چهارشنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۸۶

آلن رب گری یه ، پیشتازرمان نودرگذشت




یکی از چهره های ماندگار و پیشتاز جنبش ادبی موسوم به (( رمان نو )) درگذشت .

آلن رب گری یه متولد 1922 درفرانسه ، که طلایه دار جنبش ادبی رمان نو بود ،

به دلیل بیماری قلبی در هشتاد وپنج سالگی ، با آفریده هایش وداع کرد .

پیدایش رمان نو به نحوی با فعالیت ژروم لندون jerom lindon فعال سیاسی

ومسئول انتشارات مینوئی minuit پیوند خورده است . زیرا درزمانی که

فعالان رمان نوبه نوشته های غریب شان دست زده بودند ، هیچ ناشری حاضر

به نشر آثارشان نبود . اما ژروم لندون به انتشار آثارشان پرداخت .

رمان نو همزمان بود با جنگ الجزایروبازگشت ژنرال دوگل به عرصه ی قدرت.

ماجرای رمان نو ؛ یک ماجرای دال است . درواقع حاصل کسب آگاهی نسلی از

نویسندگان ازنقش قالب های کلامی وصوربلاغی ست .

تحول ادبیات داستانی به سمت شکل گیری رمان نو، در حقیقت پاسخی است به

روند اگزیستانسیالیسم ، که درادبیات الویت را برای ÷یام وگفتمان متعهد قائل

بود .

ساختارزبان وکارکرد روایی ولحن بیان دراین رویکرد ادبی ، نقش مهمی داشت.

توسل به اشیاء و صور توصیفی ازارزش بالایی درساختارکاررمان نونویسان

برخوردار بود . سینما نیز هنری بود که برنوشته ی آنها وتلقی شان از داستان

اثر گذاشت .

آلن رب گریه که درکنار رمان نونویسانی چون ناتالی ساروت ، کلود سیمون

مارگریت دوراس ومیشل باروت ، از برجسته ترین نویسندگان این جنبش ادبی

بود ؛ آثارارزشمندی همچون مداد پاک کن ها ، بیننده ، حسادت ، دردهلیزپیچ

درپیچ ، خانه ی میعاد و... ازخود به جای گذاشته است . وی درکنارفعالیت های

ادبی اش ، درزمینه سینما وفیلمنامه نیز ازخود آثاری به جا نهاده است .

(( سال گذشته درمارین باد )) فیلمنامه ای است که توسط آلن رنه به نمایش

درآمده است . می توان از (( قطار سریع السیراروپا )) و(( بازی با آتش ))

به عنوان سایرآثارسینمایی وی نام برد .

رب گری یه درخصوص اشیایی که صاف ودست نخورده ، سرجایشان

هستن ، معتقد بود که ، ضرورت دارد با نوشته ای دلالتگروتوصیفی ،

سطح این اشیاء را محسوس کنیم وبه سراغ قلب رمانتیک اشیاء نرویم.

به اعتقاد او باید ازبرخی مفاهیم منسوخ درنوشته مانند ، شخصیت پردازی

سرگذشت ، تعهد ، تقابل بین قالب ومحتوا درگذشت . وی تلاش بسیاری کرد

تا کارآمد بودن توصیف خلاق را نشان دهد .

دو اثر بیننده و حسادت وی دارای ساختاری پیچیده وترتیباتی هستند که درمقابله

با خیالپردازی قراردادی رمان ها ، درست مانند یک نظام ضد خیالپردازی عمل

می کنند. مانند سیاهه برداری سرد وعینی اشکال واشیاء، عمل موکد نگاه ، دیالکتیک

حضوروغیاب ، درهم ریختن حساب شده ی توالی زمانی ، ب طرفی محض زبان ؛

همه ی اینها دست به دست هم داد ه ونوشته را ازحلت مالوفش دور می سازد.

یاد این چهره ی برجسته ی رمان نو گرامی باد

۳ نظر:

ناشناس گفت...

با درود فراوان وخسته نباشید
به روزید

ناشناس گفت...

سلام،خوبید

کاش راجه به جنبش رمان نو بیشترازاین می نوشتید.اگرچه اطلاعات ارزشمندی با این مقاله دراختیارخوانندهگذاشته می شود

دست تان دردنکند

ناشناس گفت...

خواندم . دستت دردنکنه