پنجره که می گشایم
صدای انفجار
در خطوط حامل رویایم
تعبیر می شود
و خاورمیانه
چقدر بی حوصله
بر دریاهایش
نت های بی قراری
تنظیم می کند
بر غبار نگاه کودکانش
پرنده ها بی طاقت اند
و بر ارتفاع سقوط
داستان در خیال کوچک شان
در اتفاقی خونین
نبض انتظار را
در افقی مبهم
خاموش می کند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر