زبان گم شده
پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
سهشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۰
این قاب
روز
می گریخت
با پاجامه ی کبودش
و شب
خاطره های دخترکی تنها را
روی شهر
پرسه می زد
غلغله ی سکو ت بود و
نگاهم
در قاب تنهایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر