چهارشنبه، آبان ۰۵، ۱۳۹۵

ابان جوگندمی



آوانگارد که می شوند

سر انگشتانم

به صحرای کربالا 

می شورند

لب های معطل


پشت چراغ بودند

چند راس 

بی رئوس می زدند / می خرابیدند

خرام صدا بود یا نعره مستانه لای خیابان ها


و حنجره ها / سوزن سوزن

پس نگاه ها

ول معطل

جمعه بخار نداشت


و تیترهای امروز را

که اندازه می زنم

میمون بود و

سعید بود

در قرائت جوگندمی


هیچ نظری موجود نیست: