سه‌شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۶

از منظر روایت ها


عنصر شخصیت یکی از مولفه ها و عناصر سازنده و شکل دهنده ی متن داستانی ست.

در اجرای متن داستانی پست مدرن، شخصیت بسیار سیال است. نمی توان به آن اعتماد

کرد. همچون ماهی در دست لغزنده است. باورهای متکثر؛ کنش های متفاوت و متضاد؛

رویاهای بی پایان و کابوس وار، حیات شخصی وی را آکنده می کند. هستی شناسی

داستان پست مدرن، مبین بحران هویت وی می باشد. این بحران ریشه در باورهای ذهنی

و رویاهای پر از کابوس وی دارد. جهان ذهنی وی که اساس شخصیت او نیز هست، تکه

تکه بوده و مرکب از حیات انسانی-شیئی-حیوانی ست.

از این جهت در داستان پست مدرن می توان مولفه هایی را استخراج کرد که مشترک با

پدیده ی منش اسکیزوفرنیک در ادبیات روانپزشکی است.

گسیختگی در زبان و لحن؛ در روایت گری؛ در مقوله ی تفکر و آگاهی؛ در قلمرو هیجان و

عواطف و همچنین مقوله ی رفتار و کنش های انسانی، آن نقاط مشترکی است که عنصر

شخصیت در داستان پسامدرن را در کنار پدیده ی شخصیت اسکیزوفرنیک در ادبیات روان

پزشکی قرار می دهد.

               از کتاب:(( از منظر روایت ها))-مسعود بیزارگیتی-ص147و148




هیچ نظری موجود نیست: