آراي مردم زينتي نيست
انتخابات ميان دوره اي مجلس آمريكا درهفتم نوامبر ( مجلس نمايندگان وسنا ) كه به جابجايي نمايندگان حزبي
( كسب اكثريت توسط دمكرات هاودراقليت قرارگرفتن جمهوري خواهان) با سياست هايي نسبتا متفاوت دردو
قلمروداخلي وخارجي انجاميد، توجه سياستمداران جهان را به خود جلب كرد. به خصوص اينكه عملكرد سيا-
ست خارجي ايا لات متحده درچند سال اخير كه با توجه به نظريات نئومحافظه كاران كه ميليتاريستي وامنيتي
كردن عملكردها بود، شعاع اين توجه را گسترش داد. نتيجه فوري اين انتخابات، پذيرش شكست سياست هاي
جورج بوش توسط خودوي وبركناري دونالد رامسفلد وزيردفاع آمريكا، ازراس وزارتخانه اي بود كه تيم وي
تدوينگرسياست هاي دفاعي_ امنيتي اين كشوردرعرصه خارجي بوده است. تيمي متشكل ازنئومحافظه كاران
كه براي كسب منافع اسراتژيك خود درخاورميانه، به طراحي گسترش حوزه اقتدارايالات متحده مي پرداخت و
ازكاربرد هرروشي براي نيل به مقصود دريغ نمي ورزيد.اگرچه پيش بيني تحليلگران سياسي اين است كه پس
ازبركناري رامسفلد، نوبت بعدي به جان بولتون تعلق مي يابد. سفيرآمريكا درسازمان ملل متحد ويكي ازنئو-
محافظه كاران . اين بركناري كمترين دستاورد پيروزي دمكرات ها برجمهوري خواهان دركابينه جورج بوش
بوده است . وانتخاب نانسي پلوسي نماينده دمكرات به رياست مجلس كه درتاريخ آمريكا به عنوان نخستين زن
براي رياست مجلس بي سابقه بوده است ( بگذريم ازاينكه انتخاب يك زن به چنين مسئوليت بالايي، نشان دهنده
رعايت تساوي حقوق زن ومرد درجوامع مبتني بردمكراسي سياسي است)، ازديگردستاوردهاي فوري ومهم
انتخابات هفتم نوامبراست.
اين انتخابات درس هاي عميقي را نه تنها براي نيروهاي داخلي آمريكا، بلكه براي همه نيروهاي سياسي اي كه
جهت كسب قدرت مبارزه مي كنند، درخودنهفته دارد. رساترين وپرمعناترين دستاورد مشاركت مردم درانتخا
بات، احترام گذاشتن قدرت حاكم به راي آنان وشنيدن صداي شان براي تغييرسياست ها وحرمت گذاشتن به
خواسته هاي شان مي باشد. اين مشاركت جورج بوش را ناگزيربه تغييردرسياست هاي جنگ طلبانه اي خوا
هد نمود، كه مردم آمريكا، احزاب وگروهها به اشكال مختلف، مخالفت شان را با اين سياست ها اعلام نموده –
اند. بركناري رامسفلد وانتخاب رابرت گيتس براي پنتاگون، آن الزام اجتماعي- تاريخي ست كه بوش را وادار
به تمكين به آراي مردم نمو. به يقين اين فرياد رساي دمكراسي درگوش توني بلرنخست وزيرورهبرحزب كار
گرانگليس درخصوص سياست هاي خارجي وي نيزطنين خواهد انداخت، تا ازدنباله رويهاي يك جانبه اي كه
ازجورج بوش درطول سال هاي اخيرداشته، ومناسبات خارجي دولت وي رابا كشورهاي اروپايي ( بويژه در
تهاجم به عراق كه برخلاف خواسته شوراي امنيت سازمان ملل بوده است) مخدوش ساخته، دست شسته ودر
تدوين مباني ديپلماسي خود، به جغرافياي سياسي جهان، قواعد درست بازي هاي بين المللي، اصول وقوائد سا
زمان ملل متحد درامرديپلماسي وروابط بين الملل دقت بيشتري نمايد. كاهش محبوبيت توني بلروحزب كارگر
نزدمردم انگلستان وافزايش محبوبيت حزب محافظه كارانگليس ناشي ازچنين سياست هايي بوده است.
انتخابات آمريكا ثابت كرد كه آراي مردم زينتي نيست وهمه حاكمان راهي جزتمكين به آراي مردم براي مشرو
عيت بخشي وثبات پايه هاي قدرت خود ندارند.
انتخابات ميان دوره اي مجلس آمريكا درهفتم نوامبر ( مجلس نمايندگان وسنا ) كه به جابجايي نمايندگان حزبي
( كسب اكثريت توسط دمكرات هاودراقليت قرارگرفتن جمهوري خواهان) با سياست هايي نسبتا متفاوت دردو
قلمروداخلي وخارجي انجاميد، توجه سياستمداران جهان را به خود جلب كرد. به خصوص اينكه عملكرد سيا-
ست خارجي ايا لات متحده درچند سال اخير كه با توجه به نظريات نئومحافظه كاران كه ميليتاريستي وامنيتي
كردن عملكردها بود، شعاع اين توجه را گسترش داد. نتيجه فوري اين انتخابات، پذيرش شكست سياست هاي
جورج بوش توسط خودوي وبركناري دونالد رامسفلد وزيردفاع آمريكا، ازراس وزارتخانه اي بود كه تيم وي
تدوينگرسياست هاي دفاعي_ امنيتي اين كشوردرعرصه خارجي بوده است. تيمي متشكل ازنئومحافظه كاران
كه براي كسب منافع اسراتژيك خود درخاورميانه، به طراحي گسترش حوزه اقتدارايالات متحده مي پرداخت و
ازكاربرد هرروشي براي نيل به مقصود دريغ نمي ورزيد.اگرچه پيش بيني تحليلگران سياسي اين است كه پس
ازبركناري رامسفلد، نوبت بعدي به جان بولتون تعلق مي يابد. سفيرآمريكا درسازمان ملل متحد ويكي ازنئو-
محافظه كاران . اين بركناري كمترين دستاورد پيروزي دمكرات ها برجمهوري خواهان دركابينه جورج بوش
بوده است . وانتخاب نانسي پلوسي نماينده دمكرات به رياست مجلس كه درتاريخ آمريكا به عنوان نخستين زن
براي رياست مجلس بي سابقه بوده است ( بگذريم ازاينكه انتخاب يك زن به چنين مسئوليت بالايي، نشان دهنده
رعايت تساوي حقوق زن ومرد درجوامع مبتني بردمكراسي سياسي است)، ازديگردستاوردهاي فوري ومهم
انتخابات هفتم نوامبراست.
اين انتخابات درس هاي عميقي را نه تنها براي نيروهاي داخلي آمريكا، بلكه براي همه نيروهاي سياسي اي كه
جهت كسب قدرت مبارزه مي كنند، درخودنهفته دارد. رساترين وپرمعناترين دستاورد مشاركت مردم درانتخا
بات، احترام گذاشتن قدرت حاكم به راي آنان وشنيدن صداي شان براي تغييرسياست ها وحرمت گذاشتن به
خواسته هاي شان مي باشد. اين مشاركت جورج بوش را ناگزيربه تغييردرسياست هاي جنگ طلبانه اي خوا
هد نمود، كه مردم آمريكا، احزاب وگروهها به اشكال مختلف، مخالفت شان را با اين سياست ها اعلام نموده –
اند. بركناري رامسفلد وانتخاب رابرت گيتس براي پنتاگون، آن الزام اجتماعي- تاريخي ست كه بوش را وادار
به تمكين به آراي مردم نمو. به يقين اين فرياد رساي دمكراسي درگوش توني بلرنخست وزيرورهبرحزب كار
گرانگليس درخصوص سياست هاي خارجي وي نيزطنين خواهد انداخت، تا ازدنباله رويهاي يك جانبه اي كه
ازجورج بوش درطول سال هاي اخيرداشته، ومناسبات خارجي دولت وي رابا كشورهاي اروپايي ( بويژه در
تهاجم به عراق كه برخلاف خواسته شوراي امنيت سازمان ملل بوده است) مخدوش ساخته، دست شسته ودر
تدوين مباني ديپلماسي خود، به جغرافياي سياسي جهان، قواعد درست بازي هاي بين المللي، اصول وقوائد سا
زمان ملل متحد درامرديپلماسي وروابط بين الملل دقت بيشتري نمايد. كاهش محبوبيت توني بلروحزب كارگر
نزدمردم انگلستان وافزايش محبوبيت حزب محافظه كارانگليس ناشي ازچنين سياست هايي بوده است.
انتخابات آمريكا ثابت كرد كه آراي مردم زينتي نيست وهمه حاكمان راهي جزتمكين به آراي مردم براي مشرو
عيت بخشي وثبات پايه هاي قدرت خود ندارند.
۱ نظر:
سلام
درجوامع استبدادی,هیشه ازانعکاس
صدای منتقدومخالف ممانعت به عمل
می آید وآرای مردم تنها زینت بخش است
مقاله روشنگروارزنده ای بود
سیروس
ارسال یک نظر