زبان گم شده
پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۹۲
کلام سوم
وقتی کلمات
از سکوتم نردبان می شود
و خاکسترم
از دهان های
شعله شعله
افروخته می شوند
بازی همین است
میدان های
با هوی و های که قاطی می شوند
و سنگ ها
که خون بر تشنگی شان
خم می شود
و بازی می شود
روز
از سر و کول شب
آفتاب می زند
روی شانه های
همین صلیب ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر