دوشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۹۹

خاورمیانه


1

خاورمیانه درد می کشد

با بوی نفت و باروت

خلیج فارس

روی عقربه های متلاطم

به زایمانش می اندیشد

 

آب می شوم

قطره به محال

روی لبان چروکیده بر غیزانیه

غلتان میان حروف و موعظه

((آب از سر و کول مان اگر بگذرد))

شرحه شرحه می سوزد

و رد رگانم

نیلوفر ترانه ای می شود

ستون فقرات فردا را

 

2

(( دا دا دا داااا...م ))

و خاورمیانه

همین نت های کوتاه و بلند فریادی ست

که درخت های شهر را

در خیابان های بی افق

عزادار می کند

 

(( دا دا دا داااا...م ))

ماه بر گیسوان تو می نشیند

تا هر پنجره

لحن تازه ای باشد

بر رد هر عبور

و لبخندی

بر ارتفاع هر شلیک

جوانه زند

 

ققنوس که صدایش

نت های چهار فصل را

میزان به میزان

                  تعبیه می کند

(( دا دا دا داااا...م ))

فرصت لب ها را

در پیاده روی جاده ها

به بلوغ بوسه ها می برد


3

فرقی نمی کند

خرداد یا ژوئن

سطرها در بهار

روی هر سرزمینی

رنگ و بوی واحدی دارند

و نت های زرین شان

میزان جاده ها را

در کلید تازه ای تنظیم می کند

 

شبحی از فراز آسمان

پهلوی ابرها را می شکافد

هاشور می زند

روی نفت خاورمیانه

ادکلن های کاخ سفید

بی نقاب می شوند

خاک

در دهان دنیا

نفسی دوباره می کشد

 

بر سینه های جوان

کلماتی نو جوانه می زند

و در مجال رویا و افق

نگاه ها احیاء می شوند

و شاعران

در نجابت صدای شان

وضع حمل می کنند

صراحت زخم های بی شکیب را




هیچ نظری موجود نیست: