زبان گم شده
پایگاه اطلاع رسانی مسعود بیزارگیتی
جمعه، مهر ۲۴، ۱۳۸۸
درهمسایگی ات
ازدست های من می ریزد
برخطوط کوچه ها
فصل ها
مرزی درمیانه نیست
رشت
کاردیف
یاهانوفر
تا نگاهت روشن شود
درهمسایگی ات
با زمزمه ی پائیز / خلوت کرده بودم
وترنم شبانه ی برگ ها
که آوازحضورت را می جست
گلی که
برگ های نام تو
برخاطره ام می ریزد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر