نانسی پلوسی
وچرخه ی ناکامل سفر
نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که درراس هیاتی ازاعضاء
مجلس که مرکب ازنمایتدگان دموکرات وجمهوری خواه بودند، گردشی
خاورمیانه ای داشته ودراین گردش دیداری ازعربستان سعودی وسوریه
به عمل آورده وبا رهبران شان مذاکراتی نیزانجام داده است.
وی که نخستین بانوی رئیس مجلس آمریکا وازحزب دموکراتیک آن کشور
به شمارمی آید، سومین شخصیت قدرتمند کشورآمریکا ست. باتوجه به برخی
موضعگیری های وی درخصوص تحولات بین المللی، ازجمله عراق و...
عملکرد سیاسی اومتفاوت ازموضعگیری جورج بوش رئیس جمهورایالات
متحده می باشد.
موضع وسیاست رئیس دولت ایالات متحده درخصوص کشورسوریه، مبتنی
بردشمنی واتهام حمایت ازتروریسم ، به ویژه حمایت ازترویست ها درعراق
توسط سوریه است. و برای کشورسوریه درعرصه بین المللی قائل به نقش
آفرینی نیست. به ویژه درحوزه خاورمیانه.اما سفرهای متعدد ومتقابل مقامات
آمریکا وعربستان به جهت فشاربرکشورهایی نظیرسوریه و...نشان ازباوری
دارد که موضع دولت بوش را منعکس می کند.
سفرنانسی پلوسی به خاورمیانه ودیدار ومذاکرات وی با بشاراسد، که سبب
خشم جورج دبلیو بوش ودولت وی گردیده، ازیک سونشانگرماهیت و نوع
دیپلما سی دموکرات هاست که متفاوت تر ازدیپلماسی نئومحافظه کاران می
اتدیشند ودرعرصه ی عمل سیاسی نیزبه آن وفادارمی مانند. حتی اگراین
تفاوت دربرخی ازحرکت های این بازی شطرنج سیاسی باشد. وازطرف
دیگرتصویری ست که دموکرات های آمریکایی درمناسبات سیاسی درعر
صه بین المللی ، که درواقع یک دهکده به هم پیوسته بوده ، با مناسبات
متقابل درونی وغیرقابل تفکیک، ازخود به جا می گذارند.
به نظرمن چرخه ی سفرنانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به
خاورمیانه ناکامل انجام شده ومی توانست با سفریه ایران کامل گردد.
اکنون این نمایندگان پارلمان ایران هستند، که می توانند با طرح بحث
برقراری مناسبات پارلمانی بین مجالس دوکشور، همچون برقراری
ارتباط آکادمیک که غیررسمی بوده وبه منزله برقراری دیالوگ وراه
یابی به منظورگره گشایی ازمعضلات بی شمارموجود درمنطقه استرا
تژیک خاورمیانه می باشد. این حرکت یک گام به پیش است. بدون
آنکه گامی به پس گذاشته شود. جناح چپ نمایمدگان پارلمان( اصلاح
طلبان) می توانند با بحث وواقع نگری دراین حوزه، موضوع رابا سایر
همکاران نماینده خود درمیان بگذارند. بدیهی ست که تمرکز براین موضوع
وایجاد این ارتباط، خودبه خود به انزوای سیاست های نئومحافظه کاران
کمک می نماید وبدین طریق می تواند درتعدیل واصلاح افکاراجتماعی مردم
آمریکا نیزموثرافتد. باوردارم که این مناسبات می تواند محاسن زیادی ازنظر
سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی وغیره داشته ودامنه ی تنش ها را نیزمحدودتر
نماید.
۵ نظر:
با سلام
جناب بیزارگیتی,تحلیل به روزو
واقع بینانه ای بود
سلام
خسته نباشی.مقاله راخواندم
ناگزیرباید به سمت ارتباط رفت
چقدرخوب که سیاستمداران به
درک به موقع ازاین موضوع دست
یابند
منتظرتحلیل های تازه شما
سلام
رویکرد تحلیلی تان مبتنی بر
مبارزه اصلاح طلبانه است
سلام
رویکرد گفتمانی خوب است
خلاصه به ایران می آید,خواهیم دید
ارسال یک نظر