سه‌شنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۶

پستوی حرف ها



ازصدای دیروز

به بهت نگاه امروزمان

وچراغی

که درپستوی حرف ها

بی فروغ

ثانیه ها را

ورق می زند


به سطرهای سپیدمان

دل / خوش می کنیم

آن سوتراز

اکنون

ودررژه چشم ها

نفس می کشیم

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام

دربعضی شعرهای تان،موقعیت

نوستالوژیکی وجود دارد و

این برزیبائی درونی شعر

می افزاید


ا.ق

ناشناس گفت...

درپستو نیزباید نفس کشید