صلیب ها
بهارازراه می رسد
تا درنگاه های کودکی مان / کودکان مان
اشک های تازه بنشاند
این دست های بی رمق
کدام حرف را
بردیوارهای شهر
دسته گلی باشد
چشمان بی سوی انتظاررا
1386
تحویل مان می شود
بی اراده ی حضور
وطرح لبخندها
بازی بی خنده ئی ست
تا صلیب ها / به نوبت
کشیده شود
بهارازراه می رسد
تا درنگاه های کودکی مان / کودکان مان
اشک های تازه بنشاند
این دست های بی رمق
کدام حرف را
بردیوارهای شهر
دسته گلی باشد
چشمان بی سوی انتظاررا
1386
تحویل مان می شود
بی اراده ی حضور
وطرح لبخندها
بازی بی خنده ئی ست
تا صلیب ها / به نوبت
کشیده شود
۲ نظر:
سلام
چشم اندازدراماتیکی زیبایی را
این شعرترسیم می کند.ماهریک
صلیب مان رابردوش می کشیم
برای تان آرزوی موفقیت می کنم
پ. یگانه
شعرزمانه ما
با درود
ارسال یک نظر