شنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۵

حديث تكرار



چقدربوي شقايق

درفنجان

فنجان چاي

نوشيدن

وانتهاي دريا را

به آغازآسمان/ دوختن



پرده را كه مي كشم

آسمان

حرف هرروزه است

تكراررنگ هايي/ كه

فصل ها را مي فريبد



چاره يي نيست

گويي دوباره

حديث پرده وفنجان است

۱ نظر:

ناشناس گفت...

..it seems that the poet had a scape from sth for getting sth really better or not but even in the different situation ,position,.. he/she couldn"t get it ...i think that in the spite of the change in the oposition of the piet but he/she lost his/her motivatoin _contacts with roottin.