وبلاگ
بسياري ازوبلاگ نويسان براين باورند كه دنياي وبلاگ مبتني برنوعي ازآزادي
عمل است . آزادي عملي كه سايررسانه ها ازآن برخوردار نيستند. واين آزادي
عمل مبتني ست برگستره بي حد احساسات وعواطف وانگيزش هاي هيجاني و
فكري . درحقيقت پديده ي وبلاگ را دفترچه خاطراتي مي پندارند، كه خصوصي
ترين رؤياها ، خاطره ها ، تجربه ها وغيره را به خود راه مي دهد.وازاين جهت
حوزه ي كاربرد آن بسيارگسترده ، متنوع وبي شمار است.
اگر چه پديده ي وبلاگ به لحاظ كاركرد وساختار ومنش عمومي اش ازويژگي
برخوردار است كه آن را ازساير رسانه ها متمايز مي سازد. وگستره كاربردي
آن بسياروسيع وپرتنوع است . با تاكيد براينكه وبلاگ يك رسانه مجازي ست و
همين خصيصه سبب مي گردد تا دردنياي گسترده وپرمخاطب مجازي ، كه هر
روز كه مي گذرد ، قلمرو آن گسترش بيشتري يافته وبرمخاطبان آن افزوده مي
شود.اما كمي باريك بيني وظريف انديشي درحوزه ي عمومي ومناسبات اجتماعي
درجوامع مختلف ، ايجاب مي نمايد تا اندكي با احتياط نسبت به ارائه چنين اظهار
نظري بپردازيم . تامل درمناسبات سياسي – اقتصادي – اجتماعي – فرهنگي در
ساختار جوامع، نشانگر درجه اي ازپيشرفت يا پسرفت بوده وحركت جوامع را
با توجه به برنامه هاي كوتاه مدت وبلند مدت آن ، واهداف پيشرو، تنظيم مي نما
يد . در عين حال ، بر پايه ي گفته ي فوق، نسبت رابطه ي قدرت حاكم با مردم
و فضاي اجتماعي آن معين مي شود . وظرفيت جامعه براي آزادي بيان و تكثر
صداها به سنجه درمي آيد.
آيا دريك جامعه اي كه بر اساس الگوهاي علمي تاريخي ، در فرايند رشد خود
به مرحله ي صنعتي يا پسا صنعتي نائل گشته والگوهايي را براي نوع زندگي
به لحاظ حقوقي ؛ فرهنگي وسياسي ارائه داده واز مدنيتي پيشرو برخوردار گر
ديده است ، يك نويسنده ي وبلاگ درچه محدوده اي از آزادي به سرمي برد و
چقدر اقتدار ومؤلفيت خود را درنوشتن وگسترش آزادانه قلمرو متن مجازي اش
نشان مي دهد؟ ودريك جامعه توسعه نيافته و عقب مانده به لحاظ همان الگوي
پيش گفته ي تاريخي ، چقدر آزادي براي نوشتن آزادانه براي يك وبلاگ نويس
وجود دارد؟ بررسي تمايز وتفاوت اين دو وپاسخگويي به اين پرسش كه دريك
جامعه ي توسعه نيافته كه رسانه هاي عمومي اي كه بيرون از ساختارقدرت به
فعاليت مي پردازند و رسانه هاي منتقد مي باشند، وبراثرنوع سياست هاي قدرت
ناگزير از خودسانسوري مي باشند ( اين موضوع را دريادداشتي بررسي كرده و
درهمين وبلاگ موجود است . درعين حال دريكي ازشماره هاي مجله نقد نو نيز
چاپ شده است) اين سياست شامل دنياي مجازي نيز مي گردد واثرخود را بر
روي سايت ها و وبلاگ ها نيز به جا مي گذارد . فراروي ازمحدوه ي تعيين شده
توسط قدرت و مجموعه قوانين موجود در جامعه ياد شده ، مي تواند به برخورد
و تعطيلي آن رسانه منجر شود . به عبارت ديگر درچنين جوامعي، اگر قصد
ماندن وادامه فعاليت باشد ؛ بايد خود سانسوري نيز همچون شمشيرداموكلس بر
فراز سر قرار گيرد .
دويچه وله گويا چهارمين مسابقه وبلاگ برتر را برگزارمي نمايد. اقدام مناسبي
است اگرتلاشش معطوف شود به اينكه ،قلمرو اين دنياي مجازي را درمحورهاي
دوستي بين فرهنگها ؛ گسترش حقوق بشرواخلاق انساني ؛ يكسان بيني نژادها
به لحاظ منافع انساني و فارغ از هرگونه تبعيض طبقاتي و ... قرار دهد.
بسياري ازوبلاگ نويسان براين باورند كه دنياي وبلاگ مبتني برنوعي ازآزادي
عمل است . آزادي عملي كه سايررسانه ها ازآن برخوردار نيستند. واين آزادي
عمل مبتني ست برگستره بي حد احساسات وعواطف وانگيزش هاي هيجاني و
فكري . درحقيقت پديده ي وبلاگ را دفترچه خاطراتي مي پندارند، كه خصوصي
ترين رؤياها ، خاطره ها ، تجربه ها وغيره را به خود راه مي دهد.وازاين جهت
حوزه ي كاربرد آن بسيارگسترده ، متنوع وبي شمار است.
اگر چه پديده ي وبلاگ به لحاظ كاركرد وساختار ومنش عمومي اش ازويژگي
برخوردار است كه آن را ازساير رسانه ها متمايز مي سازد. وگستره كاربردي
آن بسياروسيع وپرتنوع است . با تاكيد براينكه وبلاگ يك رسانه مجازي ست و
همين خصيصه سبب مي گردد تا دردنياي گسترده وپرمخاطب مجازي ، كه هر
روز كه مي گذرد ، قلمرو آن گسترش بيشتري يافته وبرمخاطبان آن افزوده مي
شود.اما كمي باريك بيني وظريف انديشي درحوزه ي عمومي ومناسبات اجتماعي
درجوامع مختلف ، ايجاب مي نمايد تا اندكي با احتياط نسبت به ارائه چنين اظهار
نظري بپردازيم . تامل درمناسبات سياسي – اقتصادي – اجتماعي – فرهنگي در
ساختار جوامع، نشانگر درجه اي ازپيشرفت يا پسرفت بوده وحركت جوامع را
با توجه به برنامه هاي كوتاه مدت وبلند مدت آن ، واهداف پيشرو، تنظيم مي نما
يد . در عين حال ، بر پايه ي گفته ي فوق، نسبت رابطه ي قدرت حاكم با مردم
و فضاي اجتماعي آن معين مي شود . وظرفيت جامعه براي آزادي بيان و تكثر
صداها به سنجه درمي آيد.
آيا دريك جامعه اي كه بر اساس الگوهاي علمي تاريخي ، در فرايند رشد خود
به مرحله ي صنعتي يا پسا صنعتي نائل گشته والگوهايي را براي نوع زندگي
به لحاظ حقوقي ؛ فرهنگي وسياسي ارائه داده واز مدنيتي پيشرو برخوردار گر
ديده است ، يك نويسنده ي وبلاگ درچه محدوده اي از آزادي به سرمي برد و
چقدر اقتدار ومؤلفيت خود را درنوشتن وگسترش آزادانه قلمرو متن مجازي اش
نشان مي دهد؟ ودريك جامعه توسعه نيافته و عقب مانده به لحاظ همان الگوي
پيش گفته ي تاريخي ، چقدر آزادي براي نوشتن آزادانه براي يك وبلاگ نويس
وجود دارد؟ بررسي تمايز وتفاوت اين دو وپاسخگويي به اين پرسش كه دريك
جامعه ي توسعه نيافته كه رسانه هاي عمومي اي كه بيرون از ساختارقدرت به
فعاليت مي پردازند و رسانه هاي منتقد مي باشند، وبراثرنوع سياست هاي قدرت
ناگزير از خودسانسوري مي باشند ( اين موضوع را دريادداشتي بررسي كرده و
درهمين وبلاگ موجود است . درعين حال دريكي ازشماره هاي مجله نقد نو نيز
چاپ شده است) اين سياست شامل دنياي مجازي نيز مي گردد واثرخود را بر
روي سايت ها و وبلاگ ها نيز به جا مي گذارد . فراروي ازمحدوه ي تعيين شده
توسط قدرت و مجموعه قوانين موجود در جامعه ياد شده ، مي تواند به برخورد
و تعطيلي آن رسانه منجر شود . به عبارت ديگر درچنين جوامعي، اگر قصد
ماندن وادامه فعاليت باشد ؛ بايد خود سانسوري نيز همچون شمشيرداموكلس بر
فراز سر قرار گيرد .
دويچه وله گويا چهارمين مسابقه وبلاگ برتر را برگزارمي نمايد. اقدام مناسبي
است اگرتلاشش معطوف شود به اينكه ،قلمرو اين دنياي مجازي را درمحورهاي
دوستي بين فرهنگها ؛ گسترش حقوق بشرواخلاق انساني ؛ يكسان بيني نژادها
به لحاظ منافع انساني و فارغ از هرگونه تبعيض طبقاتي و ... قرار دهد.
۱۱ نظر:
سلام
مقاله بلند شما دررابطه با موضوع وبلاگ
بسيارآموزنده وخواندني بود. قلم تان
پربارتر باد . اين نوشته روي نگاه من
اثرگذاشت
جناب بيزارگيتي
مقاله نو وخواندني بود. مقايسه وتفاوت ها را بسيارعالي نشان داديد
مقاله را خواندم. اطلاع رساني شما
بدون تعارف عالي بود . به مسابقه
وبلاگ برتر ازسوي دويچه وله اشاره
كرديد. واقعا اميدوارم كه درهمان
محورها برگزارشود . خيلي پسنديده است
طرح اين بحث به خاطرگسترش زياد پديده
وبلاگ بد نيست
اشارت شما درخصوص وبلاگ خواندني بود
اميدوارم وب سايت هاي ديگرهم به اين
مسئاه بپردازند
بادرود
salam ostad
neveshteye amuzande va pormanayist,be omide inke webloghaye digar in neveshteye shoma ra ghab begirand va be divare otaghe khod bezanand...!
با نظرت موافقم
دريك جامعه بسته، وبلاگ نويس هم چندان
آزاد نيست
به نظرمن وبلاگ يك روزنه است براي پرتاب كردن هرآنچه دردل آدمي است
مقاله درباره وبلاگ جالب وبه موقع بود
همامطوركه گفتيد تعبيرهاي مختلف دراين
مورد وجود دارد . ولي هيچ بحثي دراين
باره صورت نمي گيرد
اشاره به موضوع وبلاگ جالب بود. تبريگ ميگم
خسته نباشي
ارسال یک نظر