دوشنبه، دی ۱۵، ۱۳۹۹

در زخم تشنگی

 

 شب ریز می شود

روی رویایم

و هجرانی ی برگ های آبان

در کسالت عقربه ها

سطرهای شعرم را

مجروح می کند

 

ناقوسی

در لحن من شیهه می کشد

در شقاوت دیرسال جهان

 

می آیم

          می دانم

                 می آیم

به وقت اتفاق

اقیانوسی در تشنگی ام

سرریز می کند

 

هیچ نظری موجود نیست: