دیروز ( م . د ) یکی از دوستان داستان نویسم ، برایم تعریف می کرد که دو مجموعه
داستانی را که برای چاپ به دو ناشرسپرده است ؛ توسط ممیزی ارشاد ایراد اصلاحی
زیادی برایش گرفته اند . یکی ازمجموعه ها که پانزده قصه را دربر می گیرد ؛ به تقریب
با حدود حذف ده قصه مواجه شده ؛ وآن دیگری که مجموعه سه قصه است ؛ با حذف یکی
واصلاح یک قصه ی دیگر روبرو گردیده است . درواقع برای دومجموعه داستان چیزی
نمی ماند تا منتشرشود ؟!
متعجبم که این همه ادعا درهفته ی کتاب وکتابخوانی را چگونه می توان با چنینی سیاستی
که در عرصه ی نشروجود دارد ؛ توجیه کرد . آیا این اهانت به شعورمخاطب نیست که
فرصت خوانش وقدرت تشخیص را از وی سلب نمائیم و به جای خوانندگان درمورد متن
یک کتاب ؛ یک تنه تصمیم گرفته ودرحوزه ی طریف فرهنگی قیم مآبانه برخورد نمائیم.
این گونه رفتارنه تنها به خلاقیت مولف درمقام آفرینشگرآسیب می رساند ؛ بلکه فرایند
خوانش مخاطب را به عنوان مشارکت در آفرینش هنری دچاراختلال می نماید . اگرچه این
سیاست فرهنگی سال هاست که به روند آفرینشگری ادبی صدمات جدی وارد می نماید!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر