلي / مينا سري / مينا مولايي / مينا ميرزا حسين / مينا ميرزاحسين / میترا بهادری / میترا بهادریان / میترا شجاعی / میترا فرید / میترا نهچیری / میترا یوسفی / میثم قهوه چیان / میلاد معینی / مینا اصلاحی / مینا پویا / مینا صفار / مینا عبدالصمدی / مینا نقش نهاد / مینو فیروزنیا / مینو مرتاضی/
نادر اسدالهي / نادر حاج محسن / نازلی فرخی / نازنین قهرمانی / نازنین محکمی / نازي اسكويي / نازی کیوانی / ناصر اشجاري / ناصر زرافشان / ناصر سلطانی / ناصر نصرالهي / نامیه اصفهانیان / ناهيد خيرابي / ناهيد صفايي / ناهید توسلی / ناهید جعفری / ناهید حدادی / ناهید خیرابی / ناهید علی طالب / ناهید قاسمی / ناهید میرحاج / نجف رحيمي / نجمه خبازی کناری / نجمه زارع / نرگس جودکی / نرگس سرداری / نرگس سید حسینی / نرگس طیبات / نرگس عظیمی / نرگس محمدی / نزهت حافظي / نسترن مسائلی / نسترن ساوری / نسترن سید حسینی / نسترن فيروزه اي / نسترن موسوی / نسرين اوجاقي / نسرين طاعتيان / نسرين فرهومند / نسرین اردلان / نسرین افضلی / نسرین ستوده / نسرین سیاوشی / نسیم بنی کمالی / نسیم سرابندی / نغمه خبازی کناری / نغمه رضایی / نفيسه زارع / نگار انسان / نگار باقری / نگار رهبر / نگار صالحی زاده / نگار ملک / نگار ملک محمدی / نگين فيروزه اي / نورالدين پزشكي / نوشابه امیری / نوشین احمدی خراسانی / نوشین جعفری / نوشین کشاورز نیا / نوید کرمانی / نيره توكلي / نیره توحیدی / نیره مجدی / نیلوفر انسان / نیلوفر فروتن / نیلوفر گلکار / نیلوفر مهدیان / نیلوفر کشمیری / نیما احمدی / نیما صفار / نیما قاسمی / نیما نامداری / نیوشا درخشان / نیکی ایران/
وجیهه مقدم / وحدت احمدپور / وحید پوراستاد / وحید رضا مصوری / ولي رحيم‌زاده / ونوشه آریا / ویدا بیگلری / ویکتوریا آزاد/
هاجر حسین خواه / هادر بهرامی / هادی زیانی / هادی عابدی / هادی فاطمی / هادی یوسفی / هاسمیک آزاد خوان / هاله اجندی / هاله سلحشور / هاله قریشی / هانا دارابی / هانيه بختيار / هانی مهاجر / هانیه سالک / هانیه سلیمی / هانیه عباسی / هدی توحیدی / هدی رزاتی / هدی هاشمی / هدی کیانی راد / هژير پلاسچي / هما مداح / همایون نامی / همایون نوبرانی/ همت حافظي / هوشیار حسینی / هومن آقاسی بیگ/ ياسر عزيزي / يداله نجفي / يوسف پژوم / يونس اورنگ خديوي / یاسر بیگی / یاسمن تورنگ / یاسمن دادور / یاسمن فضیلی / یاسمین داداشی / یاسین محمدی / یاشار گرمستانی / یاور اعتماد / یمین ترنگ / یوسف صفاری
اسامی 82 نفر دیگر از کسانی که این اطلاعیه را امضاء کرده اند (17 / 1/ 1386):
آذر قاسمی / آرش قانع / آیدین قانع / ابوالفضل هادی اسفنگره / احسان شامی / احمد خوشنویس / الهه پشنگ / الهه موسوی / اقدس مرعشی / امید زمانی / اکبر معصوم بیگی / ایمان پاک نهاد / بابک صارمی / بهجت بید سرخی / بهنام صارمی / پرویز شوکت / پریسا قدرتی / پریسا مرعشی / تایماز قانع / تقیه زنگنه / جهانگیر هاشمی / حسن دارابی / حسن قانع / حماس غفاری / حمید دارابی / دلارام علی / رضا شجاعی / رقیه مرابی / روزبه رجبی / روشنک فلاح / روناک قاسمی / زبیده افروز / زهرا تولید / زهرا رجب زاده / زهره مشهدی / سارا عباسلو / سپیده خاکسار / سپیده هاشمی طباطبایی / سحر حشمتی / سحر قهاری / سعيد شعبانی / سعیده صدیقی / سهیلا احمدی / سهیلا عبدی / سیروس شمشادی / شبنم کاظمی / شهاب میرزایی / شهلا فرجاد / شیدا مرادزاده / طلعت افغان / عسل اخوان / عصمت واری / علیرضا اردلان / فاطمه ترابی / فاطمه رضایی / فاطمه عبدی / فاطمه علمی / فرزانه راجی / فری ناز آرین فر / قدس مرعشی / کوثر آزموده / کیمیا رادمهر / کیومرث حکیمی / محسن میرمومنی / محمد حسن محمدی / محمد رخشنده / محمد هاشمی / مریم احمدی / مریم تقوی / مریم فرج زاده جلالی / مریم محمدی / منصوره خلج / منصوره فتوره چی / مهران حدادی / مهری خانکی / مونا محمدزاده / مونا منصوری / مینا کامران / ناصر صفاریان / ناهید رحیمی / نجمه رشیدی / نسرین معتمدی / نفیسه سعادتی / نیلوفر فرج الهی / واصله اسم خوان / هاجر عینی / هادی نصیری / هلیا هویداپور
اسامی 126 نفر دیگر از کسانی که این اطلاعیه را امضاء کرده اند (18 /1/ 1386):
آرش فتاحی / آرش قاسمی / آزاده حسینی / آزاده سپهری / آناهیتا ایراوانی / آیدین بازارچی / احسان چهره نگار / احسان غفاریان /احمد جم / احمد عطارزاده / اسماعیل تیموری / اشکان آرشیان / اعظم نیازی / امید عبدالهی / امیر حسین عطارها / امیر سجاد حکیمی / امیر نیازی / اکرم سرابادانی / اکرم لطفی زاده / ایران یارمحمدی / بابک غفاریان / بلال مرادویسی / بهار اعتماد / بیتا قره باغی / پانته آ جلالی / پانته آ غفاریان / پروین شیبانی / پوران کریمی / پیام شکیبا / تارا نیازی / جمشید احمدی / حامد یوسف نژاد / حسین نیازی / حمید میرجلیلی / دانا شریفی / داود میلی / داورد نوروزی / دلارام شریفی / راشین مختاری / رضا نیازی / رضا آقلار / روح الله کلانتری / روشنک اجاقلو / رویا سلامتی / رکسانا اجاقلو / زری عرفانی / زهره امینی / سارا سرابادانی / سحر سرابادانی / سعید اجلی / سعید نیازی / سمیرا جلولی سوسن ضرابی / سیمین طاهری / شراره احمدی / شهرزاد حسامی / شهره حسامی / شهره موحدی شهلا حسامی / شیرین اکبری / شیما شهرام / طاهره سماوات / طناز غفاریان / عباس حق شناس / عباس شکری / عطیه غیایی / علی رایجی / علی رضا نیازی / علی سالکی / علی مشتری / علیرضا جباری / علیرضا فتانت / عیسی آزاد / غلامحسین صادقی / فائزه امینی / فاطمه امین زاده / فاطمه حاجیلو / فاطمه سلیمانی راد / فرمان غفاریان / فریبا محمدی / فریبرز رحیمی / فریده رستمی / فهیمه مرادی / قاسم نیازی / کوروش پارسا / گوهر شمیرانی / گیتی پرویزی / لیلی نیازی / ماریان نوربخش / ماندانا زمانی/ مانی حکیم / ماهرو فتانت / محبوبه کرمی / محرم دولتشاهی / محسن غفاریان / محمد جلولی / محمد صدرهاشمی / محمد علی نیازی / محمد نیازی / مرتضی شایسته / مریم صمیمی / مریم نیازی / مسعود نیازی / ملوک عزیز زاده / منور قنبری / مهدی نیازی / مهدی وفایی / مهدی یوسفی / مهرداد الفت / مهرداد علی اکبری / مهرنوش اعتمادی / مهری قره خانلو / مهری یقینی / مهناز ظهیری نژاد / مینا ربیعی / نازی کریمی / نرگس نوذری / نیما دارابی / وحیده مولوی / هانه یونسی / هدی امینیان / هدی بیت مشعل / هوشنگ جلولی / هوشنگ کردستانی / هومن ملوک پور / یلدا ایرانی
برای دیدن ترجمه انگلیسی این اطلاعیه به بخش انگلیسی سایت مراجعه فرمایید:
http://weforchange.net/english/spip.php?article56

شنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۶


ادعای ملوانان بریتانیایی


آزادی ملوانان بریتانیایی وبازگشت آنان به آغوش گرم خانواده ی شان ،

بدون شک اثر شادی بخشی روی خانواده ی شان ومردم آن دیارداشته

است. مانیزازاین حرکت شادمانیم . وشادمان ترمی شویم اگردرمیهن ما

نیزمنتقدی، روزنامه نگارویا نویسنده ای را به دلیل دگراندیشی ویا خلاف

آنچه حاکمان می اندیشند ، دچارمشکلات عدیده نشوند ومحروم ازهرگونه

حقوق اجتماعی.

اما ملوانان بریتانیایی پس ازآزادی واعزام به کشورشان دریک کنفرانس

خبری شرکت کرده ونکاتی را درخصوص دستگیری شان مطرح ساختند

شش نفرازآنان که درکنفرانسی خبری شرکت کرده بودند ، دربیانیه ای

مشترک اعلام داشتند که بعد ازبازداشت به آن ها چشم بند زدند ودستان

آن هارا بسته تحت فشارروانی قراردادند. رادید زمانه نقل می کند که ناوبان

یکم فلیکس کارمن که بیانیه مشترک نظامیان را قرائت می کرد، اعلام

داشت 7/1 مایل دریایی هنگام دستگیری با آب های ایران فاصله داشتند.

کارمن گفت ، دوگزینه درپیش روی آنها بود( پذیرش منحرف شدن به آبهای

ایران یا هفت سال زندان)

وی همچنین گفت به غیرازچند شب آخر، ایزوله بودند
و...
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
فهرست نامزدهاي نهايي جايزه بين‌المللي كتاب ايمپك دوبلين اعلام شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هيأت داوران جايزه ادبي ايمپك 2007 روز چهارشنبه هشت نامزد نهايي اين جايزه را معرفي كرد.
در ميان نامزدهاي معرفي‌شده، نام "جي.ام كوئتسي" - نويسنده آفريقاي جنوبي برنده جايزه نوبل - براي كتاب «مرد آرام» به چشم مي‌خورد.
"كورمك مك‌كارتي" - از مشهورترين نويسندگان معاصر آمريكا - براي كتاب «مردان پير بدون كشور» ديگر نامزد جايزه ايمپك 2007 است.
به گزارش پايگاه خبري CBC‏، "سباستين باري" از ايرلند براي كتاب «راه بسيار طولاني»، "جاناتان سافران فوئر" - نويسنده آمريكايي - براي كتاب «بسيار بلند و به طرز غيرقابل‌باوري نزديك»، "پر پترسون" - نويسنده نروژي - براي كتاب «اسب‌هاي دزدي»، "جوليان بارنز" - نويسنده انگليسي - براي كتاب «آرتور و جورج» و همچنين "پتر هابس" - نويسنده انگليسي - براي كتاب «روز كوتاه مردن» ديگر نويسندگان نامزد اين جايزه ادبي هستند.
همچنين نام "سلمان رشدي" - نويسنده انگليسي ، هندي - براي كتاب «پادشاه شاليمار» در فهرست نامزدهاي جايزه كتاب ايمپك گنجانده شده است.
برنده جايزه امسال ايمپك روز 14 ژوئن معرفي خواهد شد. نامزدهاي اين جايزه از سوي كتابخانه‌هاي جهان معرفي مي‌شوند و آثار سپس از سوي هيأت داوران بين‌المللي مورد بررسي قرار مي‌گيرند.
جايزه ادبي ايمپك كه با جايزه نقدي 154هزار دلاري همراه است، بزرگ‌ترين جايزه ادبي جهان براي يك اثر داستاني از انگليس يا ترجمه‌شده به زبان انگليسي محسوب مي‌شود و از گران‌ترين جايزه‌هاي ادبي است.
انتهاي پيام
کد خبر: 8601-03805

پنجشنبه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۶


آزادی ملوانان بریتانیایی


امروزچهارشنبه پانزدهم فروردین ماه هشتادوشش برابربا چهارم آوریل،

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران ، درمصاحبه ای مطبوعاتی وطی

نطقی آزادی پانزده ملوان نیروی دریایی سلطنتی انگلیس را اعلام کرده ،و

آن را هدیه ای ازطرف ملت ایران به مردم انگلستان دانسته است.

اززمان دستگیری پانزده نظامی انگلیسی که درمیان آنان یک زن جوانسال

نیزحضورداشت، دامنه ی بحران درسیاست خارجی کشورما ژرف ترشده

وبا توجه به برنامه هسته ای ایران که به اجماع کشورهای قدرتمند درنهاد

شورای امنیت سازمان ملل انجامیده وصدورچند قطعنامه مبنی برتحریم را

برای کشورمان درپی داشته وبرای رسانه های بین المللی نیزخوراک منا

سبی تهیه می شده، گستره این بحران وسیع ترشده بود.

عمق یابی بحران که درنوع ارتباط وحتی نوع کلام طرفین قابل مشاهده

بود ، کشورهایی نظیرترکیه وسوریه را به نقش آفرینی واداشته ومسئولیت

واسطه گی برای جلو گیری ازتشدید بحران وحل هرچه سریع ترمعضل به

وجود آمده را برای شان محقق کرده بود.

کارشناسان وتحلیل گران نیزدریادداشت های شان به حل این معضل ازطر

یق برقرای دیالوگ ومسالمت جویانه تاکید کرده بودند. علیرغم تعبیرها و

تفسیرهای نابجای صورت گرفته درخارج، تاکید براین بودکه با توجه به

بحرانی بودن اوضاع خاورمیانه ، وموقعیت ویژه ایران به جهت استفاده

صلح آمیزکشورازانرژی هسته ای، باید ازگسترش بحران اجتناب نمود.

که یقینا این تحلیل ها دربرداشت وتنظیم دیپلملسی مبتنی برمسالمت و

برقراری دیالوگ بی تاثیرنبوده است.

آزادی این پانزده انسان ، بطورقطع تاثیربسزایی دراذهان عمومی جهان

خواهد گذاشت وبسیاری ازفعالیت های مسموم را که دراین راستا صورت

می گیرد ، خنثی خواهد نمود
.

سه‌شنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۸۶


گزارشگران بدون مرزخواستار آزادی علی فرحبخش, روزنامه نگار

وکارشناس اقتصادی شد. وی به جرم جاسوسی ازسوی شعبه ششم

دادگاه انقلاب به سه سال حبس وپرداخت 69 هزاردلارجریمه محکوم

شده است. حکم وی درتاریخ ششم فروردین ابلاغ گردیده است
.


اخبارحاکی ازآن است که تعدادی ازاعضاء کمپین (( یک میلیون

امضاء برای تغییرقوانین تبعیض آمیز)) که دیروزبرای گرفتن

امضاء درپارک لاله جمع شده بودند, بازداشت شدند. ناهید کشاورز

سارا ایمانیان وهمسروی, محبوبه حسین زاده وسعیده امین بعداز

بازداشت, به اداره مفاسد اجتماعی وزرا منتقل شدند

دوشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۶

(( استالینگراد ))



روز شنبه فیلمی ازتلویزیون ایران پخش شد، به نام (( استالینگراد )). داستان

این فیلم انعکاس رویدادی است که درجنگ دوم جهانی پیش آمده و همچنین

عوارض وتبعات آن.

به نظرمی رسد تلاش سناریست این فیلم، متوجه روابط وویژگی های تیپیک

تعدادی ازپرسوناژ هایی ست که دریک واحد عملیاتی آلمانی گرد هم آمدند،

که درابتدا بیش ازچهارصد نفربودند وبراثرنبرد بین طرفین متخاصم، یعنی

آلمان وشوروی به چند ده نفرتقلیل می یابند. که درپایان به چند نفرمی رسند.

مناسبات بین سربازان هم رده با ویژ گی های متمایز وهمچنین روابط بین

بعضی ازپرسوناژها با فرماندهان شان.

این فیلم توسط فیلمسازی آلمانی کارگردانی شده. فیلمنامه وفیلم جدید بوده و

فضایی متفاوت ترازفیلم (( نبرد استالینگراد )) را که ازفیلم های معروف

دوره اتحاد جماهیرشوروی بوده که برحیات جنگی ومصائب آن درپنج سال

جنگ جهانی دوم متمرکزمی باشد، ارائه می کند.

نگاه موجود دراین فیلم برگستره ای عام تروبا تمرکزبرفداکاری های مردم

شوروی؛ همبستگی عالی شان درنبرد؛ ایثاروجانفشانی مثال زدنی شان و...

تاثیردارد. همچنین برخرابی ها وویرانی های جنگ که حاصل ددمنشی های

نازیسم وفاشیسم وهیتلرنژادپرست می باشد.

درفیلم (( استالینگراد)) اما توجه کارگردان بیشتربرزمینه افکارومناسبات

عاطفی – شخصیتی تعدادی ازچهره های یک واحد عملیاتی ارتش آلمان

متمرکزمی شود. تلاش فیلم نامه نویس وکارگردان، معطوف به واکاوی و

بازنمائی درون پرسوناژهاست. پرسوناژهایی که براثرشناخت حاصل از

تجربه شان، درگیرتناقض ها وتضادهایی می باشند؛ که گاه قادربه حل آن

نبوده وبه خودکشی رومی آورند. مانند سربازی که درصحنه ای ازفیلم

وقتی هفت تیرفرمانده اش براثراختلاف، به سوی وی نشانه می رود، اعلام

می کند که اوبیش ازدوسال است که مرده است، وبا خودکشی به زندگی خود

خاتمه می بخشد.ویا چالش ایجاد شده بین ستوان فرمانده با مقام مافوق خودش

که سروان بود؛ واین چالش بربنیاد واقعیت های جنگ بنا شده بود،که سروان

فرمانده تنها اطاعت کورکورانه زیردستان رامی خواست که با مقاومت ستو

ان روبرو می شود واین خود به دوئلی می انجامد، که به مرگ سروان فرما

نده منتهی می گردد.

یا شخصیت سرجوخه، که آگاه ازتناقض وتضاد درفرایند رویدادها بوده و

تجربه ی وی نیزاین تناقض رادرسکوتش ونوع رابطه اش با دوستش نشان

می دهد، اما برخلاف دوستش که زمینه های تشخیص وشناخت واقعیت هادر

وی پدید آمده ورشد می کند وبه انتخاب راهی مصممش می گرداند، ودرمخا

لفت با عملکردهای فرمانده هانش بروزمی یابد، اواما با نهادی کردن منشی

محافظه کارانه ومنفعلانه، به این نوع زندگی ی توام با سکوتش ادامه میدهد.

درهمین واحد عملیاتی نیزازطرف دیگربا منش شخصیتی ای آشنا می شویم

که مصلوب الاختیاربوده ومانند انسان های هیپنوزشده که آگاهانه تن به چنین

روندی داده است، تابع بی چون وچرای تفکرنازیستی می شود. وهیتلرراهمه

چیزمی داند، تا نیازهای جاه طلبانه اش را مجاب کند.

نماهای برجسته وزیبائی درفیلم به دیده می نشست ، که مانند تصاویر بدون

شرح،بازگوی عمیق ترین تجربه های روانی ودرعین حال گفتاربیرونی بوده

است. مانند صحنه ای ازقرارگرفتن چند نیروی متخاصم درمقابل هم درلحظه

ای ازآتش بس برای جمع کردن زخمی های شان، که یکی اندکی نان رابه آن

دیگری تعارف می کند وآن دیگری اندکی گوشت را به این یک می دهد.

عالی ترین مفاهیم انسانی واوج همبستگی عاطفی رامی توان دراین نما جست

نمای پایانی فیلم فارغ ازنیازبه توضیح است. فقط باید با چشم جان به دیدن آن

نشست. واقعگرائی موجود دراین نما، مرا به یاد برخی از نقاشی های

کته کلویتس، هنرمند چاپگروپیکره سازانساندوست مشهورمی اندازد. وی به

عنوان یک هنرمند برجسته درسده بیستم، آثاری پس ازجنگ آفرید، که حاوی

اعتراض علیه مناسبات غیرانسانی حاکم برجامعه آلمان می باشد. وی استادی

متبحردربازنمائی حالات عاطفی فرد وروان شناسی توده های محروم می با

شد.


نگارش – 12/1/86