تیتر انتخابی این یادداشت ، اگر چه در ساختار بیرونی خود از منطق ادبی پیروی
می کند ؛ اما در بافت درونی اش حکایت ها نهفته است . انتخاب این تیتر به عهده
صاحب این قلم است ؛اما گفته ای ست از یکی از لیدرهای گرایش موسوم به اصلاح
طلبی . یعنی آقای کروبی .که گاه که واکنش نشان دهد ، چنان پرده دری می نماید
که کس را یارای مقابله با وی نیست .
اشاره کروبی به سخنی از رئیس دولت نهم است ،که بر این باور است که بایدمدیریت
جهان را تغییر داد . و حتی گویا قرار بود که وزیر برکنار شده دارایی ، به عنوان سفیر
در کانادا انتخاب شده ، تا تئوری مدیریت در جهان آقای احمدی نژاد را بدینوسیله
اجرا نماید .
عجیب است که میدان پرچالش ما در حوزه ی اقتصاد ، سیاست و فرهنگ همچنان
درگیر بوده و رنگ آرامش به خود ندیده ، که ما به فکر تغییر مدیریت در جهانیم .
حال با کدام روش ومنش . ومصادیق ما برای ارائه جهت مدیریت در جهان چیست ؟
آیا نرخ تورم 40 درصدی ازگروه اقلام خوراکی وآشامیدنی و یا به کل نرخ تورم
بالای 25 درصدی در سال 86 در قلمرو اقتصاد ، مصداق قابل ارائه می باشد ؟
که البته نه تنها فریاد مردم ( به ویژ ه دهک های درآمدی یایین و متوسط )
جامعه را درآورده ؛ بلکه اعتراض برخی از مسئولین و نمایندگان پارلمان را نیز
برانگیخته است . حتی آنان که باور به این نرخ تورم نداشته اند ، زیر فشار مردم
ناگزیر به پذیرش شده اند . وضعیتی که برخی از نمایندگان از آن به عنوان ظلم
در جامعه یاد کرده اند ! بنا به آمار صندوق بین المللی پول که نرخ تورم را در سال
2008 به 7/20 درصد اعلام داشته ، کشور ایران را در میان 183 کشور مورد
بررسی در جهان ، مقام پنجم را به جهت داشتن بالاترین نرخ تورم ، اعطا نموده
است . ودارای مقام نخست بالاترین نرخ تورم در خاورمیانه .
درقلمرو سیاست و فرهنگ نیز ، دست کم آنچه اخبار داخلی نشریات یومیه ارائه
می دهند ، گواه وضعیتی ست که روشن کننده سیاست های دولت نهم است .
برخوردهایی که با دانش جویان و زنان ، به جهت مطالبات صنفیشان صورت
می گیرد . محرومیت از ادامه تحصیل ؛ ارجاع شدن به کمیته های انضیاطی و . ..
همین دیروز خبری در روزنامه ها منتشر شده بود که در تهران گشت های ارشاد
تفتیش ساک ها و کیف های بانوان می پردازند ، به منظور اینکه نوع خرید شان
چه بوده است . این اعمال را چگونه می تان توجیه نمود ؟ ! در حالی که این عمل
بلافاصله موجب اعتراض برخی از خود مسئولین نیز قرار گرفت . ضرورت به نظر
نمی رسد که به تعیین مصادیق دیگر در این حوزه اشاره شود . آیا به پیامد ایجاد
چنین فضایی اندیشیده شده است ؟
در قلمرو فرهنگ نیز که آقای وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی ، تکلیف منتقدان روش
و منش فرهنگی شان را روشن نموده اند . جمله یمعروف مشاعر بعضی ها خوب
کار نمی کند . چرا ؟ چون به نقد کارشناسانه سیاست های فرهنگ قدرت حاکم
می پردازند . وسویه های کارکردی آن را در تضاد با منافع و منش دموکراتیک
جامعه تلقی می کنند . آیا دراین صورت با چه تمهیداتی می توان به مدیریت
جهان اندیشید . بهتر نیست به توصیه ها و نصایح علمی کارشناسان ، فارغ از
اندیشه های جناحی توجه کرد ، وبه سروسامان بخشیدن زندگی وفضای اجتماعی
خودمان پرداخت .
در اینجاست که رابطه ی بین مدیریت جهان وگوجه فرنگی عینیت بیشتری می یابد .
۳ نظر:
خسته نباشی
جالب بود. قلمت جاودان
مقاله جالب بود .عنوان زیبا و طنزآمیزی برای مقاله برگزیدید
ارسال یک نظر