چهارشنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۶



اكبررادي درگذشت


بهزاد موسايي غروب با من تماس گرفت وبا اندوهي جانگداز، خبردرگذشت

اكبررادي را داد .اكبررادي مرد بزرگ نمايش نامه نويسي ايران .به شدت

متاثرشدم. مردان بزرگ عرصه ي فرهنگ وهنرما يكايك دروطن شان ،

غريبانه به انتظارضربه اي مي نشينند كه بر كوبه ي دروارد مي آيد .

اكبر رادي نمايش نامه نويس بزرگ ميهن مان امروز صبح با زندگي ،

براي هميشه وداع كرد . وياران خود را تنها گذاشت . هنوز بسياري از

دوستداران وي بي خبرند . وقتي دوست نويسنده ام بهزاد موسايي ساعاتي

قبل به من زنگ زد، با خود انديشيدم كه براي با خبرشدن اهل فرهنگ و

هنر، بهتراست كه خبرش را درپستي منتشرنمايم .

روحش قرين آرامش باد وآرزوي شكيبايي براي بازماندگانش

یکشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۶

تحديد ي ديگر


پيگيروضعيت كتاب جديديم ازسوي ناشركه بودم ، به وي تاكيد كردم كه در

يكي ازصفحات كتاب ، مشخصات وب مرا نيزبگذارد.همچون كتاب قبلي ام

كتاب كه ازچاپ خارج شد ، با كمال تعجب مشاهده كردم كه اين كارعملي

نشد. وقتي با ناشرصحبت كرده وعلت را جويا شدم؛ تاكيد داشت كه بخشنامه

ازسوي وزارت ارشاد صادر شده كه نشاني هاي وب سايت هايي را كه در

وزارت خانه نسبت به ثبت نام خود اقدام نكرده اند، ازدرج دركتاب شان

ممنوع مي باشند .

درراستاي ايجاد محدوديت هاي فرهنگي ، اين هم نوعي مداخله درقلمرو

خصوصي ترين شان مي باشد. وب سايت كه دفترچه خاطرات شخصي

دارنده اش مي باشد ، ازنگاه متوليان فرهنگي بايد تاخصوصي ترين لايه

هآيش را دراختيار قرار دهد تا بتواند همان خصوصي ترين حس خود را

پس ازكسب مجوز در اختيارمخاطب بگذارد . به هرجهت گويا چاره اي

نيست . يك بار شعر يا اشعاري سانسور مي كنند ودستور حذف آن را از

كتابت صادر مي كنند ؛ چنان كه نسبت به كتاب قبي ام اين كاررا كردند.

....يك بارممنوعيت دردرج نشاني وب سايت را اعمال مي كنند . يكبار

شنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۶


ادامه سطرها



صدايت را / غربال كن

دريا

واژه هايش را

كف كرده است


اين دست ها به سوي پنجره

حرف هاي تازه

درگلودارند

ادامه سطرهاي درزمان

واين پرنده

كه آوازش

دربال هاي بي رمقش

مي لرزد

جفتش را گم كرده است


شنبه، آذر ۲۴، ۱۳۸۶

پنجاه وسه ترانه عاشقانه
شمس لنگرودي
انتشارات آهنگ ديگر


گذري وتاملي


استعاره ها وكنايه ها كهنه اند
وقتي كه ازتوسخن مي شودگفت

تامل برلحن وخطوط يكدست وخطي كتاب پنجاه وسه ترانه ي عاشقانه

شمس لنگرودي ، به بازتوليد ذهنيتي درمخاطب مي انجامد، كه ازيك

سو فرايند كاركردي زبان شاعررا درطول چند كتاب شعرش از رفتار

تشنگي تا كتاب مورد بررسي ، درساختاروموقعيتي تك صدايي نشان

مي دهدكه مبتني برتصويرپردازي ها ورمزگان احاله شده به ابژه هاي

غيرزباني ست . چارچوبي كه شاعر، اگرچه درعاشقانه هايش احساس

بي نيازي ازساخت هاي تصويري مركب ازالگوهاي مستعمل وكليشه

شده مي نمايد؛ وبه همين جهت دركتاب فوق ، روند روايتگري را بر

مي گزيند كه عناصرحسي را دركنارخيال ورزي هاي شاعرانه ،

بنيان نوشتارخود كند؛ اما باز درفضاي توليد شده اثر ؛ شاعرناگزيربه

همان تركيب سازي هاي تصويري با استفاده ازتمهيدات متناسب روي

مي آورد. زيرا الزام خلق اثرهنري (= شعر) ، كنشگري بربنيان آشنا

يي زدايي اززبان نرم مي باشد، كه تخيل يكي ازاركان اصلي اين كنش

گري ست.

اماتعامل وتقابل درمناسبات دروني زبان درقطعات كتاب ، به جهت مو

قعيت شناسي فضاي كلي اشعار، اجرايي ازروابط عناصرزيبايي شنا

ختي را درساختاري كلي نشان مي دهد ، كه مخاطب را به سويه ي

ديگرفرا مي خواند. وآن پارادوكس منش شعري شمس لنگرودي با

رويكرد وموقعيتي ازشعرامروز است كه ازدهه ي هفتاد به اين سو،

درگستره اي وسيع تر موجوديت خود را اعلام داشته است . مؤلفه ها،

عوامل واسباب اين رويكرد ، بطورعمده بربنياد فرم ومناسبات دروني

زبان بنا نهاده شده است.ازهمين روموقعيتي بحراني را درشعرمعاصر

دامن زده كه درخورتوجه ودقت مي باشد.

نگارنده بحثي را درهمين زمينه درگذشته، تحت عنوان بحران موقعيت

درمجله ي گيله وا ويژه ي هنروانديشه به نگارش درآورده است.

اگرچه نقيضه ي ياد شده فاقد ايراد است.زيرا دوجريان ورويكردهنري

درعرصه ي شعر، با توجه به شناخت موقعيت تاريخي وفرهنگي جا

معه به موازات هم به خلق آثارشان مي پردازند .

دركتاب پنجاه وسه ترانه عاشقانه شاعرمنش روايتي اي را براي بيان

ايده آل ها ونگاه غنايي خود برمي گزيند، كه ريشه درآرمان وعواطف

عاشقانه اش دارد . اميدها ، ترديدها، آرزوها وخيالهاي رنگين شاعر،

درلحني تغزلي روايت مي شود. اما تمركز وتوجه سراينده بردوري از

كليشه هاي تصويري شعر،ونگاه معطوف شده به لحن روايي، قطعاتي

را دركتاب جاي داده، كه مركب ازعبارت ها وتركيب هاي ساده است

كه پشتوانه ي كنش زباني آن براي خلق موقعيت هنري بسيارنارساست

نمونه هايي چند ازاين دست اشعار

سپاسگزارم درخت گلابي
كه به شكل دلم درآمدي،
چه تنها بودم

يا

براي ستايش تو
همين كلمات روزمره كافي است
همين كه كجا مي روي، دلتنگم

براي ستايش تو
همين گل وسنگريزه كافي ست
تاازتوبتي سازم

يا

امشب
درياها سياه اند
بادزمزمه گرسياه است
پرنده وگيلاس سياه اند
دل من روشن است
توخواهي آمد

روندخلق سطرها دراشعاراين كتاب كه ازوحدت موضوعي برخوردار

است وتنها يك صدارا برمي تابد، ازويژگي حسي ، مؤلفه اي مي سازد

كه درخوانش شعرها وگوش سپردن به اين ويژگي، موسيقي لحن شعر

را توليد مي كند.

مخاطب هنگامي كه به وضعيت دروني شعريا شكل ذهني آن، پس از

قرائت يك يا چند باره اش ارجاع مي شود، طنين نيرومند مفهوم شعر

را حس مي كند. فارغ ازهرگونه تنش وتقابلي كه به وي فرصت گشتن

درتاويل ها وتعابيرزاده شده ازروابط متقابل زبان شعررا اعطا نمايد.

به باوراين قلم شمس لنگرودي درچند دهه كارشعر، به ويژه دردهه ي

شصت ازچهره هاي جدي ومطرح بوده است.نگاه اودرعرصه ي شعر

وانطباق آن با موقعيت تاريخي – فرهنگي جامعه ي ما، مؤيد اين كلام

است.

طي مدتي به تقريب يك دهه( دهه هفتاد) شمس شعررا درپستويي نهان

كرده يا فتيله ي خلق آن را پايين كشيده بود؛ كه ازاواخراين دهه، شعله

آن را يواش يواش برمي افروزد . اندكي تامل برساختارزبان ومنش

عمومي لحن جريان روبه رشد شعردو دهه ي اخيركه درتوازي با

رويكرد لحن تثبيت شده ي شعرمعاصر، به نشرآثارخود مي پردازد؛

ومهمترازآن، كشف لايه هاي دروني وپيچ اندرپيچ مناسبات في ما

بين زبان وبهاء دادن به زاينده بودن اين مناسبات درهنجارشكني از

زبان متعارف درساختارهاي متفاوت كاركردي آن،قادراست جاني تازه

برشعله هاي برافروخته شده ي شعرشمس بدمد .

صداهاي ريخته منتشرشد

كتاب صداهاي ريخته كه دربرگيرنده تعدادي ازاشعارجديد
مسعود بيزارگيتي مي باشد ،دريكصدوسي صفحه توسط
انتشارات فرهنگ ايليا چاپ ومنتشرشده است

دوشنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۶

من مخالف عقيده شما هستم ، اما حاضرم جانم را بدهم تا شما بتوانيد آزادانه نظرتان را بيان كنيد
ولتر


شانزدهم آذر، نوزدهم آذر



شانزدهم آذرماه يادآوريك مقطع وحركت تحول طلبانه است كه منشاء آن از

دانشگاه بوده وتا به امروزمهرو نشان خود را درسمت بخشيدن وآگاهي دادن

نسبت به حقوق وتكاليف آنان كه هويت اين روز تاريخي را همواره پاس دا

شته وبراي نيل به اهداف انساني خود، ازهيچ كوششي دريغ نكرده ونمي نما

يند، بجا گذاشته است.

نوزدهم آذر نيز روزي تاريخي درجهان به شمار مي رود. روزي كه كه در

حافظه ي جهان ، يادآورتصويب اعلاميه ي جهاني حقوق بشردرسال يكهزار

ونهصدو چهل وهشت درسازمان ملل متحد مي باشد. اعلاميه اي كه درسي

ماده وچند ميثاق بين المللي درابعاد سياسي ، مدني ، اقتصادي وغيره ، دولت

هاي عضو را موظف به رعايت ، تامين ودفاع ازحقوق مشروع وقانوني و

بشري شهروندان خود مي نمايد. اكنون كه كميسيون حقوق بشرسازمان ملل

تبديل به شوراي حقوق بشرگرديده ؛ دراين سالروزشايسته است كه اين نهاد

بين المللي حقوق بشر، با تدبير وتامل بيشترنسبت به نقض حقوق بشردر

چهارگوشه ي جهان پيگيرتر بوده ودرانجام تكليف حقوقي وجهاني خود

مؤثرترعمل نمايد.

آقاي حداد عادل رئيس مجلس هفتم، كه اكثريت نمايندگان آن را جريان

راست كه موسوم به اصولگرايان مي باشد، تشكيل مي دهد ؛ درديدار

خود با دانشجويان ، ازشانزده آذر ياد كرده وبا اشاره به سخنان نمايندگان

جريان هاي دانشجويي كه با وي ديدار داشتند، مي گويد

وقتي اين سخنان را گوش مي كردم خدارا شكركردم كه دركشوروجامعه اي

زندگي ميكنم كه دانشجويان دانشگاه راحت وبي رودربايستي حرف شان را

مي زنند؛ اعتراض،انتقاد ومطالبه مي كنند.اين يك ارزش است وبايد قدردان

آن باشيم. به هيچ وجه ازاين موضوع ناراحت نيستم كه كسي اين گونه حرف

خود را بزند. اين همان چيزي است كه ما درانقلاب مي خواستيم.

آقاي حدادعادل

داشتن چنين نگاهي به وضعيت وحقوق صنفي دانشجويان بد نيست ، اما آيا

اين تنها حقايق موجود است. جناب حداد، عدالت ووظيفه ي نمايندگي كه

ازسوي مردم بردوش تان نهاده شده حكم مي كند كه پيگير آنچه بردانش

جويان ، كه برابر اعتقاد شما ، انتقاد، اعتراض ومطالبه مي نمايند وبا

مشكلات مختلف مواجه مي شوند، باشيد. درطول اين دوسال واندي آيا

براي دانشجويان منتقد ومطالبه گر، كه به چيزي جز حقوق صنفي و

قانوني شان نمي انديشيده اند، وبراي برخي ازآنان پرونده تشكيل شده

وبه كميته هاي انضباطي دانشگاه ها فراخوانده شدند ونيز آنان كه به

دانش جويان ستاره دار معروف گرديده وعواقب مطالباتشان را متحمل

شده اند وغيره ، چه حركتي جهت دفاع ازحقوق آنان به عمل آورده ايد

شايسته است كمي درعمل وبه عنوان تكليف نمايندگي واقع بينانه ترنسبت

صنف دانشجويان وحتي صنوف وقشرهاي ديگرجامعه ، كه تحت فشارهاي

گوناگوني هستند، برخورد به عمل آيد.

ماه آذردوروز به ياد ماندني وتاريخي را درعرصه ي ملي وجهاني، كه هر

دوروزدرتاريخ معطوف به حقوق انساني مي باشد، درخود ثبت كرده است.

اين مناسبت ها را گرامي بداريم وبا رويكردي مترقيانه ونوترازدستاوردهاي

آن حفاظت كنيم

یکشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۶

برخي ازدوستان واهالي قلم كه نسبت به حقيرلطف داشته وخواننده و

پيگيرنوشتارهاي اين قلم هستند ، سراغ كتاب يا كتاب هاي جديدم را

مي گيرند . لذا بدينوسيله به آگاهي اين دوستان مي رسانم ، كه به گفته

ناشركتابم اميد كه كتاب (( صداهاي ريخته )) درصورت روبرونشدن

با مانعي خاص ، طي چند روز آينده وارد بازار كتاب شود
با تشكرمجدد ازدوستان

چهارشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۸۶

انتظار



پرده را كنارمي زني

چشم برافق

اين جاده هاي بي حساب وكتاب

حساب كه پس نمي دهند


برقاب پنجره

نقش مي زني

درانتظاركدام صدا

اين موجها

التهاب شان را

به ساحل / مي بخشند

شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۶

!تورم انتظاري


تركيب فوق كه عنوان اين يادداشت است ، متعلق به آقاي احمدي نژاد

رئيس جمهوراست . منش رئيس دولت نهم ، ايجاد موقعيت تعليقي و

اعلام غيرمترقبه يك خبرويا يك پيام است . اين منش دررفتاروعملكرد

سياسي وي كاملا مشهود است. گويا ايشان معتقد به وضعيت غافلگيري

هستند . اين روش درحوزه عملكردي مبتني برنگاه برپيامد واثرگذاري

ناگهاني است. وريشه دركنش هاي هيجاني – عاطفي دارد.

كاربرد اصطلاح تورم انتظاري ازسوي رئيس دولت نهم معطوف است

به اوضاع اقتصادي ، سياسي جامعه ومنتسب است به نيروها وجريان

هاي داخلي ، كه ازديد وي به تحريك شرايطي دست مي زنند، تا حالت

تورم انتظاري را در مردم ايجاد كنند. واقعيت اين است كه دولت نهم در

موقعيت هاي دشواري كه گاه قرار مي گيرد، دم دستي ترين ابزاري كه

بتوان به فرافكني وضعيت نسبت به آن پرداخت ، چسبيدن به گريبان

كساني است كه اززمره ي منتقدين حاكميت مي باشند . وانداختن توپ

به زمين آنهاست.

درحالي كه نيم نگاهي به زندگي مردم واوضاع اقتصادي كه مردم در

زندگي ي روزمره شان تجربه مي كنند، گواه وضعيتي است ، كه نافي

خوشبيني هاي رمانتيك برخي مسئولين دولتي ، مثل وزيراموراقتصادي

ودارايي ست. كه موقعيت اقتصادي ايران را خوب وروبه صعود مي

بيند. درحالي كه كارشناسان اقتصادي با ارائه تحليل ها ومستند به ارقام

وآمارخلاف اين نظر را دارند. حتي برخي ازمسئولين ونمايندگان مجلس

نيزاين نطررا كه اوضاع اقتصادي خوب وروبه تصاعد است را قبول

ندارند. عجيب است كه خوب بودن وضعيت اقتصادي كشور درشرايطي

ازسوي وزيراقتصاد ودارايي اعلام مي شود كه نرخ تورم ازسوي بانك

مركزي هيجده درصد اعلام شده است . اگرچه بنا به گفته ي كارشناسان

بسياربيشترازاين است. وبه گفته ي برخي نمايندگان مجلس نرخ تورم به

بيست وچهار درصد مي رسد. حجم نقدينگي كه يكي ازعوامل ايجاد

تورم مي باشد، تا پايان مهرماه به رقمي بالغ بريكصدوچهل وپنج هزار

ميليارد تومان مي رسد.همچنين درچند روز اخير بورس تجربه غمناكي

را پشت سرگذاشته است. بازار بورس كه بهترين نماد ونشانه ي اقتصاد

كشور است، دردوروز پياپي شكست درواگذاري سهام دوشركت بزرگ

دولتي ، يعني فولاد مباركه وايرالكو را تجربه كرده است.

درآمد نجومي حاصل ازفروش نفت كه درطول دوسال اخير، رقمي

بالغ بريكصدوهشتاد ميليارد دلار را وارد كشور كرده است، چه تاثيري

بروضعيت معيشتي مردم بجا گذاشته است. وضعيت مسكن با اين همه

تصميم ها وواكنش هاي مسئولين منتج به چه نتيجه اي شده است . حال

خريد مسكن يا اجاره بهاي آن

به راستي آيا نگاه انتقادي به تصميمات وبرنامه هاي دولت و انطباق

آنها با شرايط وموقعيت موجود اجتماعي وبررسي ي خوشبيني هاي

رمانتيك برخي ازمسئولين ، كه بيشتربه درد ادبيات هنري مي خورد،

تحريك مردم وايجاد موقعيت تورم انتظاري درآنان مي باشد؟