پنجشنبه، دی ۰۵، ۱۳۹۲

بارانی‌ها



شب
کش می‌آید
بر اعصاب کند ثانیه‌ها

کلافه از فاصله ها
که زخم می‌زنند
حافظه را
به ایوان می‌کشم

باران می‌آید
و کلمات
بر گلوی کودکی‌هایم
نفس می‌کشند

شنبه، آذر ۳۰، ۱۳۹۲

یلدای ناگزیر


یلدا شبی ست به رسم سنتی تاریخی و مردم هر یک متناسب با ظرفیت و موقعیت خود در این وضعیت که بی نیاز از توصیف است؛ به استقبالش می روند. با همه ی داشته ها و نداشته هاشان ؛ با خلوت و تنهایی شان ؛ یا با جمع و با هم بودن شان... 
 امید که سپیده دم فرداشان، آرزوی شان را تابناک گرداند.
صاحب این قلم نیز دو شعری را که پیشتر در یلداسرایی هایم داشتم ؛ چراغ شب یلدایم می کنم :


چشم های مان را می دزدیم

صدای مان را

پرده ها را می کشیم

مبادا

پنجره ای گشوده شود


تمام علف ها

باد و

خاک

بوی استخوان های هزارساله ی مرادارد


این یلدای ناگزیررا

برخاک خفته گان

ماه

رازی نهفته دارد

پنجشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۲

ده سالگی ویکی پدیای فارسی گرامی باد

 

ویکی پدیای فارسی 400 هزارکاربر دارد،سه هزارکاربر فعال؛

عدم اعتماد دولت، دانشگاه و مشارکت پایین زنان مهم‌ترین 

آسیب‌هاست.



روز چهارشنبه مورخ27 آذر 1392 برابر با 18 دسامبر 2013 جشن تولد ده سالگی ویکی پدیای فارسی بود.

به همین مناسبت  قرار بود از سوی انجمن علمی-دانشجویی زبان‌شناسی دانشگاه تهران و انجمن علمی کتابداری

 و اطلاع‌رسانی ایران با همکاری و حمایت انجمن ترویج علم ایران، دانشگاه الزهرا، دانشگاه خوارزمی، انجمن 

علمی مدیریت اطلاعات ایران و انجمن علمی-دانشجویی تاریخ دانشگاه تهران  همایش معرفی و نقد ویکی پدیای 

فارسی در تاریخ فوق در محل : (( تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران )) راس ساعت 

14لغایت 16برگزار گردد. اما بنا به گفته دبیر این همایش آقای علی پیر حیاتی(ویکی نویس) برخی مسئولین که از

جمله ی انها دکتر فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران است مخالف و مانع برگزاری این همایش گردیدند . صاحب این 

قلم که خود چند سالی است که در این دانشنامه ( صفحه ی مسعود بیزارگیتی ) حضور  دارم ، بنا به رسالت قلم

خواننده عزیز را دعوت می نمایم به مطالعه ی مصاحبه ویکی نویس گرامی  علی پیرحیاتی


شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۹۲

بارانی‌ها


غروب
از معبر آذر
دلواپسی‌های مرا
در انگشتان مه‌آلود شاخه‌ها
رکعتی به دعا
عقربه می‌چرخاند

و آسمان
در برگ آخر تقدیر
بارانی می شود

بارانی ها

با دهان تو می‌خوانم
روی سینه‌ی دریا
و ماهی‌ها
بر خاطرم می‌شورند

به کلامی/ پروانه‌ها
از سطرهایم
بال می‌گشایند

فصل پنجم
دنیا
از لب‌های باران
سر می‌خورد

جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۹۲

در هوای آفریقا





                                               برای نلسون ماندلا
                                              مخولوی شهیر


هوای سوزان خاطره ها
و نفرتی
که پشت میله‌های عمودی
به جاگذاشتی

بر شانه‌ات
پرنده‌ی غمگینی ست
که نت‌هایش
از معبردست‌های سیاهان
روایت می‌شود

وآزادی
حنجره‌ی بی‌قرار شاعران جهان است
در چارسوی بیداد

خاموشی نگاهت مخولو
افق روشن چشم‌های ماست
در سطرهای منتظر



پنجشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۹۲

مخولو بزرگ ...

«در طول زندگی‌ام خود را وقف مردم آفریقا کرده‌ام. با استیلای سفدپوسان مبارزه کرده‌ام، و با
 استیلای سیاهان نیز مبارزه کرده‌ام. به دنبال آرمان جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک که همه بتوانند
در آن در توازن و با فرصت‌هایی برابر زندگی کنند بوده‌ام. این آرمان من است که امیدوارم با آن
 زندگی کرده و بدان دست یابم. اما اگر نیاز باشد آماده‌ام برای این آرمان بمیرم.»

                                                                                          (( Nelson Mandela ))        

نلسون رولیهلاهلا ماندلا مبارز بزرگ آزادی که تمام عمر خود را صرف مبارزه  در راه آرمان های 

آزادیخواهانه ی بشری کرد، درگذشت . چه رنج ها و ستم هایی را در این راه به جان خرید . بیست و 

هفت سال زندان و....

مخولوی بزرگ ! مردم افریقا به نشانه ی احترام به این بزرگ مرد ، او را به این نام صدا می زدند .

یعنی پدر بزرگ . برای آگاهی از سرگذشت این مبارز بزرگ راه آزادی و دستاوردی های ارزشمند

سالها نبرد وی خوانندگان می توانند به این لینک مراجعه نمایند .

یاد مخولوی بزرگ همواره الهام بخش آزادیخواهان جهان خواهد بود .

مخولوی بزرگ