شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۹۴

در منتهای بی قراری تحویل می شود




دایره ی این کلمات

گرد نمی شوند

وقتی کودکان بی سرپناه خاورمیانه

هر شب

کابوس بی حساب و کتاب خمپاره و اعوان و انصارش

بالین شان می شود


اکنون نشسته ام روی باروت حرف ها

و سمت جهان

هجای سکوت است و

سهم من از گفتن

کوچ سطرها

و بغض نگاه کودکان

که دست های مرا

بی طاقت می کند


بیدار می مانند      واج ها

در هزار و یک شب روایت

و جهان ترسیم می شود

در محاسبه ی گلوله ها

و اشک های مادران

در مرز قطعنامه ها و

سکه ی نگاه سرمایه

تا به تلنگر انگشتی

پیشانی روزنامه ی فردا را

تیتر کند


و از این قرار است

که قرار می گیرد

در منتهای بی قراری شمارش شمسی

یک هزار و سیصد و نود و پنج


هیچ نظری موجود نیست: