زبان گم شده
پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
چهارشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۹
جلجتای رنج
با یاد مادرم
بسنده می کنیم
به تماشای خاطره ات
وخش خش ممتد صلیب شانه هایت
که جلجتایش را می جست
به قضاوت عقربه ها
چشم می نهیم
ورق می زنیم
برگ برگ یادهامان را
وپت پت صدای مان را
تا خاموشی فتیله ها
عصب می شکنیم
۱ نظر:
ناشناس گفت...
ma'areke bud.......
۱:۵۲ قبلازظهر
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
ma'areke bud.......
ارسال یک نظر