در فرصت کوتاه کلمات
بر فراز شهادت
میایستم
با شاخه گلی در دست و
اندوه جهانی
بر دهانم
سر میگردانم
در شب مقتول
شب زخمی
نه پرسشیست دیگر
آنچه در نگاه جان میگیرد
آینهای برابر ماست
دیروز بیروت
امروز
رژهی خون در پاریس
فردا
حادثه در نگاهها و خاطرهها
اتفاق میافتد
و در کیف محصلان ما
طاقت امید و بیم
بر نیمکتهای درس
در کدورت دقیقهها
این گونه که لنگر میافکند
سپاه شب
بر ته دیگ مینشیند/ گویی
دوست داشتن
و این راه بیپایان
افق بیپناه
در درنگ کوتاه
زیستن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر