پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
شب ریز می شود
روی رویایم
و هجرانی ی برگ های آبان
در کسالت عقربه ها
سطرهای شعرم را
مجروح می کند
ناقوسی
در لحن من شیهه می کشد
در شقاوت دیرسال جهان
می آیم
می دانم
به وقت اتفاق
اقیانوسی در تشنگی ام
سرریز می کند
ارسال یک نظر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر