حصار تنهایی کلمات و
ستاره ای که پیشانی حرف ها را
روشن می کند
عمود بر آشوب این جهان
حضور بی صدای نام توست
و مرز جغرافیایش
که نقشه ی کهکشان
نه از لا به لای نفتکش های تنگه ی هرمز می گذرد
نه مهر و نشان دلارهای آمریکا
شاهراه انگشتان توست
که آوازی تازه را
در خطوط روزگار
ترسیم می کند
بر قایق بی کرانه ی ترانه هایم
لنگر افکن
بازی های این جهان
در وقار نقش تو
خاتمه می یابد
۲ نظر:
FREE JAMAL
FREE JAMAL
Academic Writers at https://peachyessay.com
ارسال یک نظر