پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
بر چشمهای مضطرب زنی
درنگ میکنم
در انتظار جگرپارهاش
راه را میپاید
و در سپیدهدمی
جسدش را به آغوش میبرد
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر