لكنت چشم ها
پرده ها افتاده اند
وسطرها
سكوت شان را
به عقربه ها دادند
اين عصر
دلتنگي ها را
درفنجان
فنجان
چاي / تلخ
نوشيدن
واژه ها
شرمسار
خطوط خاموش
جهان را
درلكنت چشم ها
پرسه مي زنند
پرده ها افتاده اند
وسطرها
سكوت شان را
به عقربه ها دادند
اين عصر
دلتنگي ها را
درفنجان
فنجان
چاي / تلخ
نوشيدن
واژه ها
شرمسار
خطوط خاموش
جهان را
درلكنت چشم ها
پرسه مي زنند
۳ نظر:
زبان ها به لكنت افتاده اند
سلام
دوست عزيز
هنوزسطرها بايد به سكوت شان ادامه
دهند.ازاين شعرت لذت بردم
واژه ها انتظار مي كشند
از شعرت ، بويژه بندآخرش
لذت بردم
ارسال یک نظر