نسیم حرف های تو
یا پشیمانی کمی نگاه
هرچه بود
قهوه را نوشیدم
و درنگ همه ی گیسوان تو را / باد
زلزله ای شد
در افق جا گرفته ام
و صدایی که
بین دریا و آسمان
تاب می خورد
هر چه می ریزد
انگشت های مرا تازه نمی کند
مگر آمد شدی کوتاه
دست هایم را
ستون حرف هایت می کنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر